خیزش قدس علیه معامله قرن
مروان قبلان- تحلیلگر سوریهای
تنها یک سال قبل، در هفتاد و دومین سالگرد روز نکبت (سالگرد تاسیس رژیم اسرائیل در ادبیات سیاسی جهان عرب)، ناامیدی و سرخوردگی بر جامعه فلسطین و هویت ملی این کشور چیره شده بود. تمامی نشانهها در سایه موازنه قوای میدانی، سکوت جهانی، فروپاشی وحدت عربی و چندپارگی جریانات فلسطینی گویای آن بود که اسرائیل گامی بزرگ بهسوی نابودی مسئله فلسطین برداشته است. روی کار بودن نزدیکترین دولت آمریکا به اسرائیل (ترامپ) اعتبار این نظریه را تقویت کرده بود؛ چراکه اسرائیل ظرف آن 4سال سخت توانست به آنچه طی 7دهه نرسیده بود، دست یابد. رویکرد معاملهگرایانه ترامپ در سیاست خارجی و مشخصا طرح موسوم به «معامله قرن» به مقدمهای اساسی برای عبور از مسئله فلسطین تبدیل شد. یکی از نشانههای مهم این امر نیز خروج پرونده فلسطین از زیرنظر وزارت خارجه آمریکا و سپردن آن به جرد کوشنر، داماد ترامپ بود؛ رخدادی که مشابه آن در تاریخ آمریکا وجود نداشته است.
ترامپ طی سالهای حضورش در کاخ سفیدتلاش کرد تمامی ارکان بحران فلسطین، یعنی مسائل قدس، آوارگان، شهرکها و مرزها را به سود اسرائیل خاتمه دهد؛ آن هم بدون هیچ مذاکرهای با طرف فلسطینی! او در همان سال اول دولت خود، قدس را بهعنوان پایتخت جعلی اسرائیل به رسمیت شناخته و به مناسبت هفتادمین سالگرد این رژیم، فرمان انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس را صادر کرد. ترامپ همچنین در سال دوم دولتش، کمکهای مالی سالانه آمریکا به سازمان حمایت از آوارگان فلسطینی (اونروا) را متوقف کرد تا به این ترتیب اهرم فشاری برای بازتعریف مسئله آوارگان به سود اسرائیل ایجاد کند. جالب آنکه این سازمان در سال1949 با حمایتهای آمریکا بهمنظور پشتیبانی از آوارگان فلسطینی که با فشار اسرائیل موطن خود را ترک کرده بودند، تشکیل شده است. هدف ترامپ از چنین اقدامی، محدود کردن تعریف آوارگان به نسل اول مهاجران فلسطینی بود تا به این ترتیب، فرزندان و نوههای آوارگان از دایره حمایت اونروا خارج شده و حق بازگشت به سرزمین یا جبران خسارتها از آنان سلب شود؛ حقی که به موجب قطعنامه 194شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است. ترامپ در اواسط سال 2019 نیز حق حاکمیت جعلی اسرائیل بر ارتفاعات اشغالی جولان را به رسمیت شناخت؛ این تصمیم در حقیقت مقدمهای بود برای قانونی کردن شهرکسازیهای اسرائیل و ترسیم مرزهای جدید براساس آن. مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در همان مقطع زمانی اعلام کرد: از دید آمریکا، شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه غربی تعارضی با قوانین بینالمللی ندارد. براساس مجموعه این اقدامات، ترامپ مدعی بود دولتش به حل بحران 70ساله فلسطین و اسرائیل نزدیک شده است!
پس از اجرای تمام این برنامهها، ترامپ در اوایل سال2020 نشستی را با حضور بنیامین نتانیاهو، بنی گانتز و نمایندگان دیپلماتیک برخی کشورهای عربی در کاخ سفید برگزار کرد. هدف از این نشست، اعلام حمایت کشورهای عرب خلیجفارس از چشمانداز ترامپ برای پایان مسئله فلسطین بود. بر این اساس، کشورهای عربی 2ماموریت داشتند؛ فشار بر فلسطینیها برای پذیرش مبادله بخشهای اشغال شده در کرانه غربی در ازای قسمتی از اراضی مشرف به غزه و تامین پشتیبانی مالی برای اجرای بخش اقتصادی معامله قرن که در نشست سال2019 منامه توسط کوشنر از آن رونمایی شده بود. آخرین گام دولت تکدورهای ترامپ در این مسیر، اجبار برخی کشورهای عربی به عادیسازی روابط با اسرائیل و برقراری روابط دیپلماتیک در ازای برخی اقدامات تشویقی نظیر فروش جنگندههایاف-35 به امارات، خروج نام سودان از فهرست تروریسم یا پذیرش حاکمیت مراکش بر صحرای غربی بود. در چنین شرایطی مقاومت قدس و همراهی عربی و جهانی با آن، فضای یاس را از مسئله فلسطین دور کرد. تحولات اخیر قدس ثابت کرد که اگرچه ممکن است حامیان مسئله فلسطین برای مدتی با منطق قدرت از صحنه حذف شوند، اما در نهایت این بحران بدون احقاق حقوق فلسطینیان خاتمه نخواهد یافت. شهروندان فلسطینی با قیام و فداکاری خود باری دیگر شعله امید را در دل مردم عرب و تمامی ملتهای شکستخورده جهان برافروختند؛ امید به تغییر واقعیت و حق تعیین سرنوشت توسط مردمان یک سرزمین.
هماکنون نهتنها مشروعیت اخلاقی تصمیمهای ترامپ و اقدامات دولت نتانیاهو طی 4سال گذشته زیر سؤال رفته، بلکه روشن نیست چه سرنوشت حقوقی و سیاسی در انتظار معامله قرن باشد؛ معاملهای نامشروع که بدون درنظر گرفتن حقوق یک طرف بحران، صرفا برای تحقق اهداف تاریخی رژیم صهیونیستی طراحی شده بود.
منبع: العربیالجدید