مرزیها، ضداجتماعیها و خودشیفتگان
آیا شیوه پارککردن خودرو نشاندهنده اختلالهای روانی در افراد است؟
زهرا رستگارمقدم ـ روزنامهنگار
این دیگر اتفاق عجیبی نیست که یک ساعت و چه بسا ساعتها در خودروی خود بنشینید تا جای خالی برای پارک اتومبیلتان پیدا کنید، درحالیکه دقایق و ساعتها پشت هم میگذرند و معنای «وقت طلاست» دیگر چندان محلی از اعراب پیدا نمیکند. شاهد این ماجرا هم همین خیابانهای پایتخت است که شرقی و غربی و شمالی و جنوبی ندارد. همه کوچهها سرریز از اتومبیلهایی است که جایجای خیابان، دوبل و سوبل، جلوی ورودی پارکینگ خانهها، پیادهروها، در جای پارک افراد دچار معلولیت و هر کجا که شما بتوانید فکرش را کنید و حتی از قددادن فکرتان عاجز باشد، پارک میکنند. گاهی یک شماره تلفن پیوست اتومبیل میشود و گاهی مزاحمتهای ایجادشده به شکلی نمایشی مورد اعتراض عابران و افرادی که برایشان مزاحمت ایجاد شده، قرار میگیرد. تصویر برفپاکنهای ایستاده در این اعتراض، عمومیترین انتقاد به این رفتار است. اما آن دسته از افراد که چندان به وقت، حقوق و بهطور کلی دیگران اهمیت نمیدهند، از چه اختلال روانی رنج میکشند. برای روشنترشدن این موضوع با مهناز اسماعیلی، روانشناس، گفتوگو کرده و از او خواستهایم با توجه به تصاویری از پارککردن خودروها، نظر خود را درباره چنین رفتارهایی بیان کند.
حتما روزانه با نوع پارککردن خودروها به شکل مزاحم در خانهها، روی پلها، در پیادهروها و... روبهرو بودهاید. نظرتان درباره این رفتارهای هنجارشکن و قانونگریز چیست؟
امروزه دیگر بهنظر میرسد که همه اقشار جامعه برای انجام فعالیتهای روزمره خود نیازمند وسایل نقلیه باشند. بعضی از این افراد اما فاقد مهارتهای لازم در استفاده از وسایل نقلیه هستند. سلامت روانی ازجمله متغیرهایی است که در رفتارهای رانندگی باید مدنظر قرار داد. رانندگی پدیدهای است که انسان را در شرایط خاص و ویژهای قرار میدهد. این شرایط موجب میشود بعضی رفتارهای مبتنی بر شخصیت راننده با وضوح و عینیت بیشتری آشکار شود.
آیا این افراد را میتوان با نوع پارک خودروهایشان بررسی روانی کرد؟ این گروه از چه نوع اختلالهایی رنج میبرند؟
بعضی اختلالهای روانی در نخستین نگاه چندان جلب نظر نمیکنند و نشانههای آن اختلالها نیز چندان آشکار نیستند که هرکس متوجه وجود اختلال در فرد بیمار شود. از سوی دیگر شخص بیمار از بیماری خویش آگاه نبوده و ذهنیت و رفتارهای خویش را مناسب میداند. اما این اختلالها موجب ناراحتی و مشکلات فراوانی در اطرافیان بیمار و سبب ناکامی و شکستهای متعددی برای فرد است. اختلال شخصیت مجموعهای بادوام از تجربههای درونی و رفتارهایی است که با آنچه فرهنگ و جامعه از فرد انتظار دارد متفاوت است. بهعبارتی این اختلالها فراگیر و انعطافناپذیر است و در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. از سوی دیگر در طول زمان نیز ثبات دارد. اگرچه اطرافیان به ناهنجاربودن دیدگاه و رفتار فرد مبتلا به اختلال پی میبرند اما او خود و جنبههای شخصیتیاش را سالم و طبیعی میداند. یکی از این اختلالات، اختلال شخصیت ضداجتماعی است. ویژگی اصلی این اختلال بیتفاوتی دائمی در مقابل احساسات و حقوق دیگران، عدمپشیمانی، بدون فکر و بیپروا عملکردن و تلاش برای رسیدن به اهداف خود به هر قیمتی است.
شخصیتهای ضداجتماعی را چگونه میتوان شناخت و رفتارشان را رصد کرد؟
در اختلال شخصیت ضداجتماعی دو صفت مشخص شده که عبارتند از: بیتفاوتی و خودخواهی. به این صورت که افراد از اعمال خود احساس پشیمانی نمیکنند و نمیتوانند با دیگران همدلی لازم را داشته باشند. ویژگی بعدی، سبک زندگی خاصی است که بهعلت بیفکری پیش از عمل، تکانشگری و پرخاشگری بهوجود میآورد. این افراد با چنین مشخصات و ویژگیهایی، این مسئله را حق خود میدانند که هر کجا دلشان خواست، میتوانند اتومبیل خود را پارک کنند و با کوچکترین اعتراضی تکانشگری کرده و شروع به پرخاشگری میکنند. دسته دیگر، افرادی با خصوصیت و شخصیت مرزی هستند. ویژگی این افراد تغییرات خلقی شدید، انجام کار و اعمال بدون فکر، انفجارهای عصبی و عقاید متغیر درباره خود است.
آیا فقط دو دسته ضداجتماعی و افرادی با شخصیت مرزی هستند که چنین رفتاری درباره پارککردن خودروهایشان را میتوانیم در خیابانها مشاهده کنیم؟
خیر. دستهای دیگر از این افراد خودشیفتگان هستند. ازجمله ویژگیهای شخصیتی این افراد، این است که تواناییهای خود را بیش از آنچه است تخمین میزنند، با مردم همدلی نمیکنند، خود را برتر و بهتر از دیگران میدانند و انتظار دارند آنها این برتری را به رسمیت بشناسند. از سوی دیگر از دیگران به نفع تصمیمات و عقاید خود سوءاستفاده میکنند و احساسات و خواستههای دیگران را نادیده میگیرند. این دسته چون خود را بالاتر و برتر از دیگران میدانند، نگاه از بالا به پایین به افراد و اموالشان دارند و خود و اتومبیلشان را مهمتر از هر چیز دیگری میبینند، بهخود حق میدهند که هر کجا حتی در پیادهرو، خودروی خود را پارک کنند و دچار کمترین عذاب وجدان نشوند.
برای تغییر چنین رویهای وظیفه قانونگذار و مجری قانون را پیش از جریمه و رفتار سلبی و تنبیهی چه میدانید؟
شایسته است هنگام اخذ گواهینامه رانندگی، تمدید آن و حتی در فواصل زمانی منظم ارزیابیهای روانشناختی از رانندگان گرفته شود تا سلامت روانی آنها نیز بررسی شود.