ادبیات شاد ز یستن
بررسی نقش دولت در شکلگیری نشاط اجتماعی، در گفتوگو با شهرسازان و جامعهشناسان
نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
نشاط اجتماعی چگونه در جامعه ایجاد خواهد شد و دولت چه نقشی در این میان دارد؟ این سؤال شاید با انتقادهای بسیاری همراه باشد؛ اینکه نشاط نیاز به بسترهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... دارد و درصورتی که جامعه به آنها دست یابد به نشاط نیز دست خواهد یافت. اما آیا دولت در ایجاد نشاط در جامعه اثرگذار نیست؟ با آغاز بهکار دولت جدید میتوان منتظر تزریق شادی و نشاط به جامعه بود؟ و آیا اساسا تزریق نشاط کار دولتهاست؟ در این گزارش با معمار و جامعهشناسان شهری و اقتصادی درباره افزایش نشاط اجتماعی در جامعه گفتوگو کرده و از آنها خواستهایم نقش دولت را در این میان مشخص کنند.
نشاط فردی و اجتماعی
یکی از شاخصهای اصلی توسعه جامعه، پدیده نشاط اجتماعی یا احساس رضایت مردم از زندگی است. رسیدن به شادی، سلامت و امنیت اجتماعی، از مهمترین اهداف زندگی هر انسانی است. زمانی یک جامعه توسعهیافته و سلامت است که مردم در آن احساس نشاط و شادابی کنند.
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی معتقد است که نشاط و انگیزه اجتماعی، مفاهیمی برساخته اجتماعی هستند. او میگوید: «تعریف این مفاهیم، بسته به اینکه هر جامعه به چه فرهنگی تجهیز شده باشد، متفاوت است. معمولاً جامعه سنتی که بیشتر طبق سنتهایش رفتار میکند، آیینهای جمعی نشاطبرانگیز دارد. نشاط آیینهای جمعی نیز همان نشاط اجتماعی است. مردم نیز از این آیینها، چه ملی و چه مذهبی، لذت میبرند. از اینرو، سیاستگذاران همیشه به چنین آیینهایی بها داده و میپردازند، زیرا هم موجب نشاط اجتماعی شده و هم باعث همبستگی ملی میشود. شکل آن البته مهم نیست. بعضی افراد در مراسم عزاداری و روزهای مذهبی احساس نشاط بیشتری میکنند. این نشاط روحانی است که افراد را با روحیه و سرزنده میکند». سعیدی میگوید که در جامعه مدرن یا در جامعه درحال گذار ایران، این حرکت در آیینهای جمعی که نشاط اجتماعی را فراهم میکند، در خود نوعی کنترل اجتماعی نیز دارد؛ «کنترل به سمت آیینهای شخصی حرکت میکند که بدون توجه به جامعه و دیگران است و فرد، بیشتر دنبال لذت فردی حرکت میکند. این نوع نشاط، لحظهای، کوتاه و زمانمند بوده و انسان در لحظهای از این فعالیتها شاد میشود؛ نشاطی که برخاسته از منزلت اجتماعی، ویژگیهای نژادی و قومی و سرزمینی افراد نیست». طور دیگری هم میتوان به شادی و نشاط اجتماعی نگاه کرد. این جامعهشناس اقتصادی میگوید: «در ادبیات، نشاط اجتماعی به نوعی سعادتمندی و رفاه اجتماعی و از کلمه happiness ترجمه شده است. این نشاط دو نوع است: عینی و ذهنی. در رفاه عینی دسترسی به آموزش، تامین اجتماعی، بهداشت، مسکن، حق بیکاری و بازنشستگی، حمایت از اقشار مختلف مردم یکی است اما کفایت نمیکند. جوامع توسعهیافته نشاط اجتماعی عینی بهتری دارند.
در Subjective social happiness امور دیگری غیر از عینیات رفاهی نیز نقش دارد، مانند پیروزیهای ایران در میادین مختلف ورزشی که نوعی نشاط اجتماعی ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل سرمایهگذاری در این امور بهنحوی سرمایهگذاری رفاه اجتماعی بوده و نشاطآور است». سعیدی معتقد است که بین نشاط فردی و اجتماعی فرق است؛ «در نشاط اجتماعی، نوعی کنترل اجتماعی وجود دارد. اما در فردی ممکن است آسیبهایی به جامعه وجود داشته باشد؛ مثلا استفاده از موادمخدر که نشاط زیادی به فرد میدهد، هرچند زودگذر است و شخصی که کنترل اجتماعی روی آن نیست».
او میگوید: «آنتونی گیدنز، جامعهشناس انگلیسی، این نشاط فردی یا آیین شخصی را یکی از وجوه تاریک مدرنیته میداند؛ یعنی رشد تمایل به نشاط فردی که کنترل کمتری روی آن وجود دارد و آسیبهای زیادی به وجود میآورد، بهویژه در جامعه اطلاعاتی و جهانیشونده ما که امکان گرفتن اطلاعات مختلف وجود دارد. بهنحوی شاخص برخی نشاطها که ناشی از تمایلات فردی انسانهاست، ناشی از اطلاعات و بازاندیشی است که فرد در جامعه جدید بهواسطه دسترسی برایش بهوجود آمده است».
نقش دولت در ایجاد نشاط
آذر تشکر، جامعهشناس شهری معتقد است که مسئولیت نشـــاط اجتماعی با دولت نیست. او میگوید: «اقدامات مستقیمی که به نشاط اجتماعی بینجامد و حال مردم را تغییر دهد، مانند برنامههای طنز، جنگهای شادی و... وطیفه دولت نیست. از اینرو دولت هر زمان در این زمینه وارد عمل شده است، بیشتر بودجههایی را صرف کرده که نتایج مطلوبی به همراه نداشته است. دولت باید در ایجاد بسترهایی تلاش کند که مردم را در تامین نیازهای اولیه، کمک کرده و آنها را به زندگی امیدوار کند یا بهعبارتی نشاط را به زندگی مردم بازگرداند». تشکر به نقش نشاط در پیشروندگی و حرکت زندگی اشاره کرده و میگوید: «نشاط اجتماعی یعنی فرد حس کند، زندگیاش هر سال با تغییر و پیشرفت همراه خواهد بود؛ بهعبارتی دولتها میتوانند زمینه نشاط اجتماعی را تامین کرده یا از بین ببرند. مثلا همین تامین نیازها ممکن است بسترهایی ایجاد کند که شهروندان احساس کنند آیندهشان با بهبودی روبهرو است و زندگی شخصیشان موفق است. اما گاه ممکن است این زمینه را نیز از بین ببرند». این جامعهشناس شهری به اهمیت سرپناه بهعنوان نیاز اولیه اشاره میکند؛ امری که موجب میشود نشاط را با اخلال روبهرو کند. تشکر میگوید: «گاه افراد گمان میکنند نمیتوانند سرپناهی را برای خود و خانوادهشان تهیه کنند. بنابراین فرد مستأجر از اینکه آیا امکان موجود را سال آتی هم خواهد داشت، حس ناامنی میکند. با توجه به مشکلات اقتصادی و نبود چشمانداز آینده، دولتها گاه باعث ناامیدی افراد میشوند».
اما در این میان ممکن است دولت به فکر ایجاد و راهاندازی برنامههای فرهنگی دستوری افتاده و با عناوین مختلف آن را برگزار کند. تشکر میگوید: «مهم این است که افزایش نشاط اجتماعی وظیفه دولت نیست و نباید چنین مطالبهای از دولتها کرد. دولتها باید در ایجاد زمینههایی برای چنین نشاطی تلاش کرده و در اینباره برنامهریزی کنند».
تصمیم به حرکت فردی، نیل به نشاط اجتماعی
شادی همواره با هیجان، خنده و حرکت همراه است و نشاط، احساس سروری است که لزوماً ممکن است با خنده همراه نباشد. نشاط، حسی درونی است. به همین ترتیب شادکردن جامعه با تمسک به هر ترفندی ممکن نیست بلکه روشهایی لازم است که شور و هیجان پایا و واقعی را در همه زیرگروههای جامعه بالا برده و باعث تحرک بیشتر و مؤثرتر جامعه شود.
ترانه یلدا، معمار و شهرساز در پاسخ به اینکه چگونه میتوان نشاط اجتماعی ایجاد کرد، میگوید: «این سؤال بجاست، اما راهحل آن در افق نامعلومی قرار دارد. در واقع بهنظر نمیرسد در شرایط فعلی، دیگران، چندان دغدغهای در اینباره داشته باشند. با این حال هرچند طرح چنین موضوع و پاسخ به آن عبث بنماید، باید در نظر گرفت که نشاط اجتماعی با ایجاد آزادی برای مردم، ایجاد فضا برای نشاط و خوشباش آنها و تفریح خانوادههایشان بهوجود خواهد آمد؛ بهعبارتی باید برای نیل به این منظور از فضای شهری درست استفاده و امنیت در آن ایجاد کرد».
به عقیده جامعهشناسان، نشاط اجتماعی یا شادی عمومی پیامدی مهم در احساس رضایت شغلی و خوشبختی انسان است که نهتنها در زندگی شخصی، بلکه جنبههای اجتماعی یعنی کنشها و ارتباطاتی را که با دیگران برقرار میکنیم، تحتتأثیر قرار میدهد. توسعه و پیشرفت هر جامعهای، مستلزم داشتن شهروندانی شاداب و بانشاط است و هرگاه چنین جامعهای قادر به برقراری و ثبات نشاط اجتماعی باشد، نهتنها در عرصههای مختلف موفق عمل میکند بلکه ارتقای مشارکت و همبستگی آنها در امر توسعه و آبادانی کشور را در پی خواهد داشت.
یلدا میگوید: «برای رسیدن به این نشاط نیاز به حمایت اقتصادی و روانی از خانوار است. باید پایههای اقتصادی و اجتماعی را درست بنا و از انفعال پرهیز کرد. همدلی، نشاط ایجاد خواهد کرد. شاید چاره آن باشد که افراد برای کارهایی ازجمله تولید، کسب، آفرینش هنری و... دست بهکار شده و حرکت و جنبشی در زندگی شخصی و کاری خود ایجاد کنند. فعالیت در انجیاوها و نهادهای گوناگون نیز میتواند چیزهای کوچکی را تغییر داده و باعث نشاط اجتماعی شود. حتی فضاهای مجازی میتوانند در اینباره مؤثر عمل کنند. افراد اگر خود در حال حرکت باشند، نشاط در جامعه ایجاد خواهد شد. بیتحرکی و انفعال است که کمکم نشاط اجتماعی را نیز از بین خواهد برد. از اینرو گاه افراد هستند که میتوانند با حرکت، نشاط اجتماعی را به جامعه تزریق کنند. دولت در اینباره باید به شهروندان خود آزادی عمل بیشتری داده و در رفاه اقتصادی خانوادهها تلاش کند».