جواد طوسی ـ منتقد
آنچه در این روزهای سوت و کور و لبریز از پریشانی و دلمردگی، ذهن مرا نسبت به فیلمسازی باقدمت و جایگاه تاریخی مسعود کیمیایی بهخود مشغول کرده، حضور مقاوم و پرانگیزه او در کانون خاموشی چراغ سینماست. چه تصویری تلختر و اندوهبارتر از اینکه فیلمسازی گرهخورده با نام و جوهره سینما که شماری از آثارش خاطرات پرحس و حال چندین نسل را رقم زده و به سندهای زنده مقاطعی ملتهب از تاریخ معاصر بدل شدهاند، همچنان غریبانه در سینما پناه میگیرد تا توجیهی برای ادامه حیاتش داشته باشد. درپنج شش جلسهای که پشتصحنه آخرین فیلم در دست تولید کیمیایی(خائنکشی) حضور داشتم، فیلمساز تنها و مقاومی را دیدم که با آن پا و کمر پر از درد در سن۸۰ سالگی هنوز پشت دوربین، ذهن خلاق و دل پر جرأت و حرفی برای گفتن دارد و هنوز دلش برای سینما و تصویر میتپد. او نسبت به هر برداشتی که مورد پسندش نبود، کوتاه نمیآمد و انگار با فیلمساز جوان و قبراقی طرفیم که خستگی و بیحوصلگی بر نمیدارد و از لوکیشنها و آدمهای صحنه و رخدادها و کشمکشها و روابط و موجهای عاطفی که خودش ثبت و ضبط کرده، روحیه میگیرد. او را که 2ماه برای ساخت فیلمش با یک حضور شبانه بیوقفه کنار آمده بود و کم نیاورد، با دوستان فیلمساز همنسلش که در قید حیاتند، مقایسه میکنم. هر هنرمند صاحب عقیده و جهانبینی که نسبت به دنیای پیرامونش و مسائل مبتلا به مردم سرزمینش بیتفاوت نباشد و اندوه و رنج و بدعهدی مدام ایام را با خودش حمل کند، یک جا میبرد و منزوی و پریشان حال میشود اما مسعود کیمیایی با همه نظارهگریهای توأم با عذاب الیمش بیکار ننشسته و وانداده و با فیلمش و آثار نوشتاریاش و... انعکاس ذهن متلاطم و نگاه نافذش به یک دنیای هذیانی و کابوسزده و ناموزون در تابلوهای نقاشی خود نشان میدهد که «هنرمند مسئول» در اوج ناکامی و تلخیها میتواند همچنان در صحنه باشد و حضور کنشمند و مطالبهگرش را به رخ بکشد.
«خون شد»، قربانی کرونا و این زمانه افسرده حال شد و حرف حسابش و عیار نگاه شریف و معترض خالقش، دیده نشد. آن صف طویل فیلم «قیصر» جلوی سینما مولن روژ در۵۲ سال قبل را با سالن خالی همین سینما در این دشت پرملال مقایسه میکنم و به این دوران فترت ایمان میآورم. اما دلخوش میداریم به روزهای بهتر در گذر از این تند باد حوادث نامراد تا شاهد «خائنکشی» در فصلی پرشور و دلخواه باشیم. چه جایی بهتر از متن تاریخ برای نمایش شورشیان آرمانخواه کیمیایی و چه موجی گرمتر از خونی که انسان و آدمیت را از رگ تاریخ عبور میدهد و شمایلی حماسی و قهرمانانه را در صافی ذهن ما ثبت میکند. خائنکشی، میتواند تصویر شفاف و پرخون دیگری در حیات هنری و متعهدانه مسعود کیمیایی باشد و گواهی صادق بر «فرزند زمانه خود بودن»، با اتکا به خصایصی والا و منحصر به دنیای مستقل و بکر و اصیل خودش.
چهار شنبه 25 فروردین 1400
کد مطلب :
128128
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/R6DLY
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved