• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
شنبه 21 فروردین 1400
کد مطلب : 127746
+
-

شفاف‌سازی؛ فراتر از گفت‌وگو

گفتار
شفاف‌سازی؛ فراتر از گفت‌وگو

مجید رضاییان-استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم

در کشور ما موضوع شفاف‌سازی‌ اکنون از گفت‌وگو مهم‌تر است. زیرا ما در مرحله‌ای قرار گرفته‌ایم که در طبقه‌بندی‌های سیستم‌های سیاسی، از بحران مشارکت عبور کرده‌ایم و به سطح جدیدی از بحران رسیده‌ایم. بنابراین اگر می‌خواهیم از  این بحران خارج شویم و با ورود به بحران مشارکت، آن را نیز کاهش دهیم، باید شفاف‌سازی کرد که از گفت‌وگو بالاتر است.
در شفاف‌سازی 3محور وجود دارد؛ گام اول تبیین، گام دوم نقد و گام سوم تصمیم‌سازی است که در مرحله تصمیم‌سازی باید یک موضوع نهایی‌شده را ارائه کرد.
بسیاری از موضوعات برای مردم، کنشگران و تصمیم‌گیران شفاف نشده است. به‌عنوان مثال موضوعات سیاست خارجی و حضور در منطقه، سیاست ارزی، مسائل مشخص اقتصادی مانند اقتصاد اجتماعی و همچنین موضوعاتی چون امنیت اجتماعی، حاشیه‌نشینی، رفراندوم و اصلاح قانون اساسی نباید موضوعات ممنوعه‌ای باشند که نتوان درباره آنها گفت‌وگو کرد. در این موضوعات که اصطلاحا از آن با عنوان «سوژه‌های درگیر» یاد می‌شود، ما نیاز به شفاف‌سازی برای 3حوزه تصمیم‌گیران، کنشگران و مخاطبان داریم. در حوزه تصمیم‌گیران، نمونه آن را در موضوع کرونا می‌توان دید که ستاد کرونا چیزی می‌گوید و وزیر بهداشت حرف دیگری می‌زند؛ به‌عبارت دیگر، تصمیم‌گیران در برابر تصمیم‌سازان نمی‌دانند چه باید بکنند. این شرایط برای کنشگران و مخاطبان خاص هر حوزه هم صادق است.
بنابراین، در بحران مشارکت به گفت‌وگو عمومیت می‌بخشیم تا این بحران را حل کنیم، اما در  این سطح جدید بحران، گفت‌وگو، مشکل را حل نمی‌کند، مگر شفاف‌سازی صورت بگیرد. مهم‌ترین مسئله پس از شفاف‌سازی هم این است که به اراده واحد برسیم. به‌عبارتی، ما شاهد یک کنش واحد در یک بحران نیستیم تا مسئله حل شود.
به این ترتیب، ما مرحله گفت‌وگو را رد کرده‌ایم و نیاز به شفاف‌سازی جدی داریم، اما چه‌کسی این کار را انجام داده است؟ این در حالی است که در شرایط فعلی در تالارهای گفت‌وگو اختلال ایجاد می‌کنیم. ما وارد دهه‌سوم قرن21 شده‌ایم که قرار است وارد جهان دیگری به نام وب3 بشویم و در این شرایط ما به‌دنبال فیلترینگ هستیم.
در این میان، نگاه سیاسی و جناحی به همه موضوعات، ندیدن صورت‌مسئله و رها کردن مردم و در عین حال انتظار همراهی از مردم برای مشارکت در حوزه‌های گوناگون، منطقی به‌نظر نمی‌رسد. با این حال، به‌نظر می‌رسد این مسائل درک نمی‌شود و در این میان به جز تصمیم‌سازان، گروه دیگری را نمی‌توان مخاطب قرار داد. تصمیم‌سازان ما اکنون باید پاسخگو باشند که البته شاهد این اتفاق نیستیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید