صنعت برق گرفتار بحرانخودساخته
رضا کربلائی- روزنامهنگار
برق که میرود همه منتقد میشویم و عصبانی، مسئولان هم انگار که با پدیدهای ناشناخته مواجه شدهاند، فوری جلسات فوقالعاده تشکیل میدهند. اما کسی نیست بپرسد مگر آمارهای صنعت برق در این سالها را نخواندهاید و نمیخوانید؟ بهواقع کدام مسئول در مجلس و دولت است که نداند سرمایهگذاری لازم در سطوح مختلف صنعت برق طی 2دهه اخیر انجام نشده است؟ روند سرمایهگذاری در ایجاد ظرفیتهای جدید نیروگاهی، متوقفشدن سرمایهگذاری در تولید برق خورشیدی، کاهش انگیزه سرمایهگذاری در صنعت برق کشور، پیرشدن نیروگاههای حرارتی، ناپایدارشدن شبکههای توزیع و انتقال برق، نامطلوببودن راندمان نیروگاهها بهدلیل محرومماندن از فناوریهای روز دنیا، بیتوجهی ملی به مصرف بهینه برق از طریق جلوگیری از تولید و عرضه محصولات برقی پرمصرف و... موضوعهایی آشنا برای همه بود. اما وقتی همه خوابیم و یا خود را به خواب میزنیم، مشخص است که به هنگام قطع برق ناگهان از خواب بیدار شده و به همه بد و بیراه میگوییم.
اکنون صنعت برق ایران نهتنها با 11هزار مگاوات کسری برق مواجه است که اگر واقعیت را درنظر بگیریم، این کسری برق میتوانست با مازاد 11هزار مگاواتی جابهجا شود، اما راه را اشتباه رفتهایم و مردم را در رنج و اضطراب بیبرقی قرار دادهایم. کشوری که میتواند به هاب انرژی و یکی از صادرکنندگان برق منطقه تبدیل شود، بهدلیل منطق غلط حاکم بر صنعت برق، خود محتاج برق دیگران شده است. اکنون چه باید کرد؟
بپذیریم که صنعت برق ایران گرفتار بحران خودساخته است و مسیری که پیش روی این صنعت قرار گرفته، انتخاب صنعت برق نبوده. اکنون وقت آن است که از مسیر اشتباه گذشته برگردیم و باور کنیم که تحریمها صنایع زیربنایی ایران ازجمله آب و برق کشور را تضعیف کرده است. در این روزهای بیبرقی و تنش آبی، مشارکت و همکاری مردم یک استراتژی برنده خواهد بود. درست است که سرمایه اجتماعی به درجاتی آسیبدیده اما مواجهشدن کشور با یک چالش جدی ایجاب میکند که همگان فارغ از اختلاف سلایق و نارضایتیها با هم گفتوگو کنیم و همدیگر را به یاری صنعت برق و آب کشور بطلبیم؛ چراکه صنعت آب و برق کشور نه جناحی و نه دولتی است که یک صنعت ملی، استراتژیک و حساس است و اگر همه به کمک هم بهپا نخیزیم، تکرار پدیده قطع آب و برق واقعیت تلخی خواهد بود که باید با آن کنار بیاییم.
بهتر است مسئولان صنعت آب و برق به جای گل و بلبل نشاندادن وضعیت، صریح و بدون پرده کم و کاستیها و هزینههای ناشی از تحریمها را با مردم در میان بگذارند. بگویند که ساخت نیروگاه برای ایجاد ظرفیت جدید حداقل 200هزار میلیارد تومان پول میخواهد، اعتراف کنند که نیروگاههای فرسوده، خودشان هم برقخوار شدهاند، خطوط انتقال برق، با پدیده اتلاف برق مواجه هستند. با مردم حرف بزنید، چرا مردم را بیجهت نامحرم میدانید و فکر میکنید که اطلاعنداشتن آنها از واقعیتها به صنعت آب و برق کمک میکند؟
یکی از معایب دولت حسن روحانی گفتوگونکردن با مردم بود و مجلس فعلی هم نشان داده که بیشتر قصد سخنگفتن دارد تا سخنشنیدن. اما اگر گوشی برای شنیدن هست، باید واقعیتها را بپذیریم. دستکم با مردم بگوییم پشت صحنه و دلایل مشکلات را. با آنها صادقانه صحبت کنیم که صنعت برق و آب کشور زیر فشار تاب ایستادن در بلندمدت را ندارد. اگر میخواهیم این صنعت روی پای خود بایستد و روی زانوهایش قرار نگیرد، هریک از ما شهروندان میتوانیم نقش یک ناجی بزرگ را ایفا کنیم و با خودمان حرف بزنیم که چگونه میشود برق و آب کمتری مصرف کرد تا برق و آب برای همه و در همه ساعتها وجود داشته باشد. انتخاب روزهای بیبرقی و بیآبی دست ما نیست اما تبدیل بحران خودساخته با گزینه مطلوب دست ماست.