• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 31 مرداد 1400
کد مطلب : 138357
+
-

آغاز یک پایان

یادداشت
آغاز یک پایان


محمدکاظم کاظمی‌؛ شاعر و پژوهشگر اهل افغانستان

به ظاهر در قرن نو، بسیاری از چیزها در افغانستان پایان یافت. حضور نظامی خارجیان و جنگ حاصل از آن تمام شد. اگر هم جنگ و بحرانی باشد، در میدانی دیگر است و از جنسی دیگر که امیدواریم چنین بحران هایی هرگز نباشد. اما درکنار آن، امید گروه وسیعی از مردم به آینده نیز پایان یافت. 
مردم افغانستان اکنون بی‌پناه‌تر از همیشه‌اند. پیش از این، اگر جامعه از ریاست‌جمهور قبیله‌گرای خود ناراضی بود، می‌توانست به معاونان او دل ببندد؛ اگر از هر دو ناراضی بود، می‌توانست به مجلس شورا تکیه کند. اگر از هر 3ناراضی بود، می‌توانست به صندوق رأی برای تغییر متکی باشد. اگر از هر4 مورد ذکر شده ناامید شده بود، به غربیان دل می‌بست و اگر به غربی‌ها امید نداشت، می‌توانست به همسایگانش امید داشته باشد تا در ایام بحران دستگیر او باشند. ولی امروز ملت افغانستان هیچ‌کدام از اینها را ندارد و تنها چیزی که می‌تواند به آن متکی باشد، زور بازوی او و نیروی جوان اوست. به این معنی، می‌توان گفت که ما از صفر شروع کرده‌ایم و باید برای بسیاری از چیزها بجنگیم.
گاهی می‌پرسند که مردم چرا در این مرحله نجنگیدند؟ حقیقت این است که مردم قریب به 40 سال است می‌جنگند و در 20 سال اخیر، این جنگ میان ارتش کشور و گروه طالبان بوده است. اما یک ملت، وقتی برای جنگ انگیزه دارد که بداند با پیروزی از آن، چیزی به‌دست می‌آید. در این جنگ چیزی که به‌دست آمد، حفظ یک حکومت ناکارآمد و غرق در فساد و تبعیض بود.
در واقع چنین نبود که حکومت طالبان حکومت دلخواه مردم باشد. مردم ما 5سال حکومت خشن و تبعیض‌آمیز طالبان و 20 سال جنگ ویرانگر آنان علیه حکومت خود را دیده‌اند. در واقع سکوت و رضایت مردم در این مرحله، سکوتی است از ناگزیری و انتخابی است میان بد و بدتر. در این مرحله، این مردم خسته و فریب‌خورده، چشم به عملکرد حکومت جدید دارند که آیا بر جراحات او التیام می‌دهد یا نه خود زخمی دیگر بر این پیکر می‌زند و اگر این شکل دوم رخ دهد و طالبان نتوانند رضایت مردم را جلب کنند، باز همان گوی خواهد بود و همان میدان.
و یک پرسش دیگر برای بسیاری از ایرانیان این است که در این اوضاع، ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ حقیقت این است که من هیچگاه مردم ایران را آنقدر برای سرنوشت افغانستان نگران و غمگین ندیده بودم که در این ایام دیدم. ما این را فراموش نمی‌کنیم و البته این را نیز فراموش نخواهیم کرد که کسانی نیز، مردم افغانستان را همراه و همدست گروه طالبان شمردند و بر همه سوابق تاریک این گروه خط کشیدند.
ولی نباید تصور کرد که همه‌‌چیز تمام شد. این شاید شروعی دیگر باشد. مردم و حکومت ایران می‌توانند از هم اکنون برای داشتن نقشی مثبت در آینده افغانستان وارد میدان شوند. این نقش مثبت هم می‌تواند در تعامل هوشمندانه با حاکمیت افغانستان باشد و از آن مهم‌تر، هواداری و حمایت از مردمی که اکنون از همه ناامید شده‌اند. باید درنظر داشت که حکومت‌ها می‌روند و مردم می‌مانند. باید در زمان بحران در کنار هم باشیم تا در زمان آسایش از مواهب این همدلی و همراهی بهره ببریم.
 افغانستان با همین کوه‌ها، با همین رودها، با همین مردم، با همین بازار تجارت، با همین موقعیت استراتژیک، با همین مردم همدل و هم زبان، برای همیشه تاریخ، درکنار ایران است. هر قدمی که امروز برداشته شود، بخشی از آینده دو ملت را خواهد ساخت.

این خبر را به اشتراک بگذارید