جدال مسئولان؛ مرگ مردم
کرونا در حالی همچنان در سیستانوبلوچستان جولان میدهد که مسئولان وزارت بهداشت و مقامات استان درگیر دعواهای سیاسی خودشان شدهاند
الیاس براهویی نژاد ـ خبرنگار
مرگ همچنان در سیستان و بلوچستان میتازد اما مسئولان مشغول دعواهای سیاسی هستند و محدودیتهای روزهای گذشته رنگ باخته است. با آنکه بیشتر نقاط استان روی نقشه قرمز هستند و بیمارستانها مملو از بیماران کرونایی، تعطیلات نیمبند بازارها هم تمام و از روز گذشته (سهشنبه) مغازهها رسما باز شده است. درحالیکه عدهای به روال زندگی عادی برگشتهاند، برخی نگران اوجگیری دوباره کرونا در روزهای آینده هستند.
به جای تعطیلی، مدیریت کنید
«مگر اینهمه روز تعطیل کردند، توانستند کرونا را مدیریت کنند؟ چی کار کردند غیر از بریدن نان ما؟» صحبتهای سعید، را در بازار موبایلفروشی، مغازهداران همسایه هم تأیید میکنند. یکی از آنها جلوتر میآید و پیامکهایش را نشان میدهد. بانک قسطش را برداشته و 9200تومان در حسابش مانده است. میگوید آن روزها خود بانکها هم تعطیل بودهاند اما پول را از حسابش برداشتهاند: «بانک قسطش را میخواهد. صاحب ملک کرایهش را میخواهد. من که نمیتوانم کار نکنم.» پویشهایی در فضای مجازی شکلگرفته که از مالکان میخواهد اجاره این ماه را نگیرند اما بازاریان میگویند از این خبرها نیست. مالکان اجارهشان را میخواهند و به محض بازشدن بازار، طلبکاران هم به سراغ کسبه آمدهاند. سعید معتقد است آنها هم حق دارند و نمیتوانند بیشتر از این منتظر پولشان باشند. بازار مثل روزهای قبل از اوجگیری کروناست اما مغازهداران میگویند با توجه به نزدیکی عید قربان که اهمیت بالایی برای بلوچها دارد، شاید در روزهای پیشرو شلوغتر هم بشود. عبدالله که در پارچهفروشیاش منتظر مشتری است، میگوید: «بازار نسبتا شلوغ است اما فروش ما چندان خوب نبوده. هر سال این موقع غلغله بود. برای بعضی از کاسبها مثل ما پارچهفروشها، فروش عید قربان خیلی مهم است چون بعد از آن ماه محرم میآید و بعد هم تا بهمن که سال جدید نزدیک میشود، بازار خراب است. باید خیلی از پولهایی را که از این و آن گرفتهایم، با همین فروش عید پرداخت کنیم.»
مرگ هنوز اینجاست
آمار مرگومیر همچنان بالاست و بخشی از آنهایی که با تست مثبت کرونا جانشان را از دست میدهند، کسانی هستند که هرگز تست ندادهاند. با این حال، از مغازهداران خواسته شده با رعایت پروتکلها، مغازهها را باز کنند.
سمیه که کارگاه لباسدوزیاش را تعطیل کرده است، میگوید: «نمیدانیم واقعا چه کار کنیم. از یک طرف ماشین میفرستند در خیابانها آژیر بکشد و بگوید از خانه تا غسالخانه راهی نیست و از یک طرف همهجا را باز میکنند. پیامک دادهاند که با رعایت پروتکلها مغازهها را باز کنید. شما پروتکلی میبینید که رعایت شود؟ نصف مردم در این شرایط هم ماسک نمیزنند و رعایت نمیکنند. حتی خیلیها پارچه آوردهاند برای من که برای عید و عروسیها بدوزم.»
او میگوید از ترس کارگاهش را باز نکرده است و ادامه میدهد: «هربار که واتساپ یا اینستاگرام را باز میکنم، یک خبر مرگ جدید میشنوم. با اینکه خیلی ضرر کردهام، نمیتوانم مغازه را باز کنم. مدام با خودم فکر میکنم شاید با این کار باعث مرگ کسی بشوم. تحمل اینهمه عزا را ندارم. اینهمه مردم دارند میمیرند آنوقت وزیر میگوید فقط یک پیرمرد دیابتی فوت کرده است.»
کدام تخت خالی؟
اشاره سمیه به کلیپی است که در آن وزیر بهداشت میگوید: «توی خود زاهدان همین الان ما ۴۵۰تخت خالی داریم... با کمال وقاحت اعلام میکنیم که سیاه است. یک بیمار پریشب در بلوچستان، یک پیرمرد ۸۷ ساله، فوت کرده بود آنهم با دیابت پیشرفته.» این سخنان نمکی در حالی بود که مردم در بیمارستانها سرگردان بهدنبال تخت خالی بودند و حتی کار به آنجا کشید که نهادهای مختلف، بیمارستانهای سیار در استان راه انداختند و یکی از این بیمارستانهای سیار در همین شهر زاهدان مستقر شد که وزیر گفته بود ۴۵۰ تخت خالی دارد. سعید نمکی، کمی بعد از این اظهارات و به اصرار نمایندگان استان، راهی سیستان و بلوچستان شد. این سفر البته آشفتگی مدیریت کرونا در استان را نمایانتر کرد.
