سیامک رحمانی
روزنامهنگار
هفته بیستوپنجم: استقلال یک-پرسپولیس صفر، هفته بیستوششم: پرسپولیس یک-سایپا دو، هفته بیستوهفتم: پدیده صفر-پرسپولیس یک، هفته بیستوهشتم: پرسپولیس یک-پارس جنوبی جم یک و هفته بیستونهم: ذوبآهن 2- پرسپولیس یک.
این نتایج نیازی به تفسیر ندارد. برای این که بفهمیم پرسپولیس در چه سیاهچالهای سیر میکند نیازی به بررسی و تحقیق وجود ندارد. 5بازی، یک تساوی و تنها یک برد. 5بازی و تنها یک کلینشیت. پرسپولیس از بازیهایش با تیمهای نیمهبالای جدول تنها یک امتیاز گرفته و میانگین امتیازاتش در این بازی شبیه میانگین کل امتیازات نفت تهران در طول فصل است. یعنی اگر در تمام فصل همینطوری نتیجه میگرفت الان بهجای نفت سقوط میکرد. پرسپولیسیها دلشان نمیخواهد این مطالب را بخوانند و به این نکات توجه کنند. در 24ساعت گذشته، واکنش هواداران در فضای مجازی، نشاندهنده این است که همه در باد قهرمانی خوابیدهاند و اهمیتی به این شرایط اسفبار نمیدهند. فکر میکنند مسابقه دوومیدانی است که اگر دو دور از بقیه جلو افتادی حالا میتوانی شل کنی و در دورهای آخر فشار نیاورد. فکر میکنند پرسپولیس به همه آنچه میخواسته رسیده و این شکستهای پیاپی چیزی از ارزشهایش کم نمیکند. 3شکست در 5بازی هم نتوانسته حساسشان کند و هنوز معدودند کسانی که میپذیرند این شکل بازی کردن و نتیجهگیری ناشی از یک روند تخریبی و کیفیتی تنزل یافته است. بهنظر میرسد همین حد از احساس غرور و اشباعشدگی است که خود تیم و باشگاه را هم زمین زده است. که به سرمربی تیم اجازه میدهد اشتباهاتش را تکرار کند. که اجازه نمیدهد ضعفهایش را ببیند. حرفهای او هم شبیه افراطیترین و سادهاندیشترین طرفداران تیم، تکیه بر گذشته است. امتیازاتی که کسب شده و دورانی که به خوبی سپری شده. هرچند که برانکو تقریبا در تمام طول این فصل با انتقاد از شکل بازی و بازی گرفتن از بازیکنانش مواجه بود. انتقادات بیرحمانه درمورد چینش تیم. تحلیلهایی که در فصل گذشته و در فصل قبلتر از آن، وقتی پرسپولیس حریص و گرسنه بازی میکرد شنیده نمیشد. وقتی پرسپولیس به یک گل رضایت نمیداد و حتی وقتی میباخت تماشاگران دلشان میخواست ساعتها بایستند و برای بازیکنان متهور و زیادهخواهشان کف بزنند. با اشک شوق در چشم. با غروری که از تماشای پرسپولیس سیرابشان میکرد. اما امروز فقط غریزه است که آنها را به جلو میراند. امید به این که اوضاع دوباره درست میشود و میشود همه این هفتهها را ندیده گرفت. همه تلخیشان را به سختی و با بیحواسی قورت داد. وقتی که روزنامه طرفدار ترجیح میدهد خوانندگانش را با گیر دادن به اشتباهات داور سرگرم و دلگرم کند و وقتی قرار است نگاهها به سوی لیگ قهرمانان برگردد تا فشاری به سرمربی و تیم نیاید.
این وضعیت تا کجا میتواند ادامه پیدا کند. امیدها این است که تیم از افت خارج شود و برای فصل بعد دوباره برگردد. امیدها این است که استقلال نتواند روی این ریل بماند. بدون توجه به این که آبیها دستشان برای خرید بازیکن و ترمیم نقاط ضعف باز است و پرسپولیس باید با همین داشتهها به لیگ97-98 پا بگذارد. بدون توجه به این که ممکن است چند تا از ستارههای تیم بروند و اوضاع از این هم که هست خرابتر شود. برانکو تمدید کرده و اساسا فکر کردن به تعویض او منطقی نیست. حتی برای بهترین مربیهای دنیا هم ساده نخواهد بود، بدون شناخت از فوتبال ایران و رقبا، بدون شناخت از تواناییهای بازیکنان، تیم بسته شده را تحویل بگیرند و برای فصل بعد قهرمانی را تکرار کنند. شاید برای این شرایط کسی بهتر از برانکو نباشد. اما این شرایط حداقلی است و دست او را هم برای ادامه دادن شکستها و سقوط باز خواهد گذاشت. او حالا میتواند در باد دو فصل قهرمانی بخوابد و حداقل یک فصل را به فنا بدهد. با این اطمینان هواداران که «او برانکوست». با این خوشخیالی که حالا دبل کردهایم و نیازی به توصیهها، نقدها و دلنگرانیها نداریم. با همان توجیهات آشنا. اما فصل بعد میتواند کابوس پرسپولیسیها باشد. بهخصوص وقتی که میبینیم چقدر به خود غرهاند. وقتی که بیخیالیشان را میبینیم و متوجه میشویم چه رضایتی دادهاند به تیم بیانگیزه و بازیکنان حالا شکمسیرشان. هوادارانی که چشمبسته آمادهاند به هر آلارم خطری حمله کنند و هر انتقادی را با برچسب «حسادت» و «بدخواهی» و «وابستگی به رقیب» و با پوزخند پاسخ بدهند. کاری که در همه هفتههای گذشته کردهاند. شیوهای که احتمالا تا اطلاع ثانوی و بحرانی شدن اوضاع دست از آن نخواهند کشید.
در باد قهرمانی بخوابید، تا روز بد
در همینه زمینه :