سراب عطشها
خشکسالی، بر مهاجرت سالهای آتی در کشور چه تأثیری خواهد داشت؟
زهرا رستگار مقدم ـ روزنامهنگار
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از خشکسالی شدید در بیشتر نقاط کشور خبر داده است؛ اینکه در دوهفته ابتدایی فروردینماه در کل کشور تنها ۱۷میلیمتر بارش داشتیم که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت کشور حدود ۸۵درصد کمتر است. میزان کمبود بارش در استانهایی نیز بسیار کمتر بوده و وضعیت را بحرانی و نگرانکننده کرده است زیرا «کمآبی شدید»، احتمال بروز چالشهایی چون «مهاجرت، ناامنی و بیکاری»، «تشدید توفان و گردوخاک»، «تامین آب کشاورزی» و... را جدیتر میکند. اما در این سال چه شهرهایی درمعرض بروز چنین آسیبهایی قرار گرفتهاند و با استمرار وضع موجود و مهاجرت از این شهرها، کدام مناطق را نیز درگیر بحران خواهند کرد؟ بین شهرها نام چند شهر در صدر جدول خشکسالیها قرار گرفته است که به یکایک این شهرها خواهیم پرداخت.
سیستان و بلوچستان
از اول مهر۹۹ تا ۱۶فروردین ماه۱۴۰۰ میزان بارشی که در کل این استان به ثبت رسیده ۵.۲میلیمتر بوده که حاکی از کمبود ۹۳درصدی میزان بارش نسبت به بلندمدت آن است. در چنین وضعیتی مردم این استان از نبودِ آب آشامیدنی سالم رنج میبرند. این امر و مشکلات عدیده دیگر چون خشکشدن چاههای کشاورزی، ازبینرفتن زمینهای کشاورزی، معلقشدن ذرات گردوغبار ناشی از بیابانشدن زمینهای بایر باعث شده روستاها از سکنه خالی شوند و ساکنان آن به شهرها و حتی کشورهای مجاور بروند. این استان با جمعیت 2میلیون و 775هزار در دهه 90بهعلت خشکسالی و وضعیت بد کشاورزی بیشترین نرخ مهاجرت را داشته و حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی در آن بسیار بالا رفته است. در دوره پنجساله از سال1390 تا 1395، تعداد 112هزار و 284نفر از استان خارج شدهاند. با توجه به روند مهاجرت در سیستان و بلوچستان و اینکه عمده تمرکز جمعیت ورودی به استان به مرکز آن صورت میگیرد، این مسئله توزیع فضایی جمعیت را از حالت تعادل خارج کرده است. آمار دقیقی از دستفروشان شهر زاهدان در دست نیست اما قریب به ۳۰۰دستفروش تنها در هسته مرکزی شهر فعالیت دارند. بیکاری و مهاجرت از روستاها به شهرها سبب ایجاد مشاغل کاذب شده است.
هرمزگان
میزان بارشها در هرمزگان ۸۹درصد کمتر از میانگین بلندمدت آن است. در سال آبی جاری تا ۱۶فروردینماه ۱۱.۹میلیمتر بارش در هرمزگان محاسبه شده است، درحالیکه میانگین سیساله حدود ۱۳۶میلیمتر بوده. خوزستان آب رودخانهها و سدهای خود را از استانهای بالادست مانند ایلام، لرستان و کرمانشاه تأمین میکند که خود آنها وضعیت مناسب بارشی نداشتهاند. حالا پدیده مهاجرت مدتی است گریبانگیر روستاهای هرمزگان شده است؛ مهاجرتی که دلیل آن بیآبی و محرومیت مردم روستانشین بوده و آنها را به سمت شهرنشینی و ترک زادگاهشان سوق میدهد. این مسئله حیات بیش از هزار روستا در هرمزگان را با خطر مواجه کرده است. از سوی دیگر خانواده پرجمعیتی که از روستایی کوچک و کمامکانات در توابع استان، بهدلیل نبود آب و دیگر محرومیتها مجبور به مهاجرت به مرکز شهر شدهاند. افراد خانواده گاه در این شرایط به سمت شغلهای کاذب میروند. در دسترسترین کاری که در این مناطق وجود دارد، قاچاق گازوئیل و کولبری است.
کرمان
استان کرمان نسبت به دوره مشابه سال قبل ۷۶درصد کاهش و نسبت به آمار بلندمدت مشابه به میزان ۶۹درصد کاهش بارندگی را تجربه میکند. این در حالی است که مبنای توسعه کرمان در سالهای اخیر کشاورزی بوده و یکچهارم باغهای کشور در این استان قرار گرفته است. از سوی شهرستانهای جنوبی استان قطب چهارفصل تولیدات کشاورزی کشور محسوب میشوند و تنش آبی میتواند در این منطقه منجر به کاهش تولید انواع محصولات شود. شغل ۷۰درصد مردم این استان نیز به کشاورزی وابسته است و آب با معیشت مردم گره خورده و خشکسالی میتواند اشتغال مردم را ناپایدار کرده و منجر به مهاجرت و تنشهای اجتماعی شود. بارشهای چنددهه قبل و رشد جمعیت روستایی و شهری و تأثیری که بر مهاجرتهای روستایی گذاشته قابل توجه بوده است. این استان بیشترین تعداد روستاها را در خود جای داده و تقریبا نیمی از جمعیت استان نیز روستانشین هستند. کرمان حدود ۲۰۰هزار حاشیهنشین دارد. کرمان همواره در معرض ورود مهاجرانی قرار دارد که از روستاهای اطراف به آن سرازیر شده و مشکلات اجتماعی و فرهنگی را به همراه آوردهاند. در سال گذشته آبرسانی سیار به بیش از حداقل ۷۰۰روستا در استان انجام شد و مردم با مشکلات جدی مواجه بودند.
خراسان رضوی
میزان بارندگی امسال در این استان ۶۹درصد نسبت به سال گذشته و ۵۲درصد نسبت به درازمدت کاهش داشته. اکنون خشکترین منطقه در خراسان رضوی با ۸۲درصد کاهش بارندگی نسبت به سال گذشته و ۷۱درصد کاهش نسبت به درازمدت، شهرستان گناباد است. نخستین مشکلی که کمبود بارندگی در این استان ایجاد خواهد کرد آبدهی زودرس مزارع و باغهاست. تغذیه آبخوانهای زیرزمینی نیز در این شرایط بسیار کم میشود. این در حالی است که بیش از یک میلیون و ۷۰۰هزار نفر در حوزه کشاورزی استان فعالیت دارند و با محدودکردن کشاورزی تنها زمینه بیکاری، مشکلات اقتصادی و مهاجرت فراهم خواهد شد. خشکسالی در سالجاری کوچ بهاره عشایر را بهمدت یکماه به تأخیر انداخت و بهدلیل خشکبودن مراتع بخشی از عشایر استان به استان سیستان و بلوچستان کوچ کردند.درنظر بگیرید وضعیت سیستان که در صدر جدول خشکسالی قرار دارد، چه شرایطی برای استان جنوب شرقی ایران ایجاد خواهد کرد.
اصفهان
۶۹.۱درصد مساحت استان اصفهان درگیر خشکسالی است. اصفهان ۲۴شهرستان دارد. تحلیل شاخص SPEI در دوره ۱۰ساله تا پایان خردادماه۹۹ بیانگر آن است که درجات خفیف تا بسیار شدید خشکسالی بلندمدت بسیاری از مناطق حوضه گاوخونی را فراگرفته، بهگونهای که ۶۵.۷درصد از مساحت آن درگیر خشکسالی بوده و تنها ۳۴.۳درصد از مساحت این حوضه شرایط نرمال و ۲.۳درصد شرایط ترسالی ضعیف و متوسط را داشته است. بیش از ۱۷۰روستا هماکنون با تانکر آبرسانی میشوند و پیشبینی شده تا تابستان به ۳۰۰روستا نیز برسد. شهرستانهایی مانند اردستان خوانسار، فریدن و فریدونشهر در زمان وقوع خشکسالی با بیشترین رشد مهاجرت روبهرو بودهاند. بیشترین میزان کاهش جمعیت در شهرستان فریدونشهر اتفاق افتاده است. نکته قابل توجه این است که در بعضی از شهرستانها با وجود اینکه خشکسالیهای شدید، با مهاجرت روبهرو نبوده که علت آن مربوط به صنعتیبودن این شهرستانها و کمتربودن فعالیت کشاورزی است. از اینرو بسیاری از جمعیت کشاورز به این شهرها و مرکز استان مهاجرت کرده و جمعیت آن مناطق را نامتوازن کردهاند.
تهران
متوسط بارش پهنهای استان در فروردینماه ۲.۲میلیمتر بوده که در مقایسه با بلندمدت (۴۴.۲میلیمتر) نشانگر ۹۵درصد کاهش بارش است. در ایستگاه هواشناسی فرودگاه مهرآباد اعلام شده که چنین کاهش بارشی در ۵۲سال اخیر بیسابقه بوده و تنها در سال۱۳۴۸ چنین مقادیری ثبت شده است. این کمبود با توجه به تراکم جمعیتی تهران حائز اهمیت است. ذخیره فعلی آب در سد امیرکبیر ۱۵۸میلیون مترمکعب، سد لتیان ۵۱میلیون مترمکعب، سد لار ۸۰میلیون مترمکعب، سد طالقان ۳۱۹میلیون مترمکعب و سد ماملو ۱۳۷میلیون مترمکعب است و این برای گذر از تابستان در تهران وضعیت نامطلوبی را ایجاد کرده است.
از میان 2میلیون و 65هزار نفر مهاجر، حدود 517هزار نفر همه مهاجران مقصدشان تهران است. اکثریت این افراد یعنی نزدیک 85درصدشان جویای کار هستند و تهران فرصت اشتغال مناسب همراه با مزایای شغلی را برایشان پدید آورده است. مهاجران همه سختیهای زندگی در تهران مانند دوری از زندگی آرام، دوربودن از اقوام و آبوهوای خوب شهرهای کوچک و زندگی ساده را بهخاطر نیازهای معیشتی و استفاده از امکانات شهرهای بزرگ به جان میخرند. البته نباید تهران را فقط شهری مهاجرپذیر دانست. این شهر با وضعیت هوا و سرازیری مهاجران، ساکنان خود را به سمت شهرهای شمالی کوچانده است؛ بهگونهای که آمار حاشیهنشینی و مهاجرت در شهرهای شمالی کشور روزبهروز افزایش نامتوازنی را تجربه کرده و در سالهای آینده آنها را با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد کرد.
اردبیل، فارس، مرکزی، یزد، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر دیگر شهر و استانهای درگیر با خشکسالی خواهند بود. همین امر باعث شده مهاجرت به شهرهای اطراف و شمالی کشور بیشتر شود؛ بهگونهای که طبق آمار350هزار نفر از سال90 تا 95 به شهرهای شمالی کشور مهاجرت کردهاند. بررسی استانهای کشور از نظر مهاجرپذیری و مهاجرفرستی در دوره زمانی ۱۳۸۵ تا ۹۰ نشان میدهد ۱۳استان از ۳۱استان کشور (حدود ۴۲درصد از استانها) مهاجرپذیر بوده و سایر استانهای کشور هم مهاجرفرست بودهاند و خالص مهاجرت در آنها منفی است.
البرز، اصفهان و گیلان سهاستان اول مهاجرپذیر و خوزستان، کرمانشاه، لرستان، سیستان و بلوچستان و فارس بیشترین تعداد جمعیت را بر اثر مهاجرت از دست دادهاند.
مکث
30 هزار روستا؛ خالی از سکنه
براساس آخرین دادههای مرکز آمار روستاهای خالی از سکنه به 30هزار روستا و آبادی رسیده است و درحالی جمعیت ایران در خرداد سالجاری به 82.5میلیون نفر رسیده است که از این میزان، حدود 75درصد ساکن شهرهای کشور و 25درصد نیز ساکن روستاها هستند. بر این اساس هماکنون 20.6میلیون نفر در روستاهای کشور زندگی میکنند که توجه به تداوم خشکسالی که بر الگوی معیشت، الگوی مهاجرت، الگوی اشتغال، شیوه آموزش و تأثیر منفی میگذارد، این جمعیت بسیار دارای اهمیت است. در این زمینه بررسیها نشان میدهد با الگوی فعلی رشد جمعیت، مناطق روستایی کشور به سمت خالی از سکنهشدن برخی از روستاها و کاهش چشمگیر جمعیت در اغلب روستاها پیش میرود، چنانکه دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد، جمعیت ایران با نرخ رشد فعلی 1.24 در سال1405 به 89میلیون و 121هزار نفر خواهد رسید که 68میلیون و 982هزار نفر آن در شهرها (77درصد از کل) و 20میلیون و 139هزار نفر (23درصد) آن نیز در روستا زندگی خواهند کرد. اما در این میان نکته قابل تأمل این است که تا سال1405نرخ رشد جمعیت روستایی 21استان کشور منفی خواهد بود که ازجمله میتوان به نرخ رشد منفی 2درصد مناطق روستایی استان قزوین، نرخ رشد منفی 1.7درصد استان کرمانشاه، نرخ رشد منفی 1.31درصد دو استان مرکزی و اردبیل، نرخ رشد منفی 1.17درصد استان کردستان و نرخ رشد 1.11درصد استان همدان اشاره کرد.