• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 2 خرداد 1400
کد مطلب : 131346
+
-

خبر، خشونت و کودکان

یادداشت
خبر، خشونت و کودکان

مجتبی دانشور‌-مدیرکل دفتر آموزش‌های شهروندی شهرداری

این‌روزها که اخبار خشونت و قتل، و به‌طور ویژه قتل‌های اخیر خانوادگی متأسفانه همه‌جا را در برگرفته، دور از ذهن نیست که برخی از کودکان و نوجوانان نیز در معرض این خبرها بوده باشند. اخباری که همرسان (وایرال) می‌شود، به سرعت در گروه‌های خانوادگی، صفحات اینستاگرام و تلگرام و دیگر پیام‌رسان‌ها یا شبکه‌های ارتباطی دست‌به‌دست می‌شود. هرچند که عضویت در بسیاری از این شبکه‌ها و اپلیکیشن‌ها محدودیت سنی دارد، اما به‌خاطر کرونا بسیاری از کودکان و نوجوانان به بهانه شرکت در دوره‌های درسی یا آموزش‌های هنری، در بعضی از این شبکه‌ها حضور دارند. همچنین در گروه‌های خانوادگی نیز حضور کودک یا نوجوان عضو خانواده و فامیل، مرسوم شده است. با این وصف، باید درنظر داشت که هر خبر، عکس یا محتوایی که میزانی از خشونت در خود دارد، به محض دست‌به‌دست شدن در یکی از این شبکه‌های ارتباطی، در معرض دید کودکان و نوجوانان نیز قرار می‌گیرد. لازم به تکرار نیست که رؤیت و پیگیری این اخبار چه اثرات مخربی بر روان این گروه سنی می‌گذارد.
چه باید کرد؟ چه می‌شود کرد؟
در برابر خشونت نمی‌شود سکوت کرد، با کتمان آن، خشونت از بین نمی‌رود. گاهی اطلاع‌رسانی، تلنگری است برای درگرفتن بحث‌های مفید، برای پیشگیری از تکرار. اما وقتی که به کودکان می‌رسیم، باید مراقب نکاتی باشیم. در درجه اول، سعی کنیم که کمتر در محتوای حاوی خشونت غرق شویم؛ یعنی لازم نیست که شب‌وروز یک خبر را دنبال کنیم. هرجا که محتوای حاوی خشونت را به اشتراک می‌گذاریم، پیش‌تر به‌احتمال حضور کودکان و نوجوانان در آن فضا فکر کنیم. گروه‌های خانوادگی، صفحات عمومی اینستاگرام و مواردی ازاین دست، با درنظر گرفتن احتمال حضور کودکان، جای مناسبی برای عرضه اخبار و مطالب حاوی خشونت نیست. مراقب آنچه کودکان اطراف‌مان می‌بینند و می‌خوانند باشیم. فرض را بر این بگذاریم که فرزند ما، خواهرزاده ما، برادرزاده ما، خبر قتل‌های اخیر را خوانده و دیده؛ لازم است که با او درباره این خشونت حرف بزنیم.
چه بگوییم؟
سعی کنیم کلیات خبر را بدون شرح جزئیات و گفتن بخش‌های اصلی سربسته عنوان کنیم، از آن بگذریم، و وارد شرح این نکته بشویم که:
  با آنها حرف بزنیم، از آنها بخواهیم که با ما حرف بزنند، قانع‌شان کنیم که ترس چیزی نیست که بابت آن شرمسار باشند و خجالت بکشند.
  تصریح کنیم که مواردی از این دست و خشونت‌های اینچنینی، همیشه یک استثنا هستند و عرف و عادت این نیست.
  تأکید کنیم که موارد معدودی از این دست، احتمالا به‌خاطر نوعی اختلال روانی است و افراد دخیل، شرایط عادی نداشته‌اند.
  به آنها اطمینان بدهیم که به هیچ‌وجه در معرض خشونت قرار ندارند، نیاز نیست که بترسند و اطمینان بدهیم که ما {والدین و بزرگ‌ترها} همیشه مراقب آنها هستیم و خواهیم بود.
  مثال بزنیم، از والدینی که تمام هم و غم خود را بر حفظ امنیت و آرامش کودکان گذاشته‌اند و یادآوری کنیم که هرگاه احساس ترس داشتند، می‌توانند به راحتی با شما حرف بزنند. نیاز به خجالت نیست و ممکن است همه در هر سنی گاهی بترسند.
  سعی کنیم در عمل، به آنها نشان بدهیم که ممکن است گاهی عصبی شویم، اما همه در پی کنترل خشم هستیم و عصبانیت احتمالی ما والدین، کودکان را در معرض خطری قرار نمی‌دهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید