
ساترا کاری
سازندگان سریال «زخم کاری»: با ادامه ممیزیها، قسمتهای بعدی منتشر نمیشود

فهیمه پناهآذر- روزنامهنگار
سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) 6سال است که به دستور ریاست صداوسیما تشکیل شده؛ سازمانی که شاید تا 2سال پیش هم نامش آنقدر شنیده نمیشد تا اینکه در این روزها بهعنوان یک نهاد نظارتی شناخته میشود. بهنظر میرسد این سازمان وظایف دیگری نیز دارد که هماکنون تنها بخش نظارتی و ممیزی آن برای سازندگان سریالهای نمایش خانگی پررنگ است و الی غیر....
ساترا یا ممیز صدا و سیما
با وجود تشکیل ساترا، هنوز تکلیف تعامل و همکاری این سازمان با وزارت ارشاد و سازمان سینمایی مشخص نشده و هنوز برخی از فیلمسازان در گرفتن مجوزهای تولید و پخش خود سردرگم هستند. ساترا این روزها بیشتر از آنکه به وظایفش که در 6محور آمده عمل کند، بهنظر بیشتر نقش ممیزی را دارد که در چارچوب ممیزیهای رسانه ملی عمل میکند. هر سریالی که در بخش نمایش خانگی ساخته و از پلتفرمها به نمایش درمیآید یا از همان ابتدا یا در میانههای نمایش سریال دچار ممیزیهایی میشود و این بار نوبت به زخمکاری محمدحسین مهدویان رسیده است.
نظارتها برونسپاری شده
این سازمان در قسمت چهارم سریال، نام رمان را بهدلیل توقیف رمان «بیست زخم کاری» از تیتراژ سریال حذف کرد؛ موضوعی که معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی عنوان کرد که از سوی کارگزاران مرتبط با ساترا که وظیفه نظارت را بر عهده دارند، این تصمیم گرفته شده است. این معاون از کارگزارانی میگوید که از سوی ساترا انتخاب شده و کار نظارت به این 10کارگزار به شکل برونسپاری سپرده شده و مشخص نیست این کارگزاران چه کسانی هستند و بر چه اساسی بر سریالها نظارت میکنند.
اعتراض به ممیزی
با پخش قسمتهای بعدی تیغ ممیزی به تن «زخم کاری» تاجایی میخورد که صدای اعتراض کارگردان سریال را درمیآورد و وی در اینباره یادداشتی مینویسد و در ابتدا اشاره میکند که اگر ممیزیها ادامه پیدا کند از انتشار سریال معذور است.
مهدویان در بخشی از یادداشت خود آورده است: «تعاملی که من و همه همحرفههایم همیشه از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن دادهایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم، ولی اینبار سطح سختگیریها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است.»
وی ادامه میدهد: «در قسمت ششم سریال به نقطهای رسیدهام که میبینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفهای و دور از واقعبینی اجتماعی به وضوح موجب تأثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما بهعنوان سازنده و شما بهعنوان مخاطب شده است. پس اجازه بدهید در قسمتهای پیشرو درصورت ادامه این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخهای در شأن شماست، دومی را انتخاب کنم. قطعا میپذیرید که مسئولیت تضییع حق اولتان نه بر عهده ما که بر گرده آنهاست که از دایره منطق و عقل خارج شدهاند و مسیر زور پیش گرفتهاند. شاید بهزودی سیاهه این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقیمانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگنظرانه و سلیقهای پیش رویتان داشته باشید؛ رفتاری که جراحتهایی سنگین و زخمهایی کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین وارد آورده است. با سیطره این نگاه سختگیرانه مطمئن باشید بسیاری از سریالهای سالهای دور همین تلویزیون مثل «در پناه تو» یا «میوه ممنوعه» دیگر قابلیت تولید و پخش نخواهند داشت.»
تلاش ساترا برای رساندن نمایش خانگی به مدل رسانه ملی
این کارگردان در ادامه یادداشت خود خطاب به برخی مدیران تصمیمگیرنده در امر پخش سریالهای شبکه نمایش خانگی که زیرمجموعه صداوسیما محسوب میشوند، عنوان کرده: «شما در کدام جامعه زندگی میکنید و برای کدام مردم نسخه میپیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید. آیا فرزندان خود را هم نمیبینید؟ نمیدانم خبر دارید یا مثل همیشه در خواب خوش بیخبری سیر میکنید. شنیدهاید که چند پلتفرم بزرگ بینالمللی ازجمله نتفلیکس برای سرمایهگذاری روی طرحها و ایدههای فیلمسازان ایرانی ابراز تمایل کردهاند؟ تردید نکنید که بهزودی زود پلتفرمهای خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبههای فرهنگی ما هم مثل نخبههای علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد.»
بگذارید نفس بکشیم
وی در پایان یادداشت خود آورده است:«به خدا که شما نه از ما مسلمانتر هستید و نه برای مردم و جامعهمان دلسوزتر. نمیدانم به چه معتقدید، اما به همان چیز قسمتان میدهم که لااقل برای مدت کوتاهی دستتان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم. شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یکسریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردممان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعله امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.»
پاسخ در صفحات شخصی
بعد از یادداشت مهدویان، معاون ساترا در صفحه شخصی خود پاسخ اعتراضها را داده؛ رسم نوشتن پاسخ در صفحه شخصی معمولا در میان مدیران رسانه ملی باب است. سعد نوشته است:
« هم پلتفرم داخلی را حمایت میکنیم و هم دیدهبان چارچوبهای فرهنگی کشور هستیم. با شروع پخش سریال زخم کاری، شاهد انتقادهایی از سوی2 طیف بودیم. بخشی از دغدغهمندان فرهنگی معتقد به توقیف سریال بودند که برای رسیدن به آن فعالیتهای رسانهای و رایزنیهایی هم انجام دادند. بخش دیگری نیز معتقد بودند سریال تولیدشده باید بدون هیچگونه بازبینی پخش شود. حفظ تعادل میان این دو طیف اقدامی سخت و پیچیده است. در ماجرای زخم کاری، اقدام وزارت ارشاد در شکایت به دادسرای فرهنگ و رسانه برای توقیف سریال مذکور، مسئله را پیچیدهتر از قبل کرد.»
وی در ادامه آورده: «با همه سنگاندازیهای انجامشده بر تصمیم خود مبنی بر پخش سریال اصرار کردیم. اصل عملکردی ساترا حمایت از تصمیماتی است که حاصل فرایندهای حرفهای و کارشناسی است. همانطور که در موضوع شکایت وزارت ارشاد از انتشار سریال زخم کاری بهرغم صدور پروانه ساخت، مدیران ساترا هزینه دادگاهیشدن را با هدف حمایت از پلتفرمهای داخلی میپردازند، انجام برخی از اصلاحات که در فرایند کارگزاری محتوایی و بازبینی آن تأیید شده، بخشی از رویکرد حرفهای و فرهنگی ساتراست.»