نامههای زنانه برای رئیسجمهور آینده
گزارش میدانی درباره مهمترین خواستهها و مطالبات زنان از رئیسجمهور آینده
فتانه احدی ـ روزنامهنگار
مطالبات و خواستههای حقوقی، مدنی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی، سیاسی و خواستههای همطراز مردان، مهمترین مسائل و دغدغه زنان امروز است. لوئیز ال.هی در کتاب «بانوی قدرتمند» که درباره شناخت زنان نسبت به ارزشهای خودشان است، میگوید که تغییر نگرش و باورها و ارزش قائلشدن برای خود و عزت نفس مهمترین چیزهایی هستند که یک زن میتواند داشته باشد. او با اشاره به بیجنسبودن روح، بر حفظ عزتنفس، جذب باورها و افکار مثبت از طریق تغییر اندیشه و کلمات، سرزنشنکردن خویش، توجه به صدای خِرد درون و غلبه بر ترسها بر جریان زندگی تأکید میکند.
زنان با شناخت باورها و ارزشهای خود، خواستهها و مطالبات شان را تغییر میدهند و در جامعه و اجتماع نیازهای خود را پیگیری میکنند. اکنون در آستانه انتخابات ریاست جهوری، زنان نیز خواستههایی دارندکه امیدوارند رئیسجمهور آینده این خواستههای برحقشان را عملی کند. اغلب زنان بهدنبال حمایت هستند؛ حمایتهایی که استعدادهایشان را شکوفا میکند و دریچهای بهسوی دنیایی متفاوتتر از گذشته است.
میخواهم زنان آسیب کمتری ببینند
فریبا چهلوپنجساله است؛ کارمند است و فعالیتهای اجتماعی زیادی دارد. او میگوید: «نمیدانم از قوه مجریه چه بخواهم، چون همه خواستههای مردم در قوه مقننه باید تصویب شود و قوه مجریه آن را اجرا کند. به هرحال میتوانم از خانم یا آقای رئیسجمهور بهعنوان رئیس قوه مجریه بخواهم، برای وضعیت زندگی زنان و کودکان حتما برنامهای داشته باشند. برنامههای آموزشی برای بالابردن دانش زنان و ارتقای دانش عمومی، شهروندی، بهداشتی و حقوقی داشته باشند. هجوم زنان جامعه ما بهسوی جراحیهای زیبایی و لوازم آرایش نسبت به بودجهای که در اختیارشان است در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بیش از حد است. این نشان میدهد که اهداف متعالیتری برای خرجکردن پولهای خود ندارند و حتی اعتمادبهنفس بالایی در زندگی ندارند. بسیاری زنان ما نیاز به آموزش دارند. زنان بیشترین آسیب را در جامعه میبینند. این موارد جزو چیزهایی است که رئیسجمهور باید به آنها دقت کند. آموزشهای پیش از ازدواج برای شروع یک زندگی با کیفیت برای زنان بسیار ضروری است. همچنین در بخش اداره اموری که زنان در آن حضور دارند و چه در خانهداری، زنان و مردان با هم برابر دیده شوند و سلامتشان مدنظر باشد تا درنهایت جامعه پویاتری داشته باشیم.
برای دیدهشدن زنان برنامهریزی کنند
مریم بانویی سیوچهارساله و هنرمند است. او هم خانهداری میکند، مادر است، زندگی را میچرخاند و به کارهای هنری مشغول است. او میگوید: «رئیسجمهور آینده میتواند فرصتی دیگر برای دیدهشدن زنان فراهم کند. جوامع در طول سالها، زنان را برای «خوب بودن» اینگونه شستوشوی مغزی دادهاند: «باید نیازهای همه را بر نیازهای خود مقدم بدانید.» زندگی بسیاری از ما سرشار از تامین تقاضاهای دیگران بوده و به جای «یک زن چه هست»، « یک زن چگونه باید باشد» به همه ما دیکته شده است. اجبار به سرویسدادن به دیگران، حتی خارج از وظیفه مقرر، خشم و رنجی عمیق درون اکثر زنها بهوجود آورده و همین رنج است که آنها را از پا درمیآورد. مادرانی که هم کار میکنند و هم مسئولیت مراقبت از خانه را بهعهده دارند، با فداکاری بیش از حد، خود را از بین میبرند. ما اجازه مریضشدن را به خود نمیدهیم، چون گمان میکنیم حق استراحتکردن نداریم. در چنین جامعهای و با چنین تفکری من از رئیسجمهور آینده میخواهم برنامههایی برای شادبودن، سلامت و آرامش زنان داشته باشد. به دیدهشدن زنان کمک کند و نیازهای اولیهای که از بسیاری از آنها محرومند را برآورده کند.»
دولت از زنان خانهدار حمایت کند
سحر سیوهفتساله، حسابدار و مادر دو پسر است. او برای اینکه آرامش خانه، پسران و همسرش را فراهم کند، شغلش را رها کرده است و خانهداری میکند. او میگوید: من از رئیسجمهور آینده انتظار دارم، من را بهعنوان یک مادر خانهدار که برای تربیت، آموزش و کمککردن به درسخواندن بچههایم مجبور به خانهداری شدهام و نمیتوانم سرکار برم و بیمهام متوقف شده است، بیمه عمر کنند، یا بیمهای که هزینهاش برعهده دولت باشد. اگر به آینده امیدوار باشم و بدانم اندوختهای دارم که بعدها محتاج کسی نخواهم شد، وظیفه مادری و تربیت فرزندانم را بهتر انجام میدهم. هماکنون تامین اجتماعی بیمه مستمری زنان خانهدار، دارد اما بیشتر هزینه آن را خودمان باید پرداخت کنیم که این از توان بسیاری از زنان خارج است. مسئله بعدی اینکه، بعضی از مادران انتظار دارند وقتی از همسرشان جدا میشوند، جایی باشد که بتوانند به کمک آن کار یاد بگیرند و در خانه کار کنند و بیمه شوند و حقوقی داشته باشند. مورد دیگر اینکه در بعضی جاها خانمهای شاغل اجازه باردارشدن ندارند چون کارفرما در مدت بارداری فرد دیگری را جایگزین میکند و این مسئله امنیت شغلی آنها را تهدید میکند. در اوضاع فعلی و وضیعت بد اقتصادی، زن و مرد مجبورند کار کنند و باید از خیر بچهدارشدن بگذرند که این هم ظلم به آنان است. بسیاری از جاها زنان حقوقی کمتر از مردان میگیرند و در پستهای مدیریتی از زنان استفاده نمیشود درصورتی که حتی تخلف بین مدیران زن هم کمتر است.
حمایت از زنان و شغلهای خانگی
منیژه سیساله، مادر و خانهدار است. او حمایت رئیسجمهور را میخواهد تا در دام افراد سوجو در حوزه مشاغل خانگی نیفتد. او میگوید: «از رئیسجمهور انتظار دارم مشاغل خانگی را ساماندهی کنند و بنیاد یا مؤسسهای حقوقی و قانونی برای اینگونه شغلها ایجاد شود. مدتی پیش برای اینکه بتوانم در امور مالی خانه کمکخرج باشم، برای کارخانگی اقدام کردم. نزد کارفرما آموزش دیدم و شروع بهکار کردم اما کمکم روند تغییر یافت. کارفرما بیش از حد از من کار میخواست و مدام ایراد میگرفت تا پولی بابت کارهایی که انجام دادهام پرداخت نکند. این درحالی بود که هزینه آموزش را هم جلوتر از من گرفته بود. اما هیچ حمایتی در ادامه راه نبود. ترجیح دادم که دیگر کار نکنم. پولی که عائدم نشد هیچ، هزینهای هم متقبل شدم. امیدوارم به زنان و مشکلاتشان بیشتر بها دهند و از زنان حمایت شود.»
میخواهم ادامه تحصیل دهم اما نمیتوانم
زهرا یک زن خانهدار، سیودوساله و مادر است، او در آرزوی درسخواندن است اما از لحاظ مالی این امکان را ندارد. زهرا میگوید: «می خواهم بهعنوان یک مادر خانهدار ادامه تحصیل بدهم، اما متأسفانه هزینهاش را نمیتوانم پرداخت کنم. ای کاش میشد تسهیلاتی فراهم کنند تا مادران علاقهمند به تحصیل بتوانند با هزینه کمتری تحصیل کنند یا کمک هزینه تحصیلی به آنها تعلق گیرد. مادران خانهداری که بیشتر عمرشان را در خانه هستند و به امور خانه و تربیت فرزندان و همسرداری میپردازند نیاز به آموزشهای بهروز دارند. کلاسهای آموزشی و مشاورههای رایگان میتواند به دانش مادران و زنان خانهدار بیفزاید. از رئیسجمهور آینده میخواهم این تسهیلات را برای زنان فراهم کند.»