جلال، یکی از شهروندان چابهاری ادعا میکند: «برادرم در بیمارستان بود و خودم دیدم یکباره چقدر همهچیز تغییر کرد. نمیدانستم چه خبر است. بعد به ما گفتند که وزیر میخواهد بیاید.»
نمکی وعدههای فراوانی برای بهبود وضعیت داد اما جلال میگوید وزیر که به تهران برگردد، دوباره اوضاع مثل قبل میشود. او ادامه میدهد: «وزیر اینهمه وعده را میخواهد در ۲۰روزی که از دولت مانده عملی کند؟ قبلا از این وعدهها زیاد داده شده.»
این حرفها به چه درد ما میخورد؟
سفر نمکی به سیستان و بلوچستان بیش از هرچیزی باعث شد آشفتگی مدیریت کرونا آشکارتر شود و جدالهای لفظی نمایندگان استان و وزیر بهداشت، مردم را خشمگینتر کرده است. نمکی در جلسه با نمایندگان گفت که آمارها را کامران کردی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر به او داده و اگر ثابت شود این آمارها دروغ بوده، او را برکنار میکند.
فداحسین مالکی، نماینده زاهدان، در آن جلسه انتقادهای شدیداللحنی از وزیر بهداشت داشت و درگیری لفظی بین آنها شکل گرفت. وزیر بهداشت، روز بعد در جلسهای دیگر گفت که مالکی از او خواسته رئیس دانشگاه را تغییر دهد و چون او حاضر نشده رئیس را عوض کند، مالکی از او انتقاد کرده است.
این درگیریهای سیاسی در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشوند و مردم از هم میپرسند که «این دعواها به چه درد ما میخورد؟» شعیب، جوان بلوچی که در صف شلوغ نانوایی خود را دور از دیگران نگه داشته با اشاره به درگیریها میگوید:« وزیر میاندازد گردن رئیس بیمارستان، رئیس بیمارستان میاندازد گردن استاندار واستاندار میاندازد گردن دیگران اما در نهایت وضعیت مردم بهبود پیدا نمیکند.»
او یکی از کسانی بوده که چندروز پیش بدون آنکه کنتورش قرائت شود، قبض آب چندبرابر حد معمول برایش آمده است. شعیب میگوید: «آنجا هم که رفتم، صف بود. در این وضعیت کلی آدم را کشاندند آبفا که بگویند چون کروناست، مأمورانمان را نفرستادیم. چطور میتوانند ما را تا اداره آب بکشانند ولی نمیتوانند صبر کنند بعد از بهبود کرونا قبض صادر کنند؟» جلال هم به این اشاره میکند که در این جدالها، مردم عادی فراموش شدهاند: «خیلی از روستاها سیل آمده، راه خراب شده یا اصلا از قبل راه خوبی نداشتهاند. همه نشستهاند ببینند وزیر و نماینده چه گفتند. کسی به فکر حل مشکلات مردم نیست. 10تا وزیر و وکیل آمدند و رفتند ولی مشکلات ما سر جای خودش
است.»
سد بر سر راه واکسیناسیون
با آنکه صفهای واکسیناسیون در بسیاری از نقاط استان سیستان وبلوچستان چندان خلوت نیست،اما هنوزخیلیها هم حاضر به واکسنزدن نیستند. مجید، ۶۵ساله و تاجر پارچه است و میگوید اصلا واکسن نمیزند.
این مقاومت، منحصر به بخشی از افراد پیر و سنتی نیست و جوانترها هم میگویند میلی به واکسنزدن ندارند. حمید، ۳۵ساله و کارمند یکی از ادارهها، میگوید: «میخواهم مرخصی بگیرم و بروم ارمنستان واکسن بزنم. هم بعد از این همه مدت سفر میکنیم، هم واکسن میزنیم.»
این بیاعتمادی موجب شده است آنها که سعی در متقاعدکردن دیگران برای واکسیناسیون دارند، کار دشوارتری در پیش داشته باشند. مسعود که طرفدار واکسیناسیون است، میگوید: «مجبورم بگویم خیلیها واکسن زدهاند و خانواده خودم هم واکسن زدهاند. اینطوری وقتی فکر کنند بقیه واکسن زدهاند، کمی نرمتر میشوند.»
نزدیکی به عید قربان، با وضعیت پرحاشیه مدیریتی، زنگ هشدار را دوباره به صدا درآورده است. احمد، دانشجوی پزشکی ساکن زاهدان، میگوید: «مردم که رعایت نمیکنند. تشییع جنازهها با جمعیت زیاد برگزار میشود. مسئولان هم که آماراهای اصلی را منتشر نمیکنند. با همین فرمان پیش برویم، تا عید قربان موج بعدی هم آمده و اوضاع از اینکه هست خرابتر میشود.»