• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
یکشنبه 13 تیر 1400
کد مطلب : 134845
+
-

گزارشی از آسیاب قدیمی 200 ساله در منطقه 12 که مکان مورد علاقه سودجویان شده است

گنج‌یابان در آسیاب والی

گنج‌یابان در آسیاب والی

شقایق عرفی‌نژاد

 داستان آسیاب والی قصه نگفته‌ای نیست. پیش از این هم بارها از آن صحبت شده است. آسیابی به‌جا‌مانده از دوره قاجار که تا همین 60 سال پیش از آن استفاده می‌شد و می‌توانست یک جاذبه گردشگری باقی بماند، اما حالا نه آسیاب است و نه یک بنای تاریخی؛ ملک مخروبه‌ای است که روز به روز بیشتر می‌پوسد و به نابودی کامل نزدیک می‌شود و این تنها مشکلش نیست. اینجا امروز محل تجمع معتادان است و کسانی که به امید یافتن گنج در این ویرانه، مخفیانه وارد آن می‌شوند و هرکدام ضربه‌ای دیگر بر پیکرش می‌زنند.  
آسیاب والی در پل چوبی، خیابان انتظاری، خیابان امامی‌ قرار دارد. اما وقتی وارد خیابان می‌شوید آن را نمی‌بینید. در برابرتان دیوار آجری بلندی است که دری ندارد و آن سویش پیدا نیست. آسیاب والی پشت همین دیوار است، اما حتی اگر پشت دیوار را هم می‌دیدید، آسیابی در برابرتان نبود. برای دیدن آسیاب باید به پشت‌بام خانه چسبیده به آن بروید. خانه متعلق به «محمود قندی» است؛ فرزند آخرین صاحب آسیاب که این ملک را در اجاره داشته است. از پشت‌بام می‌توانید زمین خاکی کنار خانه را ببینید که گودال‌هایی بزرگ در آن حفر شده است. گودال‌ها یادگار سال‌ها فرسودگی و بارانند. زیر این گودال‌هاست که می‌توانید بخشی از ساختمان آسیاب را تماشا کنید؛ بنایی که تقریباً چیزی از آن باقی نمانده است. آسیاب پیش از این حدود 800‌مترمربع بوده است. اما با تفکیک آن و تبدیل دو سمت آن به خانه که یکی از آنها متعلق به محمود قندی است، حالا سرجمع 300مترمربع مساحت دارد. بنای آن کاملاً زیر زمین ساخته شده تا آب قنات بتواند سنگ آن را بچرخاند. آسیاب یکی از املاک «قاسم‌خان والی» نماینده ایران در روسیه بوده است. این روزها البته هر نقطه‌اش کنج دنجی است برای نشئگی.

یک ملک و 3 مالک
محمود قندی می‌گوید پدرش در سال 22 این آسیاب را اجاره کرده است: «در آن زمان اینجا آسیاب سنگ‌خردکنی بود. ولی پدرم آن را به آسیاب گندم‌خردکنی تغییر کاربری داد و از اطراف تهران، مثل اوشان، لویزان، شمیران، ازگل، ونک و شهرری، کشاورزان گندم‌هایشان را به اینجا می‌آوردند تا تبدیل به آرد کنند.» آسیاب تا زمانی که آب قنات در آن جریان داشت زنده بود و کاربرد داشت، اما رطوبت قنات به بعضی از خانه‌ها آسیب زده بود و اهالی و مالکان خانه‌ها هم درخواست قطع شدن آب قنات را دادند و این اتفاق هم افتاد. زمانی که آب قنات قطع شد، نگهداری‌اش دیگر برای اداره اوقاف صرف نداشت و همین شد که آن را تفکیک کرد. محمود قندی می‌گوید به دلیل اینکه اینجا وقف است، کسی به آن رسیدگی نمی‌کند: «از طرف دیگر هم، سازمان میراث فرهنگی آن را ثبت ملی کرده است و شهرداری هم می‌خواسته آن را بازسازی کند. بین شهرداری و اوقاف باید واسطه‌ای باشد تا مالکیت آن به شهرداری واگذار شود، ولی با متولی به توافق نرسیده‌اند.»
 او می‌گوید شهرداری چندین سال است قصد دارد اینجا را بازسازی کند. او تابلویی را در زمین آسیاب نشان می‌دهد که شهرداری نصب کرده و در آن از پروژه باززنده‌سازی آسیاب خبر می‌دهد. اما کل پروژه بازسازی به نصب همین تابلو ختم شده که خودش، به گفته قندی، نشانی برای کسانی بوده که به دنبال گنج به اینجا می‌آیند و هم امنیت آنها را به‌عنوان همسایه‌های ملک به خطر می‌اندازند و هم به آسیاب بیش از گذشته صدمه می‌زنند. به همین دلیل، بعد از مدتی شهرداری منطقه تابلو را برمی‌دارد و در زمین پشت دیوار می‌گذارد تا از بیرون دیده نشود. قندی توضیح می‌دهد: «میراث فرهنگی هم بعد از اینکه آن را ثبت ملی کرده، اجازه ساخت‌وساز نمی‌دهد و باید به‌صورت بنای تاریخی حفظ شود. ولی هیچ‌کدام از نهادهای شهرداری، اوقاف و میراث تا الان‌کاری برای آن نکرده‌اند و فقط به پاتوق معتادان و گنج‌یابان تبدیل شده است. در واقع این 3 متولی ‌کاری از پیش نمی‌برند و فقط جلو کار همدیگر را می‌گیرند.»


