بهره برداری ازمعدن بوکسیت ، منابع آب شاهرود را تهدید می کند
عملیات معدنکاری، یکی از عوامل اصلی تخریب محیطزیست است؛ معدن بوکسیت، یکی از معادنی است که باعث تخریبهای گسترده طبیعت در شاهرود شده است. متولیان بهرهبرداری از این معدن با وجود اعتراضات شدید کارشناسان و فعالان محیطزیست، با اخذ مجوز، برداشت از این معدن را در سال92 در دامنههای کوه شاهوار شاهرود آغاز کردند و حالا مدتهاست با توسعه فعالیتهای بهرهبرداری از این معدن تا ارتفاع ۳۵۰۰متری قله شاهوار پیش رفتهاند؛ این درحالی است که قله شاهوار ۳۹۵۰متر ارتفاع دارد. حسین آخانی، گیاهشناس و پژوهشگر منابع طبیعی، پیش از این به همشهری گفت: ادامه بهرهبرداری از این معدن علاوه برتخریبهای گسترده محیطزیست، باعث شکلگیری کانون ریزگرد و آلودگی آب میشود. این استاد دانشگاه تهران، با تأکید بر ضرورت حفاظت از اکوسیستمهای شکننده ارتفاعات شاهوار افزود: در این منطقه خاک در حجم بسیار زیادی از دامنه و ارتفاعات در حال برداشت است؛ حتی در شیبهای 60درجه هم این برداشت در حال انجام است؛ حال آنکه خاکی که به این شکل از منطقه برداشت میشود بسیار باارزش و عامل پایداری و تثبیت منطقه است. وقتی به این شکل و در این حجم و اندازه خاک برداشت میشود طبیعی است که پوشش گیاهی منحصر به فرد منطقه ازجمله جنگل ارس و پوششهای گیاهی «بالشتکی خاردار» که نقش مهمی در تثبیت خاک دارند، نابود و منطقه تبدیل به کانون ریزگرد میشود. با وجود این، مسئولان و متولیان حفاظت از طبیعت اقدامی برای مقابله با این تخریبها صورت ندادهاند. روز گذشته خبرگزاری مهر، میزگردی درباره اثرات ناگوار معدنکاری در قله شاهوار شاهرود منتشر کرد که طی آن، کارشناسان نسبت به پیامدهای بهرهبرداری از این معدن هشدار دادهاند.
تهدید کانونهای آب ساز
حنیف رضا گلزار، کارشناس ارشد آبوخاک در این میزگرد گفت: بهرهبرداری از معادن باید اصولی و متناسب با زیستبوم باشد ولی این مسائل در بهرهبرداری از معدن بوکسیت (روستای تاش) شاهرود بههیچروی موردتوجه بهرهبردار قرار نگرفته و فرایند بهرهبرداری به بهرهکشی و تاراج تبدیلشده است.مؤلف کتاب جنگلهای هیرکانی و چالشهای آنها تصریح کرد: بنابه اظهارات مدیران محیطزیست استان، این معدن مجوزهای لازم را از محیطزیست دریافت نکرده و پیوست زیستمحیطی ندارد. به گفته گلزار، با آنکه این معدن بخشی از نیازهای کشور به ماده خام بوکسیت را تأمین میکند و در کارخانه مقصد اشتغالزایی هم دارد ولی در آیندهای نهچندان دور آثار زیانبار زیستی آن متوجه مردم شاهرود و بسطام خواهد بود، زیرا شاهوار بزرگترین کانون آبساز منطقه است. او درباره تأثیر این معدن بر منابع آب منطقه شاهرود گفت: برفچالهای شاهوار سهم غیرقابلانکاری در تقویت آبخوانهای دشت بسطام و شاهرود بهعنوان قطب جمعیتی استان دارند. باتوجه به بحران ملی و منطقهای آب، باید از این کانون آب ساز حراست ویژه میشد ولی این کانون به نام صنعت و معدن در حال نابودی است. گلزار یادآور شد: برنامهریزان و تصمیمگیران از یکسو، منابع و کانونهای طبیعی تولید آب شیرین را از بین میبرند و از سوی دیگر با صرف هزاران میلیارد پول و ایجاد تنشهای اجتماعی در پی انتقال آب از استانهای شمالی به سمنان هستند. اینها باهم جور درنمیآید. در سال ۹۶ شاهرود دستکم ۵۰میلیمتر کمتر از میانگین نرمال بارش دریافت کرد و بر همین اساس تابستان بسیار سختی را به لحاظ آبی پیشرو داریم؛ با این وصف نابودی بزرگترین کانون آبساز منطقه همچنان ادامه دارد.
آلودگیهای ناشیاز معدن
بهرام علی ظاهری، معاون محیطزیست استان سمنان از دیگر شرکتکنندگان در میزگرد گفت: در مناطق تحت حفاظت محیطزیست با توجه به حساسیت این مناطق برای فعالیتهای معدنی- که بهطور یقین تخریب را بهدنبال دارد- مجوز بهرهبرداری صادر نمیشود اما در سطح مناطق آزاد هیچگونه استعلامی از حوزه صنایع و معادن درخصوص فعالیتهای معدنی به محیطزیست داده نمیشود. او با تأکید بر اینکه باید از معادن به شکل توسعه پایدار و برداشتهای خردمندانه استفاده کنیم، افزود: باوجود آنکه سازمان صنعت و معدن برای برداشت از محیطزیست استعلام نمیکند اما ملزم به رعایت ملاحظات زیستمحیطی است. براین اساس، باید کمترین خسارت در محیط صورت گیرد؛ این موضوع در قوانین و ضوابط هم دیده شده است.
عبدالرضا جعفریان، مدرس زمینشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود هم گفت: معادن جزو ذخایر تجدیدناپذیر هستند که اگر بخواهیم به آن بهعنوان جایگاهی برای مشاغل آینده و توسعه پایدار نگاه کنیم.
آلودگی منابع آب به فلزات سنگین
جعفریان افزود: یک ماده معدنی که استخراج میشود تحتتأثیر فرایندهای متعددی قرار میگیرد که یکی از آنها استحصال مواد معدنی از زیرزمین و در کنار آن احداث کارخانههای فرآوری برای ذوب و تبدیل آنها مرحله دیگر است. بخاری که از دود این کارخانهها خارج میشود حاوی فلزات سنگینی است که آبوخاک را آلوده میکند. از سوی دیگر، عناصر سنگینی، ازجمله آرسنیک، جیوه و سرب و نیکل در سنگ معدنی وجود دارد که میتواند وارد محیطزیست شود. وقتی فلزات سنگین وارد چرخه بیولوژیک موجودات زنده شوند انسان و جانداران زنده، قادر به دفع آن نیستند و این یکی از عوارض جبرانناپذیر معدنکاوی است. نمونه بارز آن، سنگ بوکسیت و استخراج آلومینا در کوه شاهوار است که آرسنیک، نیکل و کروم را بهصورت ریزگرد و در تماس با آبهای زیرزمینی وارد چرخه زندگی جانداران میکند.
سهم اندک بومیان در اشتغال
مسعود امیرزاده، کنشگر محیطزیست و عضو انجمن دیدهبان کوهستان هم گفت: سهم معادن در اقتصاد و رشد تولید ناخالص داخلی یک درصد بیشتر نیست. بررسی اجمالی نشان میدهد در بسیاری از مناطق اشتغال معادن بومی نبوده و نیروهای غیربومی را استخدام میکنند. اینکه برای اشتغال بخش معادن نیروهای بومی به خدمت گرفته میشوند واقعیت ندارد. وی افزود: آلودگی آبوخاک منطقه و کاهش آسایش اجتماعی بر اثر تردد ناشی از معدنکاری باعث میشود که با کاهش اشتغال مواجه باشیم چراکه فعالیت معدن در بخشهای روستایی از بین رفتن باغات و اشتغال روستایی را بهدنبال دارد. بنابراین تصور اشتغالزایی معادن ساخته ذهن کسانی است که در این بخش فعالیت دارند تا بتوانند نظام تصمیمگیری و مراجع قانونگذاری را مجاب به حمایت از فعالیتهای معدنی کنند.