کسری بودجه؛درد همیشگی
یک کارشناس اقتصادی حل مسئله کسری بودجه را نیازمند پرهیز دولتها از شعارهای اقتصادی بدون پشتوانه مالی دانست
لیلا شریف ـ روزنامهنگار
کسری بودجه اصطلاحی است که بارها و بارها بهعنوان منشأ برخی از مشکلات اقتصادی کشور معرفی شده است و باید این مشکل را بهعنوان نقطه مشترک دولتهای مختلف یاد کرد. اگر بخواهیم به زبان ساده این مشکل را تفسیر کنیم باید بگوییم کسری بودجه در شرایطی اتفاق میافتد که دولت منابع کافی برای هزینههای خود نداشته باشد اما حاضر به کاهش هزینهها نشود. زمانی که تراز درآمدها و هزینهها در طول اجرای یک سال قانون بودجه منفی شود، شاهد کسری بودجه هستیم.
نیمنگاهی به شیوه مدیریت دولتهای مختلف در چند دهه اخیر این واقعیت را عیان میکند که دولتها هر یک بهنحوی با مشکل کسری بودجه سر و کار داشتهاند. حسین جوشقانی، دانشآموخته اقتصاد در دانشگاه شیکاگو و عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با روزنامه همشهری، مشکل کسری بودجه را حاصل انباشت مسائل چند دهه اخیر میداند؛ «مسئله کسری بودجهای که امروز با آن مواجه هستیم در بازه زمانی چندساله ایجاد نشده بلکه این مشکل در دولتهای مختلف نهادینه شده است و تمام دستگاههای دولتی بر این اساس رشد کردند و شکل گرفتند. متأسفانه ما هماکنون با مسائلی روبهرو هستیم که انباشت مسائل 50سال اخیر اقتصاد ایران است که ما را به این نقطه رسانده.»
او معتقد است: «تمام دولتها نقش خدمترسانی به مردم را برای خود قائل شدهاند و به جای اینکه نقش دولت بهعنوان طراح بازارها را برعهده بگیرند و قانونگذار بازارها شوند برای خود نقش ارائهدهنده کالا و خدمات نهایی به مردم را درنظر گرفتهاند. دولتها این نقش را با اهداف مقدسی مانند عدالت اجتماعی و تقسیم عادلانه منابع میان تمام شهرها اجرا کردند و این روند، از دوران قبل از جنگ گرفته تا امروز، ادامه داشته است».
درواقع باید گفت که دولتها تلاش کردهاند تا در جزئیترین مسائل با این نیت که کالاها و خدمات را با قیمت ارزان بهدست خریدار برسانند، دخالت کنند و بر این اساس بود که «مسابقهای میان دولتها برای هزینه بیشتر شکل گرفت. هزینه بیشتر بهمعنای افزایش کسری بودجه است». کسری بودجه دولت در سال1400 واقعیتی است که بسیاری از اقتصاددانها آن را قبول دارند و رقمهای مختلفی بین 150 تا 180هزار میلیارد تومان بهعنوان میزان کسری بودجه1400 معرفی میشود، بهعنوان مثال مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی رقم کسری بودجه سال۱۴۰۰ را ۱۸۰هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
جوشقانی نیز معتقد است که دولت سیزدهم با توجه به بودجه1400 با چالش جدی مواجه خواهد شد چراکه بودجه1400- که راه دولت بعدی را مشخص میکند- تصویب شده است و هر دولتی که روی کار بیاید باید طبق قانون بودجه عمل کند؛ «بودجه1400 از نظر کسری بودجه یکی از بدترین بودجههای 50سال اخیر کشور است و شاهد میزان بالای کسری بودجه هستیم. بدون شک دولت آینده نهتنها در سال1400 بلکه در سالهای بعد نیز با مسئله کسری بودجه روبهرو خواهد بود.»
در سالهای اخیر شاهد بودیم که دولتها برای رفع کسری بودجه خود از سهراهحل استفاده میکنند: استقراض از بانک مرکزی، برداشت از صندوق توسعه ملی و استقراض از بانک. هر یک از این روشها میتوانند آثار تورمی از خود بهجا بگذارند، بهعنوان مثال استقراض دولت از بانک مرکزی و چاپ پول برای کسری بودجه میتواند به افزایش نقدینگی و بالارفتن تورم ختم شود؛ وضعیتی که در دوراهحل دیگر یعنی استقراض از بانکها و برداشت از صندوق توسعه ملی نیز قابل تکرار است.
این کارشناس اقتصاد در توضیح راهحلهای دولت برای حل مشکل کسری بودجه به بحث اوراق قرضه بازار سرمایه اشاره کرده و توضیح میدهد: «متأسفانه در اکثر مواقع بهجای آنکه از ابزارها به نحو احسن استفاده شود، ابزار مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، یکی از ابزارها برای شفافیت مالی دولت، بازار بدهی است؛ یعنی اگر قرار است دولت کسری بودجه داشته باشد، میتواند این کسری را از طریق اوراق قرضه تأمین مالی کند. در چند سال اخیر به همت کارشناسان و وزارت اقتصاد و بازار مالی این اتفاق شکل گرفت که دولت از این ابزار نیز استفاده میکند اما متأسفانه در گذر زمان سوءاستفاده از این ابزار در حال وقوع است.»
در واقع شرایط تحریم و محققنشدن درآمدهای نفتی، در کنار مشکلات دریافت مالیات، موجب شد که دولت از این ابزار استفاده کرده و بخشی از کسری بودجه خود را جبران کند.
براساس گفته جوشقانی در این شرایط دولت متوجه شد که در بازه زمانی دوماه میتواند 20هزار میلیارد تومان از طریق اوراق قرضه بازار سرمایه بهدست بیاورد و بنابراین این ابزار را مورد توجه قرار داد؛ «زمانی که دولت نگاه کوتاهمدت داشته باشد، راحتترین اتفاق این است که از طریق بازار بدهی این کسری بودجه را تأمین کند و این اتفاق در بودجه1400 رخ داده است و در موارد مختلفی شاهد افزایش هزینهها در بودجه1400 هستیم. مشخصنشدن منابع بسیاری از هزینهها یکی از مشکلات بودجه است و باید گفت که بودجه1400 بیشتر معطوف به این نکته بوده است که یادگاری خوبی از دولت دوازدهم در اذهان بماند. این شیوه عمل به شکل انباشت بدهی در دولت بعدی نمایان خواهد شد و مسئله دولت آینده را سختتر و پیچیدهتر خواهد کرد.»
در واقع باید بدانیم که کسری بودجه به افزایش نقدینگی و تورم تبدیل خواهد شد و دولت بهجای اینکه از قشر پردرآمد مالیات بگیرد، به شکل غیرمستقیم، مالیات تورمی را از همه مردم دریافت میکند؛ «پژوهشهای متعدد بر این نکته صحه گذاشتهاند که اقشار مصرفکننده کالاهای خوراکی و ارزانقیمت بیش از سایر اقشار از این تورم ایجادشده، آسیب میبینند. در واقع دولت، کسری بودجهاش را از جیب تمام مردم و بهطور خاص از قشر فقیر جمع میکند. این اتفاق طنز تلخی را نمایان میسازد چراکه دولت با هدف کمک به قشر مستضعف یا حمایت از بازنشستهها، دست به اقدامی میزند که این افراد بیش از دیگران متضرر میشوند.»
حل کسری بودجه، نیازمند عزم دولتهاست
همانطور که دولتها نقش اصلی را در زمین کسری بودجه بازی میکنند، هنگام سخن گفتن از راهحل برای دوری از کسری بودجه، بازهم دولتها را باید بهعنوان بازیگر اصلی معرفی کرد. براساس گفته جوشقانی، ما نیازمند عزم عمومی هستیم تا جلوی این کار گرفته شود چراکه ابزار این کار در دست دولت است و تا زمانی که دولت ارادهای برای حل مشکل نداشته باشد، هیچ اتفاقی نمیافتد. بنابراین برای حل مشکل نیازمند رویکارآمدن دولتی هستیم که کسری بودجه را بهعنوان یک دغدغه پیگیری کند. اگر دولتی به روی کار بیاید که مدعی خدمترسانی بیشتر بدونه توجه به کسری بودجه باشد، بدون شک این مسئله حل نخواهد شد.
با توجه به شعارهای انتخاباتی کاندیداها در هردوره، این دغدغه ایجاد میشود که پاککردن مسئله کسری بودجه امری دشوار خواهد بود؛ نکتهای که جوشقانی در توضیح آن میگوید: «متأسفانه تعادل بدی شکل گرفته است، مردم سیاستمداری را انتخاب میکنند که شعارهای زیباتری را مطرح کند و در مقابل، سیاستمداران نیز با آگاهی از این اتفاق تلاش میکنند که به سمت چنین شعارهایی حرکت کنند. این روند موجب افزایش کسری بودجه و تورم میشود. هر چند من امیدوار هستم که با تکیه بر رسانهها و نظرات کارشناسی از عواقب کسری بودجه پرده برداشته شود تا دولتها شعارهایشان را براساس منابع موجود مطرح کنند».