دیوار کوتاه آسیاب
او دیوار کوتاه دور زمین را نشان می‌دهد و می‌گوید: «زمانی قرار شد شهرداری اینجا را تبدیل به فضای سبز کند، برای همین هم دیوارها را خراب کرد، اما نیمه‌کاره ماند و معتادان وارد آن شدند. وقتی موضوع را گزارش دادیم، دوباره دیوارکشی کردند، اما دیوار کوتاه بود و بار دیگر افرادی به دنبال گنج یا کنج دنج به اینجا می‌آمدند. خودمان دیوار را کمی‌بلندتر ساختیم تا دیگر این اتفاق نیفتد، ولی هنوز رفت‌وآمد آنها ادامه دارد. چند بار جلو آنها را گرفته‌ایم و به اداره اوقاف یا شهرداری گزارش داده‌ایم. حتی سرنگ‌های تزریقشان را می‌توانید ببینید که گوشه‌‌و‌کنار محوطه افتاده است. اضافه بر آنها، گنج‌یابان را هم زیاده دیده‌ایم که از گودال‌های سقف پایین می‌روند. وقتی هم می‌پرسیم برای چه به اینجا آمده‌اید، می‌گویند کار بازیافت می‌کنند.»
قندی عکس‌هایی از کسانی نشان می‌دهد که همین هفته پیش از گفت‌وگو هم، زیر این سقف و در آسیاب مشغول حفاری و جست‌وجوی گنج بوده‌اند.

موزه‌ای که ساخته نشد
از سال 72 روزنامه‌های مختلف و بعد هم روزنامه‌های همشهری، جام‌جم و... با گزارش‌هایی با تیترهای مختلف، درباره این ملک نوشته‌ و خواسته‌اند فکری برای این بنای تاریخی شود. حالا بنا، آنچه از زیر گودال‌ها دیده می‌شود، فرسوده‌تر از این به نظر می‌رسد که قابل بازسازی باشد، اما قندی می‌گوید از دور به نظر این‌چنین می‌رسد و بنا همچنان می‌تواند بازسازی شود. او عکس‌های قدیمی‌از این بنا مربوط به 8 تا 10 سال پیش را نشان می‌دهد که بنا وضعیت بهتری داشته و گودال‌ها هم کمتر بوده‌اند و بعد هم عکس‌هایی که نشان می‌دهند به‌تدریج بنا فرسوده‌تر و وضعیتش بدتر شده است.
در این سال‌ها البته دو بار شهرداری برای بازسازی اقدام کرده، اما با متولی اداره اوقاف به توافق نرسیده‌اند. قرار بر این بوده که زمین معوض به اوقاف داده شود که این اتفاق نیفتاد و نهاد دیگری هم جز شهرداری سرمایه‌گذاری نمی‌کند. آن‌طور که قندی می‌گوید، در زمان شهرداری «غلامحسین کرباسچی» قرار شد اینجا بازسازی شود و به شکل موزه دربیاید. حتی دو ساختمان هم در اطراف آسیاب خریداری شد که یکی از آنها امروز دفتر شورایاری محله است. این ملک‌ها خریداری شد تا ساختمان اداری موزه باشند، اما با رفتن کرباسچی از شهرداری، کار رها شد: «حتی از ما درخواست کردند در بازسازی با آنها همکاری کنیم. چون اطلاعاتمان نسبت به کسانی که از آسیاب چیزی نمی‌دانند، بیشتر است. عده کمی‌هستند که درباره آسیاب و اینکه چطور باید آن را بازسازی کرد، اطلاعات دارند.» حتی دانشگاه آزاد هم در همین حوالی است قرار بوده اینجا را تبدیل به کتابخانه کند. بعدها دو کاربری زورخانه و سفره‌خانه سنتی هم مطرح شده که به هرحال هیچ‌کدام به نتیجه نرسیده است.
حالا ظاهراً امید برای بازسازی و ساماندهی آسیاب 200 ساله از دست رفته است و امروز نهایت خواسته اهالی این است که دست‌کم یک حفاظ فلزی روی دیوار آجری دورتادور سقف آسیاب کشیده شود تا از ورود معتادان و جست‌وجوگران گنج جلوگیری کند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید