• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 25 فروردین 1400
کد مطلب : 128134
+
-

۱۰ انتخاب از سینمای کیمیایی

زخم عقل


شهاب مهدوی ـ روزنامه‌نگار

با بیش از نیم‌قرن فعالیت هنری، ساخت ۳۰ فیلم بلند سینمایی و ۲‌فیلم کوتاه و خلق انبوهی از لحظه‌های ناب سینمایی و تجربه فیلمسازی در ادوار مختلف و حضور تأثیر‌گذار در دل جامعه‌ای که تغییرات فراوانی در این همه سال به‌خود دیده، سینمای کیمیایی را به یکی از مهم‌ترین فرازهای هنر معاصر ایران تبدیل کرده است. آنچه پیش‌رو دارید ۱۰ انتخاب از سینمای کیمیایی است؛ انتخاب‌هایی از دهه‌های مختلف که از اواخر دهه40 آغاز و تا انتهای دهه90 امتداد می‌یابد. از روزی که کیمیایی جوان «بیگانه بیا» را برای مولن روژ در سال۱۳۴۷ کارگردانی کرد تا ثبت آخرین پلان‌های «خائن‌کشی» در ۲۹ اسفند ۱۳۹۹، زمانی طولانی سپری شده است. در این فاصله اختناق پهلوی، انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات، رخدادهای پس از انتخابات ۸۸ و اعتدال با التهابات فراوان سپهر سیاسی و اجتماعی ایران را در نوردیده و سینمای کیمیایی به همه اینها واکنش نشان داده است. از این منظر مسعود کیمیایی، چهره بی‌مثال سینمای ایران است که در هیچ بزنگاهی جا خالی نداده و همواره با آثارش در بطن جامعه حضور فعال و کنش‌مند داشته است. این ۱۰‌انتخاب شخصی از سینمای کیمیایی نیست که در این صورت نیمی از این فهرست تغییر می‌کرد. این ۱۰فیلم انتخاب هوایی با درنظر‌گرفتن مجموعه عوامل (موفقیت هنری، جریان‌سازی‌، واکنش به فضای اجتماعی و.‌‌..) در دهه‌های مختلف هستند.

1
قیصر 
  ۱۳۴۸  


درباره دلایل اهمیت و اعتبار «قیصر» احتمالا هرچه گفته شود تکراری است؛ فیلمی که همه آنچه یک اثر برای ماندگاری احتیاج دارد را با خود دارد. فیلمی که در زمان و مکان درست و در دل سینمای جریان اصلی، فصلی تازه را رقم می‌زند و موفقیت چشمگیرش بستری برای تحولات بعدی سینمای ایران می‌سازد. کوشش برای تقلیل ارزش‌های قیصر به فیلمی جاهلی در طول سالیان، هرگز جواب نداد و فیلمی که در زمان اکرانش حدود ۵۲سال قبل از سوی منتقدانی ارتجاعی خوانده می‌شد، هنوز و همچنان به حیات خویش ادامه می‌دهد و به شکلی بی‌گفت‌وگو تبدیل به فیلمی کالت شده و چند نسل از ایرانیان را شیفته خود کرده است. خون گرم قیصر همچنان جاری است و روح معترضش هنوز کار می‌کند و تأثیر می‌گذارد. کیمیایی جوان در انتهای دهه40 فیلمی ساخت که هم توده‌ها و هم نخبه‌ها را تحت‌تأثیر قرار داد. دامنه این تأثیر‌گذاری آن‌قدر پررنگ بود که سینمای ایران در هر دو جبهه جریان اصلی و روشنفکری از آن تأثیر بپذیرد. حتی اگر قائل به جریان موج نو نباشیم هم نمی‌توانیم تأثیر فیلم کیمیایی در شروع و شکل‌گیری جریانی تازه در سینمای ایران را منکر شویم؛ جریانی که از دلش مهم‌ترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران وارد عرصه شدند. فیلم در بستر زمانی‌اش نوید‌بخش عصیانی است که در کمتر از یک دهه بعد به تغییر گسترده اجتماعی و سیاسی انجامید. عوض‌شدن زمانه و تغییر نظام ارزشی جامعه، باعث افول و فراموشی قیصر نشد و فیلم کیمیایی به‌واسطه شاخصه‌های استتیک و پیوند عمیقش با فرهنگ ایرانی همچنان به حیات خویش ادامه می‌دهد.

2
رضا موتوری 
۱۳۴۹ 


فیلم کمتر درک‌شده مسعود کیمیایی که بعد از موفقیت همه‌جانبه قیصر، نه در اکران به توفیق گسترده‌ای دست یافت و نه از سوی منتقدان چندان تحویل گرفته شد. بیشتر دوستداران قیصر، از «رضا موتوری» به‌عنوان تجربه‌ای شکست‌خورده (که لحظه‌های سینمایی مؤثری دارد) یاد کردند. هرچند پرویز دوایی آن را فیلمی به‌مراتب غنی‌تر از قیصر خواند و متوجه شد که فیلم ورای آشفتگی ظاهری‌اش به شکلی مؤثر تناقض‌های جامعه ایران در انتهای دهه40، گسست و آشفتگی فرهنگی و فاصله طبقاتی که محصول توسعه آمرانه حاکمیت است را نمایان می‌سازد. کیمیایی در رضا موتوری، آخرین روزهای زندگی یک فیلمبردار سابق سینما که به شکلی کنایی از خانواده‌ای عیانی سر در‌می‌آورد را روایت می‌کند. فیلم با مجموعه‌ای از سکانس‌های به‌یادماندنی از خیابان‌ها و اماکن مهم تهران، یکی از سندهای تصویری مهم دهه40 نیز هست؛ مکان‌هایی که با دقت انتخاب شده‌اند؛‌ مثل همخوانی نمایش سقف شکسته بازارچه نواب، با مرثیه‌ای که فیلمساز برای ارزش‌های از دست‌رفته سر می‌دهد. رضا موتوری به‌مراتب تلخ‌تر از قیصر و نوجویانه‌تر و جوانانه‌تر است. آنچه در دهه50 زیر عنوان سینمای خیابانی شناسنامه و هویت می‌یابد تا حد زیادی متأثر از فیلم رضا موتوری است.

۳ 
گوزن‌ها 
۱۳۵۴

همه آنچه به‌عنوان مولفه‌های سینمای کیمیایی می‌شناسیم در «‌گوزن‌ها» حضوری مسلط و تأثیر‌گذار دارد؛ از رفاقت مردانه تا عصیان و تصویر اجتماع و گریز به سیاست که این آخری در گوزن‌ها صراحتی مثال‌زدنی دارد. فیلم به‌عنوان واکنشی به اختناق عصر پهلوی با انبوهی از حاشیه‌ها مواجه شد و کنجکاوی عمومی فراوانی هم برانگیخت؛ آن‌قدر که نمایش نسخه مخدوش و مجروحش در زمستان ۵۴ هم با اقبال عمومی گسترده‌ای همراه شد. نسخه اصلی که در جشنواره جهانی تهران به نمایش درآمده بود، پس از پیروزی انقلاب اکران شد و همین نسخه در همه این سال‌ها دیده شده است‌. گوزن‌ها به همراه قیصر، محبوب‌ترین فیلم کیمیایی بوده و جادوی رفاقت مردانه سید و قدرت و صحنه‌ها و لحظه‌های ناب کیمیایی‌وار، گوزن‌ها را به فیلمی مؤثر و بهترین اثر دوره اول فیلمسازی کیمیایی تبدیل کرده است؛ فیلمی که بیش از 2دهه است به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران جایگاهی تثبیت‌شده دارد و باز مثل هر فیلم مهم کیمیایی، تصویر جامعه ایران را به‌دست می‌دهد. ایران ملتهب دهه50 در گوزن‌ها بیشتر و بهتر از هر فیلم دیگری به نمایش درآمده است.

4
سفر سنگ 
۱۳۵۷ 

«نشانه‌ای از موقعیت‌شناسی سازنده‌اش». فیلم «سفر سنگ» از معدود آثار کیمیایی است که کیفیتش به پای اهمیتش نمی‌رسد؛ فیلمی روستایی از فیلمسازی شهری که بعد از گوزن‌ها اجازه فیلم‌ساختن در شهر ندارد‌‌. یک شعار مؤثر سیاسی در زمانه خود که از رخدادهای آتی خبر می‌دهد و در پیش‌بودن انقلابی مذهبی در ایران را به شکلی آشکار در دل یک روستا به تصویر می‌کشد. اگر در خاک و گوزن‌ها، توده‌ها نظاره‌گر حرکت فردی قهرمان هستند در سفر سنگ به قهرمانی جمعی رسیده‌ایم. لحن حماسی- شعاری سفر سنگ و انبوه نشانه‌ها و عناصری که فیلمساز در مسیر روایت انتخابشان کرده،  در زمان اکران فیلم در تابستان ۵۷ تماشاگران را به هیجان آورد.

5
خط قرمز 
۱۳۶۱

اولین فیلم بعد از انقلاب کیمیایی در مسیری متفاوت از پسند عمومی و جریان مسلط روز، با لحن، گفتار‌نویسی و شخصیت‌پردازی دو‌پهلو، روحیه مخالف‌خوان خالقش را آشکار می‌کند که نتیجه‌اش به محاق‌رفتن «خط قرمز» است. درحالی‌که سینمای ایران هنوز ملودرام‌هایی با محوریت اعتیاد (تحت‌تأثیر گوزن‌ها) و فیلم‌های فئودالی روستایی (متاثر از سفر سنگ) می‌سازد و گونه‌ای هم در نفی حکومت پهلوی به‌عنوان فیلم‌های ساواکی به راه افتاده، خط قرمز مسیری به کل متفاوت را می‌پیماید. فیلم با شیوه‌پرداز کاراکتر اصلی‌اش به‌عنوان مأمور امنیتی، آن‌قدر خلاف عادت و رسم روز عمل می‌کند که سال‌ها طول می‌کشد تا ارزش‌هایش به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های پس از انقلاب کیمیایی، با بازی پر‌قدرت سعید راد و فیلمبرداری خوش‌استیل علیرضا زرین‌دست، جایگاه شایسته‌اش را در معدود نمایش‌های خصوصی‌اش بازیابد. خط قرمز، فیلمی است که گذشت زمان به نفعش عمل کرد.

6
دندان مار 
۱۳۶۹ 

رئالیسم اجتماعی دلخواه مسعود کیمیایی در هیچ‌کدام از ساخته‌های پس از انقلابش به اندازه «دندان مار» چنین بستر مناسبی برای تبلور و گسترش و پیوند با جان‌مایه اثر نیافته است. فیلم محبوب منتقدان از کیمیایی پس از انقلاب که البته معمولا برای انتقاد از ساخته‌های متاخر فیلمساز به یاد آورده می‌شود. در دندان مار کیمیایی بعد از حدود یک دهه موفق می‌شود دوربینش را به خیابان‌های پایین شهر ببرد و با شخصیت‌هایی که از جنس زمانه هستند دلمشغولی‌های همیشگی‌اش را در ثبت روزگار با حفظ دیدگاه انتقادی، رفاقت مردانه، تصویر عشق و آفریدن لحظات عاطفی مؤثر به ثمر برساند. دندان مار، نخستین فیلم سینمای ایران است که دور از آوازه‌گری‌های رسمی به بررسی انتقادی تبعات جنگ و سرنوشت جنگ‌زدگان می‌پردازد.
 
7
سلطان
۱۳۷۶ 

فیلم ارزان‌قیمت و جمع و جور خیابانی که کیمیایی در زمانی کوتاه (ظاهراً در کمتر از 3هفته) و با بودجه‌ای محدود در میانه‌های دهه70 کارگردانی کرد و پس از ضیافت، توانست پیوندی عمیق با علایق و سلایق نسل جوان بیابد؛ نسلی که فیلم‌های دهه 60 و اوایل دهه70 کیمیایی را درک نمی‌کرد با «سلطان» قهرمان دوست‌داشتنی و سمپاتیک خود را یافت. حتی تفسیر سیاسی پرت، نامربوط و زرد از فیلم که منتقد از دست‌رفتن محله‌های اصیل شهر است نیز نتوانست این مرثیه نیرومند کیمیایی از شهر محبوبش تهران، که اتوبان‌ها، سیمایش را تغییر داده‌اند از نفس بیندازد. کاراکتر سلطان هم با عطری که از گذشته (و مشخصا از رضا موتوری) به همراه دارد، نمونه شخصیت محبوب کیمیایی‌وار است که در کمترین زمان، قاپ تماشاگر را می‌رباید و او را همراه و هم‌نفس خود می‌سازد‌. فیلم به شکلی متعهدانه (متعهد به طبقه‌ای که فیلمساز مدافعش است و وفادار به مولفه‌های همیشگی‌اش عدالت‌خواهی، اعتراض اجتماعی و اندیشه تراژیک) منتقد توسعه نامتوازن نیمه اول دهه70 می‌شود.


اعتراض 
۱۳۷۹

فیلمی که با صراحت سیاسی کم‌نظیری افول اصلاحات را درست چند‌ماه بعد از سومین پیروزی پیاپی جناح چپ در انتخابات سراسری (و موفقیت در فتح مجلس ششم پس از توفیق در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای شهر) پیش‌بینی می‌کند. پیش‌بینی کیمیایی در فیلم «اعتراض» مورد پسند اصلاح‌طلبان واقع نشد و از سوی دیگر نمایش صریح وقایع کوی دانشگاه باعث شد جناح راست هم به فیلم حمله کند. ورای تمام حاشیه‌های سیاسی، کیمیایی در اعتراض، موفق به خلق شخصیت‌هایی می‌شود که کنش‌ها و گفتارشان در یادها می‌ماند؛ مثل این دیالوگ مهدی فتحی: «سلامتی سه تن‌‌. رفیق، ناموس، وطن.» در دل سینمای متاثر از فضای سیاسی دوم خرداد، اعتراض، از معدود فیلم‌هایی است که مقهور و مرعوب جو سیاسی مسلط روزگارش نمی‌شود‌.


جرم 
۱۳۹۰ 

فیلمبرداری سیاه و سفید، بردن داستان به قبل از انقلاب (که این یکی شرط اداره نظارت برای صدور پروانه ساخت فیلم بود) و استفاده از دوبله (با مدیریت خسرو شاهی و حضور همزمان اسماعیلی و جلیلوند) به فیلم «جرم» حال و هوایی خاص بخشیده است و نتیجه‌اش فضایی همگون و دلنشین است. فیلم به سیاق کیمیایی ارجاع به سیاست و اجتماع می‌دهد و در یکی از ملتهب‌ترین ادوار جشنواره فیلم فجر (جشنواره بیست‌و‌نهم) به همراه «جدایی نادر از سیمین» فرهادی، واکنشی است هوشمندانه به وقایع پس از انتخابات‌‌.

10 
خون شد 
۱۴۰۰ 

ساخته‌شده در پاییز و زمستان ۱۳۹۸ و به نمایش‌درآمده در بهار ۱۴۰۰ که عصر کرونا قصه اکران عمومی را تا اطلاع ثانوی تمام کرده است. «خون شد» قهرمان کنش‌مند و مصممی دارد که تبارش به قیصر بازمی‌گردد؛ قهرمانی که پس از سالیان آمده تا خانه و خانواده را نجات دهد‌. این وطن‌پرستانه‌ترین فیلم سالیان اخیر سینمای ایران در این سال‌هاست که از اهمیت حفظ و حراست از خانه (وطن) می‌گوید و برخلاف کیمیایی متاخر، روایت کلاسیک و سر‌راستی هم دارد. ارجاع فیلمساز به جهان و شخصیت‌های آشنایش و خلق اتمسفر همخوان با این آدم‌ها، به اشتباه، تکرار خود و تحجر نامیده شده است، درحالی‌که این فیلم با این آدم‌ها و فضاهایی که در ظاهر گویی برآمده از روزگاری سپری شده‌اند، معاصر‌ترین و به‌روز‌ترین فیلم سینمای ایران است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :