عوامل ایجاد وضعیت بحرانی
قاسم جان بابایی- معاون درمان وزارت بهداشت
مدیریت کرونا در پیک پنجم، با وجود خستگی پزشکان و پرستاران و مشکلات اقتصادی بخش درمان آسیبپذیرتر شده است، دیگر نه توانی برای مبارزه مانده و نه پولی برای مقابله با ویروسی که آلایندگی چند برابری نسبت به جهشهای قبلی پیدا کرده است. چند عامل در ایجاد وضعیت بحران کنونی و افزایش روند ابتلا و فوتیها نقش دارد؛ یکی تفاوت جهشی است که در پیک پنجم شیوع پیدا کرده و نسبت به پیکهای قبلی شدیدتر است. عامل دیگر افزایش قدرت آلودگی و سرعت انتقال ویروس از یک نفر به نفر دیگر است. همچنین مدت زمان ماندگاری ویروس در بدن بیمار هم که قبلا بهطور متوسط 12 تا 13روز بود، حالا در جهش دلتا، به 17 تا 18روز رسیده است و حتی افراد واکسینه شده را هم بهشدت درگیر میکند. شیوع دلتا، کادر درمان را هم گرفتار کرده و باعث شده تا آنها هم به سرعت مبتلا شوند. در این میان، مردم هم بهدلیل گرمای هوا، مراسمهایشان را در فضای بسته برگزار میکنند، این در حالی است که در تجمعات چندساعته، ویروس به راحتی میچرخد. افرادی که این روزها به تنهایی یا همراه خانوادهشان مبتلا میشوند، قطعا در یک مهمانی یا محل پرجمعیتی تردد و حضور داشتهاند که منجر به ابتلایشان شده است. از سوی دیگر، در پیکهای قبلی، بهویژه پیکهای اول و دوم، مردم کمتر از خانه بیرون میآمدند و حوادث غیرکرونایی ازجمله تصادفهای رانندگی و جادهای کمتری رخ میداد. اما اکنون آمار حوادث رانندگی 6برابر سال گذشته شده است. زمانی که در چنین وضعیتی قرار داریم، بیماران بیشتری نیاز به بستری پیدا میکنند. بخش قابل توجهی از فضای درمانی بستریها به بیماران کرونایی اختصاص یافته اما نمیتوانیم درهای مراکز درمانی را به روی بیماران غیرکرونایی ببندیم. همین حالا، بالای 40هزار تخت برای بستری بیماران کرونایی و 20هزار تخت برای درمانهای سرپایی کرونا درنظر گرفته شده، اما بیماران سکته قلبی، مغزی و حتی بیماران بدحال سرطانی و... هم نیاز به بستری دارند. تمام ظرفیتهای درمانی را بهکار گرفتهایم و در کنار آن خدمات سرپایی درمان هم افزایش پیدا کرده است اما با این روند و این وضعیت بیتوجهی به کرونا مگر توان کادر درمان چقدر میتواند بیشتر شود؟ در کنار همه اینها عامل مهم دیگری را هم در رقم خوردن چنین وضعیت بحرانیای باید درنظر گرفت؛ آن هم بیپولی است. برای پیک چهارم، هیچ پولی از بیمهها برای بخش درمان پرداخت نشده است. بخش درمان موظف به تامین داروست اما شرکتهای دارویی دیگر محصول غیرنقدی به مراکز درمانی نمیفروشند درحالیکه دریافتی از مردم و شرکتهای بیمه بهصورت نقدی انجام نمیشود. تسویه حساب بیمه سلامت تا پایان سال99 انجام شده و تامین اجتماعی تا حدود 4ماه اول سال گذشته را پرداخت کرده است. از سوی دیگر نباید تنها راهحل خروج از بحران را قرنطینه اعلام کرد، چرا که مطرح شدن این موضوع، کارشناسی نیست و نصف و نیمه اجرا شدن آن در طول پاندمی کرونا نتیجهبخش نبوده است. کمترین کار ممکن، ممانعت از برگزاری هرگونه تجمعات و کنترل فضاهایی است که به هر شکلی به ویروس، فرصت انتقال میدهد.
این مسئله به ویژه برای سالمندانی که هنوز واکسینه نشده اند، بسیار اهمیت دارد. با سرعت بخشیدن به روند واکسیناسیون می توان از رقم نخوردن پیکهای سنگین در آینده جلوگیری کرد. برای قطع زنجیره کرونا، نیاز به عزم ملی است.