شخصیتشناسی مهاتما گاندی، اسطوره آزادیخواه هند
دشمن خشونت بود
مهاتما گاندی یکی از بزرگترین شخصیتهای جهان معاصر محسوب میشود که توانست خودکفایی را در سایه حقیقت به جامعه بحرانزده خود عرضه کند. آنچه او را بهعنوان یک اندیشمند و مبارز اجتماعی و سیاسی معرفی میکند، اندیشهها، تفکرات و راهبردهای عملی او برای پرهیز از خشونت است. شخصیت این اسطوره آزادیخواه هند، درسهای فراوانی برای آزادیخواهان جهان داشته است. گاندی رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد.
خانوادهای معتقد
گاندی در سال1869 در یک خانواده هندو به دنیا آمد. گاندی در خانوادهای معتقد متولد شده بود و از تأثیرات آموزههای اعتقادی و قبیلهای آنها بیبهره نماند. گاندی از همان سنین کودکی با مرام آسیب نرساندن به موجودات زنده خو گرفت و به گیاهخواری، روزهداری برای خودسازی و خالص کردن خود و زندگی توأم با گذشت اعضای فرقهها و مذاهب مختلف کوشش کرد. گاندی وقتی بسیار جوان بود ازدواج کرد و خانواده او از طبقه تجار هندی بودند و زندگی گاندی و همسرش را اداره میکردند. برای گاندی و خانوادهاش که به انگلستان مهاجرت کرده بودند، زندگی سختیهای خود را داشت. در آن زمان لندن پایتخت یک کشور امپریالیستی بود. مادر گاندی سوگند یاد کرده بود از خوردن گوشت، الکل و لاقیدی جنسی دوری کند. او اگرچه تلاش میکرد آداب و سنن انگلیسی را بیاموزد اما اصول اعتقادی خاندان را مقیدانه رعایت میکرد.
در راه رهایی
گاندی در رشته حقوق ادامه تحصیل داد. او تجربههای روزنامهنگاری و وکالت را در کارنامه کاری خود دارد. در همین برهه از زمان بود که اندیشه مبارزه با ظلم و بیعدالتی در افکار گاندی تجلی پیدا کرد و او تصمیم گرفت تا به کشورش بازگردد. او در این دوران مقالههایی درباره آنچه استعمار به جهان سوم تحمیل میکند، نوشت که باعث شد، بارها به زندان بیفتد و خشم استعمارگران اروپایی را برانگیزد. گاندی در مقدمه کتاب زندگینامه خود مینویسد: «آنچه من در طول زندگیام همواره در جست وجویش بودهام، رسیدن به شکوفایی و کمال وجودی و دیدار خداوند است، رسیدن به رهایی و رستگاری». او نخستین مجری طرحهای نافرمانی مدنی خود بود و گواه این مدعا روزههای سیاسی و غذای ساده اوست که بنمایههای یک رهبر مقتدر اجتماعی را به تصویر میکشد.
روشهای تازه مبارزه
مهاتما گاندی در 1921میلادی رهبری کنگره ملی هند را بهدست گرفت. او در این دوران توانست اندیشه مبارزه بدون اسلحه خود را به مردمش بیاموزد و اسلحه استقلال و خودکفایی در سایه حقیقت را به جامعه بحرانزده خویش عرضه کند. یک سال بعد نخستین نشانههای اندیشه مبارزاتی خود را که تحریم کالاهای خارجی بود، بروز داد و در برابر همه اتهاماتی که به او وارد بود، سکوت اختیار کرد و با در پیش گرفتن مقاومت منفی، محکوم به ۶ سال زندان شد. مهاتما گاندی در جزوه سبز نوشته بود: «شیوه مبارزه ما در آفریقای جنوبی فتح نفرت با عشق است» و واقعا هم همینطور بود. مبارزه گاندی مبارزهای کاملا به دور از خشونت بود. گاندی تأکید داشت که خشونت در هیچ جا و تحت هیچ شرایطی نباید اعمال شود. این روشی بود که گاندی خود در برابر دشمنانش بهکار میبرد و در نهایت توانست دست استعمارگران و زورگویان را از اموال و امکانات عمومی هممیهنانش کوتاه کند، بیآنکه حتی از کوچکترین روش خشونتآمیزی استفاده کرده باشد.
نماد سادهزیستی
گاندی بر این باور پافشاری میکرد که فردی که به جامعه خدمت میکند، باید زندگی سادهای داشته باشد و این سادهزیستی را از خودش شروع کرده بود. او با رد زندگی به شیوه غربی، روند سادهزیستی را در آفریقای جنوبی در پیش گرفت و از آن بهعنوان تلاش برای رسیدن به نقطه صفر یاد میکرد و بدینترتیب در هزینههای غیرضروری صرفهجویی میکرد. او حتی لباسهایش را خودش میشست. در یک مورد او هدایایی را که بهخاطر خدماتش به جامعه به وی اهدا شده بود، باز پس داد. گاندی در هر هفته یک روز را به روزه سکوت سپری میکرد و دوری از حرف زدن را مایه آرامش درونی میدانست. گاندی از سن 37سالگی بهمدت سه سال و نیم از خواندن روزنامهها خودداری کرد و میگفت وضعیت نابهنجار جهان و امور جهانی آرامش درونی او را به هم میریزد. او در بازگشت به هند و اشتغال به شغل حقوقی از پوشش غربی دست برداشت، اگر چه نشان از ثروت و موفقیت داشت. او لباسی برتن کرد که مورد قبول فقیرترین افراد در هند بود و از پارچه تولیدی داخل موسوم به خادی استفاده کرد. گاندی و پیروانش پارچه لباسهایشان را از نخی که خود میرشتند تهیه میکردند ودیگران را هم به این کار تشویق میکردند. گاندی معتقد بود اگر هندیها لباسهای خود را خودشان با چرخ نخریسی بدوزند بهتر از این است که از پارچه فاستونی انگلیسی باشد و با این کار ضربه اقتصادی سنگینی بر پیکره استعمارگران انگلیسی در هند وارد خواهند کرد. بعدها علامت چرخ نخریسی روی پرچم کنگره ملی هند نقش بست.
قدرت برای آرامش
گاندی چندین بار هدف سوءقصد قرار گرفت که آخرین مورد آن موفق بود و شلیک 3گلوله به قفسه سینه، او را که در ۷۹ سالگی و در میان جمعیت عازم محل عبادت بود، از پای درآورد. در راج قات بر سنگ یادبود گاندی نوشته شده است: «مایلم هند را آزاد و نیرومند ببینم تا او بتواند خود را بهعنوان قربانی راغب و نابی برای بهتر کردن دنیا عرضه کند. فردی که ناب است خود را قربانی خانواده میکند، خانواده قربانی دهکده، دهکده قربانی بخش، بخش قربانی استان، استان قربانی ملت و ملت قربانی همه میشود. من خواهان سلطنت خداوند روی زمین هستم». گاندی همه حکمتهای عملی خود را برای برچیدن بساط خشونت در هفت نکته ثروتاندوزی بدون کار، لذتجویی بدون وجدان، دانش بدون شخصیت، تجارت بدون اخلاق، علم بدون انسانیت، پرستش فاقد از خودگذشتگی و سیاست بدون قانون و قاعده خلاصه کرد. این هفت نکته آن هم در پایان زندگی مردی که سرنوشت جهان سوم را تغییر داد، به این معنی است که او خیلی پیشتر از آنکه قدرت را برای ارضای نفس خویش بخواهد تنها وسیلهای برای برقراری آرامش و سعادت انسانها میدانست.