میگرن/ تک تیرانداز و صندلی رزروی

مونا محور

صبح باران خورده شنبه را رمانتیک آغاز می‌کنم و در سربالایی ولیعصر «ببار ‌ای بارون ببار» شجریان را در گوشه ذهنم پلی می‌کنم و بالا می‌روم. می‌خواهم به‌جای فکر‌کردن به باخت والیبالیست‌ها و طلسم دشت مدال، به قهرمانی پرسپولیس و رقص کنعانی‌زادگان در رختکن فکر کنم و به عابر روبه‌رو لبخند بزنم اما این ماسک لعنتی روی صورتم طرح لبخندم را عمومی نمی‌کند. به هن و هن افتاده‌ام. دور و برم را نگاه می‌کنم احساس می‌کنم کرونای دلتا مانند تک‌تیراندازی حرفه‌ای پشت کوه و یا تپه‌ای با تفنگ دوربین‌دار یکی‌یکی‌ ‌ما را نشانه می‌گیرد و بنگ...
فرزانه معصومیان مجری خبر، دوباره صدای کشیدن گلنگدن، بنگ، علی کرامتی‌مقدم استاد دانشگاه، بنگ.آقای گل آسیا، کاظم محمدی، بنگ...
صدای این شلیک انگار از تک‌تیرانداز کرونا نبود. چقدر مهیب‌تر بود؟
یکشنبه روز دعا برای ارشا اقدسی بود اما از آن دعاها که می‌دانی تا سر برج میلاد هم نمی‌رسد و بی‌فایده دیپورت می‌شود و یخ می‌کند.
دوشنبه است. کنکوری‌ها یک جمله طلایی دارند که رتبه من به کسی ربطی ندارد. اما ظاهرا اگر رتبه ات دو یا سه‌رقمی باشد می‌تواند به همه ربط داشته باشد. اصلا جوری همه را نگاه می‌کنند که انگار منتظرند از رتبه‌اش بپرسند.
 خوش‌نشینان رتبه‌ها هم که به برنامه‌های صداوسیما می‌روند تا از خوبی‌های درس‌خواندن بگویند و از اَخ و جیز‌های فضای صیانت‌نشده مجازی. اما گویا این هفته هفته مجری تلویزیون نبود چون هر کاری کرد رتبه بالایی‌ها بگویند ما به‌خاطر نداشتن اینستاگرام و دوردورنزدن در فضای مجازی خیلی خوبیم، نگفتند که هیچ، حتی گفتند اتفاقا لایک می‌زدیم و فالوور درو می‌کردیم و فیلترشکن نصب می‌کردیم.
و خلاصه تیتر 20:30 جور نشد.
حیف شد نه؟
سه‌شنبه از راه رسیده است. آقای روحانی گودبای‌پارتی دارد.
چهارشنبه شده و مهدی چمران دوباره روی همان صندلی نشست که ۱۲سال مال خودش بود.
پنجشنبه عصر است و رئیس‌جمهور جدید قسم خورده، یزدانی ۱۸ثانیه برای رسیدن به طلای المپیک کم آورده و چهارصد و سی و چهار به‌علاوه یک نفر از مردم مملکت را توفان کرونا با خود برده. ارشا اقدسی کرونایی‌نشده رفت و تقسیم شد در بدن‌های نیازمند.
اگر میگرن شنبه پیش را خوانده‌اید گفتم‌که هفته خوبی بود به نسبت هفته آینده که قرار است بیاید. هنوز هم می‌گویم که خدا را شکر هفته گذشته چقدر خوب بود و حتما از این هفته که امروز آمده بهتر است. تجربه دارم که تکرار می‌کنم. می‌گویید نه؟ خبرهای هفته جدید را اول هفته بعد خدمت‌تان مرور می‌کنم...