اردشیر گراوند ـ جامعهشناس
استفاده از زمان در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر بهصورت بهینه صورت گیرد، قاعدتاً باعث توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خواهد شد. اتفاقی که در کشورهای توسعهیافته شاهد رخدادش هستیم. در این کشورها نظم و وقتشناسی اهمیت بسیار دارد. برعکس این وضعیت، وقتی شاهد توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیستیم یعنی از زمان و منابع موجود و نیروی انسانی بهدرستی استفاده نمیشود. این وضعیتی است که در ایران مشاهده میشود و قاطعانه میشود گفت جامعه ایران اصلاً از زمان خود خوب و درست استفاده نمیکنند. درواقع همه ما با وجود آنکه میدانیم که وقت میگذرد و قابل برگشت نیست، باز به وقت و زمان اهمیت نمیدهیم و وقت در میان ما ایرانیان ارزشمند نیست.
در دوران شیوع ویروس کرونا که الان 2سال است دامنگیر جهان و ایران شده است، در پی اعمال محدودیتهای رفتوآمد و برقراری قرنطینه و اجبار به در خانه ماندن، بهطور طبیعی وقت و زمان بیشتری در اختیار انسانها قرار گرفت. میشود گفت در این دوران زمانها بیشتر تجمیع و مرتب شد. برای نمونه، در کشور خودمان با اعمال منع تردد در برخی از ساعات بهویژه منع تردد از ساعت 22 به بعد، بسیاری از مردم تلاش میکنند که سریعتر کارهایشان را انجام دهند و کمتر بیرون از خانه بمانند و زودتر به خانه برگردند. بر این اساس میشود نتیجه گرفت که شیوع بیماری کرونا بخش عمدهای از زمان مردم و بهخصوص زمان استراحت آنها را مدیریت کرده است و برخلاف دوران قبل از کرونا، آن زمانهایی که با هزینه هدر میرفت، در دوران کرونا بدون هزینه جمع شده است.
اما درباره اینکه از این زمان تجمیعشده در جامعه ما چگونه استفاده میشود، چندان نمیشود گفت که تغییرات قابل توجهی رخ داده است و یکباره زمان نزد ما ارزش طلا یافته! میتوان گفت اساساً در خانه ماندن بهمدت طولانی 2سال و اعمال محدودیت و نیز از آنطرف نشر خبرهای ناگوار قاعدتاً سیستم عصبی انسانها را تحتتأثیر قرار میدهد و بهصورتی باعث مستهلکشدن اعصاب و روان آنها میشود. پیامد این اتفاق نیز این است که انسانها در این شرایط نمیتوانند از امکانات و فرصتهایشان بهدرستی استفاده کنند.
درواقع بنا به دو دلیل میتوان گفت که زمانبندی زندگی ایرانیان چندان در دوران کرونا تغییر نکرده است: دلیل نخست که به ذات آدمیزاد مربوط میشود، آن است که انسان به حرامکردن وقت گرایش عجیبی دارد. در آیات و احادیث و سخنان بزرگان و شعرا و حکمای سراسر جهان، همه بر مقوله محدودبودن زمان بسیار تأکید کرده و مکرر گوشزد کردهاند که انسان بهخصوص در روزهای جوانی باید قدر زمان را بداند و از زمان استفاده درست کند. در همه این منابع بر ازدستندادن فرصتها، استفاده از آن و مدیریت زمان بسیار تأکید شده است. اما باز ما میبینیم که آدمی، موجودی زمانگریز است و میل به تلف کردن زمان دارد. این وضعیت در جامعه ما بیشتر مشاهده میشود تا جایی که میتوان گفت جامعه ایران اساساً ملت تنظیمگر زمان نیست.
بخش دیگر موضوع به مسائل کلان یک کشور مربوط میشود. درباره کشور خودمان، ما برای نظام اجتماعی و نظام خانواده و نظام زندگی فردیمان برنامه مشخص مشوق و حتی الزامآوری نداریم که سبب شود از زمانمان بهدرستی استفاده کنیم. شما فرض کنید اگر در ایران، فقط اشتغال (البته اشتغال بهرهور) توسعه یافته بود، ما میتوانستیم مدعی باشیم که حداقل بخشی از افراد جامعه حدود 5ساعت بهطور مفید از زمان خود استفاده میکنند. بهدنبال آن، این جمعیت یک ساعت را صرف بهداشت خود میکرد، یک ساعت را صرف امور ورزشی میکرد و بخشی از شبانهروز را هم میخوابید. در این حالت میشد مدعی بود که ما نیز قدر وقت را میدانیم و بهگونهای از آن درست استفاده میکنیم. پس بخش مهم موضوع مدیریت زمان که مهمتر از موضوع نخست است، به نظام مدیریت کلان کشور مربوط میشود. یعنی با وجود شرایط حاکم بر جامعه و وضعیت اقتصاد نمیشود چندان مردم را محکوم کرد که مقصر اصلی آنها هستند.
اساساً در همه جای دنیا در سطوح کلانِ اداره کشورها برنامه به این صورت است که با برنامهریزی اصولی انسانها را ترغیب کنند که در جهت اعتلای کیفی سبک زندگی خود تلاش کنند و برنامهها طوری تنظیم میشود که افراد جامعه با زندگی درگیر باشند تا سالم باشند. چون هدردادن وقت، خود باعث کسالت و بیماری میشود. بنابراین، در زمانبندی اصولی زندگی افراد یک جامعه سیاستگذاری و برنامهریزی نظام اجتماعی بهشدت مؤثر است تا جامعه به پشتوانه آن در کانالی قرار گیرد که وقتش حرام نشود. همانطور که پدر و مادری برای فرزند خود از کودکی برنامهریزی میکنند که به مدرسه برود و بعد در طول تحصیل با ایجاد انگیزه و گاه با اعمال فشار، او را به سمت درس خواندن هدایت میکنند تا روزی که فرزندشان وارد دانشگاه میشود و نتیجه میگیرد، به همین ترتیب باید گفت در مقوله مدیریت زمان باید نظام اجتماعی، نظام حکومتی و نظام مدیریتی کشور برای گذران اوقات فراغت مردم برنامهریزی اصولی کنند.
نخستین اقدام لازم برای برنامهریزی درست در این عرصه نیز به بهبود اوضاع اشتغال کشور برمیگردد. باید همه همت مسئولان بر حل مشکل اشتغال باشد. پس از برنامهریزی در بخش اشتغال، برنامهریزی در امور فرهنگی در درجه دوم اهمیت برای غنیکردن اوقات زندگی مردم جامعه است. توجه به حوزه ورزش در رده سوم است که افزون بر تزریق نشاط به جامعه، در سلامت جسمی و روحی مردم نقش غیرقابل انکاری دارد. در درجه بعد نیز برنامهریزی برای امور اخلاقی و دینی و مذهبی در سلامت جامعه مؤثر است.
پس اگر بهدنبال آن هستیم که مردم از اوقات زندگی خود (که در ایامی چون دوران کرونا وقت فراغت بیشتری حاصل شده است)، درست بهره ببرند و زمانبندی زندگی آنها به سطح استانداردهای جهانی برسد، مسئولان باید بیشتر متوجه وظیفه خطیر خود در بخش برنامهریزی گذران وقت افراد جامعه باشند، که اگر نباشند تغییری حاصل نخواهد شد.
یکشنبه 24 مرداد 1400
کد مطلب :
138203
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lYlkj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved