«درنگگاه» میتواند تعلق شهروندان به شهر را افزایش دهد
گفتوگو با معاون فنی و مهندسی سازمان مشاور فنی و مهندسی تهران درباره نقش درنگگاهها و بزرگراهها در زیستپذیری شهر
مائده امینی ـ روزنامهنگار
شلوغی، ازدحام، خطر، کمبود مسکن، افزایش نابرابری و... دیگر انگار جزئی از کلانشهرها شدهاند. زندگی در ازدحامی که مدرنیسم در این روزها برای میلیونها نفر شهرنشین در سراسر جهان ساخته، نیازهای تازهای بهوجود آورده که پاسخگویی به آنها همیشه ساده نیست و زیستپذیری و تابآوری مفاهیمی هستند که برای پاسخ به این نیازها تعریف شدهاند. برای واکاوای اهمیت افزایش زیستپذیری و تابآوری با محمد خبازها، معاون فنی و مهندسی سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران به گفتوگو نشستهایم. به عقیده او پروژههای عمرانی نقش ویژهای در تقویت زیرساختهای شهری در مواجهه با مخاطرات شهری نظیر سیل، حریق و زلزله خواهند داشت. همچنین افزایش امکانات زیرساختهای حملونقل از طربق پروژههای احداثی و بهبود عملکرد این زیرساختها از طریق افزایش کیفیت نگهداشت و بهسازی آن منجر به کاهش ریسک در برابر مخاطرات خواهد شد.
امروز آیا اساسا در برنامه ساختوساز و توسعه تهران، محورهایی مثل زیستپذیری و تابآوری دیده میشود؟ آیا به این سمت حرکت میکنیم؟ شاهد مثال ادعایتان را بیاورید و برای توضیح پاسخ از فکتها و اعداد و نمونهها استفاده کنید.
با توجه بهوجود برنامههای مدون در حوزه زیرساختهای شهری در برنامههای پنجساله توسعه شهرداری تهران، پاسخ به این سؤال در زمینه تابآوری مثبت خواهد بود. در 12سال گذشته از برنامههای شهرداری، توسعه شبکه بزرگراهی و تقاطعات غیرهمسطح، سیستم جمعآوری و هدایت سیلاب و آبهای سطحی، توسعه زیرساختهای تونلی و بهسازی ابنیه فنی بزرگراهی همواره بهطور منظم و مستمر در برنامه معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران قرار داشته است. علاوه بر این با توجه به پیشرفت قابل توجه در این زمینه، در برنامه پنجساله سوم توسعه شهر تهران (1398-1402) توجه بیشتر به مقوله نگهداشت و بهسازی خود بیانگر محوریت تابآوری در برنامههای توسعه تهران است. بهطور مثال در برنامه دوم و سوم توسعه شهر تهران برنامه بهسازی لرزهای ابنیه فنی بزرگراهی در دستور کار قرار داشته که هماکنون از مجموع بیش از 430تقاطع غیرهمسطح در شهر تهران، تنها 26تقاطع در برابر زلزله طرح آییننامه آسیبپذیرند. در 6سال اخیر مطالعه و تهیه طرح بهسازی لرزهای 38تقاطع به اتمام رسیده است که اجرای طرح بهسازی لرزهای بیش از 25تقاطع نیز به اتمام رسیده است.
نقش بزرگراهها در این میان چیست؟ آیا برای زیستپذیر کردن تهران به تعداد بیشتری بزرگراه نیاز داریم؟ آیا بزرگراههای ساخته شده کنونی میتوانند به نیاز تابآوری پایتخت پاسخ دهند؟
برای پاسخ به این پرسش نیاز به تبیین اهداف و تدوین مدلی یکپارچه متشکل از خصیصههای افزایش توان مقابله، سازگاری و قابلیت تغییر شکل برای یک محیط و سیستم شهری وجود دارد. با تدوین این مدل، میزان اثربخشی نقش زیرساختها ازجمله بزرگراهها و کم و کیف آن در سیاستهای مبتنی بر کاهش ریسک قابل بررسی و محاسبه خواهد بود. بزرگراهها بهعنوان شریانهای حیاتی حرکت و دسترسی در مواقع بحران نقش اساسی دارند. تقریبا حدود ۵۰۰ کیلومتر بزرگراه براساس اسناد فرادست ساخته شده و حدود ۵۰ کیلومتر دیگر تا پایان ساخت بزرگراه براساس طرح جامع فاصله داریم. اینکه این میزان بزرگراه کفایت میکند یا خیر نیازمند بازنگری طرح جامع حملونقل در حوزه حملونقل براساس ساختارهای جدید شهر تهران است. با اقدامات در دست مطالعه در مورد ایجاد پلازا روی بزرگراههای شهری، نقش اجتماعی و زیستمحیطی آن پررنگ شده و آسیبهای وارده کمتر خواهد شد.
تعداد گذرگاهها و درنگگاهها در شهری مانند تهران کم است یا با کیفیت پایینی ساخته و اداره میشوند درباره چرایی علت این روند هم توضیح دهید با این همه برنامه و تفاهمنامه و... چرا اینجا ایستادهایم؟
با نگاهی به سطح شهر تهران نقاطی را میبینیم که متروکه و بلااستفاده بوده و سیمای شهر را نازیبا کرده است که از آنها بهعنوان فضاهای بیدفاع شهری یاد میشود. در واقع فضاهای بیدفاع شهری ازجمله فضاهایی هستند که بهدلیل ویژگیهای کالبدی و اجتماعی، فرصت بزهکاری و خشونت در آنها بالا میرود.
در فضاهای عمومی مردم میتوانند تعاملات قویتری با یکدیگر داشته باشند. بنابراین ما در مدیریت شهری برای افزایش تعاملات شهروندان با یکدیگر و ایجاد حس تعلق شهروندان به محل زندگی خود مکانهایی را بهعنوان درنگگاه ایجاد میکنیم. هر اندازه که بتوانیم حملونقل عمومی را در پایتخت گسترش دهیم اهمیت درنگگاهها در بین شهروندان افزایش پیدا میکند. شهرداری تهران باتوجه به مشکلات موجود در کسب درآمد با کمبود شدید منابع مالی جهت اجرای پروژههایی از این دست مواجه است اما در سالهای اخیر اجرای پروژههایی مانند پیادهراهها، میدانگاهها و درنگگاهها در نقاط مختلف شهر مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بهعنوان نمونه میتوان به پروژه بازپیرایی میدانگاههای متروی جهاد، صادقیه، باغ فردوس و میدان امام خمینی اشاره کرد.
و اما فضاهای مشاع شهری مثل گذرگاهها، درنگگاهها و... چقدر میتوانند پایتخت را زیستپذیر کنند؟
زیستپذیری بهعنوان مفهومی چندبعدی و کلی، بازتابی از نوع فعالیتها و رویدادهایی است که در فضا صورت پذیرفته و محیطزیست شهری را تحتالشعاع خود قرار میدهد. بنابراین میتوان گفت زیست پذیری با هدایت، کنترل فضای شهر، روح و معنای واقعی میگیرد. همانطور که میدانیم شهرهای زیستپذیر مکانهایی برای زندگی اجتماعی، ارتباط و گفتوگو هستند. این شهرها به خلق معماری، منظر خیابان و طراحی فضای عمومی توجه دارند که این مسئله حضور ساکنان شهر در قلمرو عمومی و در قلب شهر را تسهیل میکنند. چنین شهرهایی متعهد به کاهش ترافیک و حل مسائل ایمنی، آلودگی و سروصدا با بهکارگیری مجموعهای از مکانیسمها هستند که این معاونت با طراحی و اجرای پروژههای میدانگاه و درنگگاه مانند خیالستان زندگی و بسیاری از پروژههای دیگر تمام تلاش خود را برای زیستپذیر بودن هر چه بیشتر شهر برای شهروندان تهران کرده است.
بیایید با مصداقها و مثالهای بیشتری در اینباره حرف بزنیم. در سازمان شما مهمترین طرحهایی که ذیل سوژه ما قرار میگیرند و در چند سال اخیر عملیاتی شدهاند چه بودهاند؟
در سالهای اخیر با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه تابآوری شهری در شهرداری تهران در جهت کاهش ریسک خسارات احتمالی در بخشهای مختلف اقدامات قابل توجهی در دست اقدام قرار گرفته. مثل مقاومسازی پلهای شهر تهران که هماکنون، مرحله اول مطالعات پایان پذیرفته و طرحهای بهسازی پلهای 35 تقاطع تهیه شده و اجرای بخش اعظمی از آن به اتمام رسیده است. مطابق برنامه پنجساله سوم شهرداری تهران هرساله طرح بهسازی 8دستگاه پل میبایست تهیه و جهت اجرای آن اقدام شود که این رویه در حال اجراست. یکی دیگر از این اقدامات، مقاومسازی ساختمانهای ملکی شهرداری تهران است. خیلی مهم است که ساختمانهای متعلق به شهرداری تهران پس از وقوع زلزله کمترین آسیب را ببینند تا بتوانند همچنان قابلیت سرویسدهی و مدیریت بحران را داشته باشند. شهرداری تهران دارای حدودا 1750ساختمان ملکی است که برنامه ایمنسازی و مقاومسازی آن مطابق برنامه پنجساله سوم شهرداری تهران در دستور کار معاونت فنی و عمرانی قرار گرفته است.
خوب است که در خلال پاسخ به این سؤال به مسئله آبهای سطحی هم نگاهی داشته باشیم. اثرات منفی توسعه شهری و افزایش تقاضا برای استفاده از منابع طبیعی باعث بهوجود آمدن صدمات جبرانناپذیر به محیطزیست شهری شده است. بهطوریکه به واسطه از بین رفتن پوششهای طبیعی و افزایش سطوح نفوذناپذیر، تصرف حریم و بستر رودخانهها و همچنین ورود زباله به مجاری آبهای سطحی، کنترل و مدیریت سیلابها همواره با چالشهای جدی روبهرو بوده است. در چنین شرایطی تعریف و اجرای پروژههای مدیریت سیلاب و رواناب سطحی با هدف افزایش ایمنی و تابآوری و کاهش خطرپذیری شهر در مقابل سیلاب همواره مورد توجه بوده است. از اینرو در سنوات گذشته پس از تصویب طرح جامع مدیریت آبهای سطحی، عملیاتی کردن آن در دستور کار قرار گرفت و انجام مطالعات بهمنظور احداث مخازن تعدیل سیلاب، ایجاد سرشاخهها و تونلهای کمکی، ایجاد آشغالگیرها، ایجاد رسوبگیرها و تأسیسات کنترل جریانهای واریزهای و همچنین رفع نقاط گلوگاهی در شبکه جمعآوری و هدایت آبهای سطحی با هدف تأمین ایمنی شهر در مقابل سیلاب، شتاب پیدا کرد. از سوی دیگر بهمنظور بهبود و افزایش پایداری اکوسیستم مجاور رودخانهها، در سنوات گذشته طرح احیا و ساماندهی رودخانهها بهطور ویژه مود مطالعه قرار گرفت.