• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 30 فروردین 1397
کد مطلب : 12740
+
-

سری به برخی از قدیمی‌ترین فست‌فودهای تهران زده‌ایم

نوستالژی‌های‌ خوردنی

نوستالژی‌های‌ خوردنی

مینا جاویدی :

هنوز هم خیلی‌ها دل‌شان می‌خواهد فست‌فودها را با طعم قدیم‌ها بچشند، یعنی دقیقا به ساندویچی‌ها و رستوران‌هایی بروند که شاید چندان ظاهر تمیزی ندارند، میزشان شیشه ‌نوشابه‌های قدیمی است، از آن یخچال‌های بزرگ دارند که در آن سینی‌های سوسیس و کالباس و ماکارونی گذاشته‌اند و... معمولا قیمت خوردنی‌های این رستوران‌های قدیمی چندان زیاد نیست ولی نباید انتظار داشته باشید که حجم‌شان هم فراوان باشد.

به همین‌خاطر افرادی که خیلی گرسنه هستند یا کلا پرخور هستند، شاید با دوتا ساندویچ سیر بشوند. عاملی که باعث می‌شود هنوز این ساندویچی‌های قدیمی مشتری‌های خودشان را داشته باشند، بیش از هر چیز خاطراتی است که از آن دارند؛ چون نظرات درباره‌ کیفیت غذاهای‌شان خیلی متفاوت است. همانقدر که ممکن است یک نفر غذاهای یکی از این ساندویچی‌ها را دوست داشته باشد، شاید دیگری نه‌تنها از آن خوشش نیاید، بلکه تا جایی که ممکن است بد آن را بگوید و حیرت‌زده شود که چرا دیگران پول‌شان را خرج چنین جاهایی می‌کنند.با ما باشید تا سری به چند تا از این ساندویچی‌ها و غذاخوری‌های قدیمی بزنیم.




  

یک قدیمی شیک

اگر از هواداران نان بولکی هستید و دلتان می خواهد وقتی به رستورانی قدیمی می‌روید که هم تر و تمیز باشد و هم کاملا حال و هوای گذشته را با طعم خاص غذاهایش به یادتان بیاورد، به ساندویچی آرمن سر بزنید که بیش از ۳۵ سال سابقه دارد.این روزها خیلی از ساندویچ فروشی‌ها ماکارونی و سوسیس بندری و کباب و... را با نان بولکی درست می کنند و برای خیلی‌ها یادآور دهه ۶۰ و ۵۰ هستند، اما جایی مثل آرمن این طور نیست که فقط با ادا بخواهد نوستالژی‌ها را بازی کند. بلکه در تمام این سال‌ها خود خودش بوده، بدون تغییرات عجیب. صاحب مغازه ارمنی آرمن تصمیم گرفته مثل دیگر ساندویچی‌ها از نان‌های معمول استفاده نکند و بگذارد که نسل جدید هم طعم نان بولکی و جعفری و پیاز داخل ساندویچ را بچشند. 

خب!در آرمن کدام ساندویچ‌ها را باید خورد؟ گویا آنقدر ساندویچ‌های اینجا خوشمزه است که مشتری‌ها نظرهای خیلی متفاوتی دارند. یک عده شیفته کباب‌ها و جوجه‌های چوبی آن هستند، یک عده همبرگرهایش را دوست دارند و یک عده هم کتلت‌هایش را. اگر در تمام فست‌فودهای قدیمی مشکل کثیف بودن مغازه را دارید، اینجا همه چیز تمیز و مرتب است؛ خصوصا که بازسازی‌هایی انجام شده. اگر همه جا مشکل نشستن دارید، آرمن در فضای مقابل مغازه‌اش جایی برای نشستن در نظر گرفته و کلا معمولا آنقدر اینجا شلوغ است که همه خودشان توجیه‌اند و می‌توانید با خیال راحت غذایتان را بخورید.

نکته آخر این که، مبادا به خودتان بگویید قیمت غذاهای اینجا که مناسب است پس خیلی راحت می‌شود سر و ته کار را جمع کرد. یادتان باشد که چون ساندویچ‌های آرمن در نان بولکی یعنی همان نان‌های نازک قدیمی سرو می‌شود، احتمالا با یکی سیر نمی‌شوید. اگر خیلی پرخور هم باشید قاعدتا باید ۳ تا ساندویچ بخرید. حالا خوب است تنوع غذایی اینجا متنوع است و همه غذاهایش سفارشی. پس می‌توانید در یک وعده چند مدل ساندویچ بخورید.




  

فیلم نگیر آقا!

حالا چه کاری است؟ از راه نزدیک و دور خودتان را رسانده‌اید به مغازه‌ ساندویچ‌فروشی فری کثیف. چرا ایستاده‌اید به بحث کردن برای فیلم گرفتن از مغازه و کارکنانش؟ یا بحث سر اینکه چرا شما کارت‌خوان نداری؟ غذای‌تان را بخورید. اصلا ببینید که شما جزو کدام دسته از این افراد هستید؟‌ آنهایی که می‌گویند ساندویچ‌های فری کثیف دیگر آن کیفیت سابق را ندارد و الکی پول می‌گیرد، یا آنهایی که می‌گویند هنوز هم کارش درست است و آن همه خاطره‌های قدیمی ارزشش را دارد که هر چند وقت یک‌بار بیاییم به مغازه‌ او و از آن ساندویچ‌های معروف و محبوبش بخوریم و الکی خوش باشیم.

خصوصا آن سیب‌زمینی‌هایی که کلی سس روی‌شان می‌ریزد و خیلی خوشمزه‌اند و کسی از دستور درست شدن آن خبری ندارد. قدیمی‌ها نظرهای مختلفی درباره‌ نام و شهرت اینجا دارند؛ از رنگ لباس‌های نه چندان تمیز کارگران مغازه گرفته، تا حساسیت بیش از حد او در انتخاب مواداولیه که موجب شده با اسمی متفاوت مشهور شود. این هم چه فرقی می‌کند برای مغازه‌ای که گویا بیش از 40سال است که مشتری‌های مختلفی نه فقط از تهران، حتی از شهرهای دور و نزدیک داشته باشد و خیلی‌ها چند خاطره از خوشی‌های گذشته‌شان را با آمدن به این ساندویچی در ذهنشان مرور می‌کنند و برای خودشان خوش می‌شوند و احتمالا به همان دسته دومی که معتقدند هنوز هم ساندویچ‌های اینجا عالی است، می‌پیوندند.

فقط وقتی که به مغازه‌ فری کثیف می‌روید حتما چند نکته یادتان باشد. اول اینکه با خودتان پول نقد ببرید؛ چون خبری از دستگاه کارتخوان نیست و همه‌‌چیز را نقد باید پرداخت کنید. این را گفتیم، تا بعد تبدیل نشوید به کسانی که در پست اینستاگرام‌شان حسابی شاکی می‌شوند که دیگر کجای دنیا باید پول نقد داد که اینجا... یا حتی پشت سرش بگویید که صاحب این مغازه می‌خواهد از پرداخت مالیات دربرود... در هر صورت، سبک کاری مغازه‌ فری کثیف همین است دیگر.

دوم این که، انتظار نداشته باشید بتوانید در جای باکلاسی یا حتی نامرتبی بنشینید. شما باید غذایتان را در خیابان بخورید. بقیه هم همین کار را می‌کنند. افراد معمولا وسایل شام و ناهارشان را روی کاپوت ماشین‌هایشان می‌گذارند.نکته‌ آخر این که، نه دنبال دستمال کاغذی فراوان باشید و نه انتظار مواجه شدن با مغازه‌ای شیک و باکلاس.


  

خودتان کشف کنید 

در حد فاصل میدان قدس و تجریش آنقدر مغازه‌های جور و واجور هست که راستش را بخواهید شاید پیدا کردن ساندویچی خانلری راحت نباشد. ولی علی‌الحساب این را بدانید که تقریبا همان وسط‌هاست، در همان سمت خیابان که بیمارستان شهدای تجریش قرار دارد. دیگر بهتر از این نمی‌شود راهنمایی کرد! نزدیکش که بشوید، خودتان کشفش می‌کنید چون هم بیرون مغازه کلی جعبه‌های قرمزرنگ نوشابه هست و هم داخل مغازه. منوی غذا همان ساندویچ‌هایی است که معمولا همه جا دارند؛ فلافل و انواع سوسیس و همبرگر و... اما اگر چند دقیقه‌ای بایستید احتمالا می‌شنوید که خیلی‌ها سوسیس بندری می‌خورند.

شما هم امتحانش کنید. طعم تند و تیزش آنقدر خوب هست که چند وقت دیگر به تجریش که می‌روید، هوایی شوید تا آنجا با پولی نه چندان زیاد یک ساندویچ بخورید، با نوشابه‌ای در همان شیشه‌های قدیمی. حجم ساندویچ‌اش هم کم نیست که گرسنه بمانید ولی مسلما انتظار ساندویچ‌های معروف اژدر زاپاتا را هم نباید داشته باشید که بعضی‌ها به راحتی دو نفری یک ساندویچ را می‌خورند و کاملا هم سیر می‌شوند.

این مغازه هم قدمت زیادی دارد. حتی بعضی‌ها می‌گویند که از نخستین ساندویچ فروشی‌های تهران است که هنوز هم دست از کار نکشیده. دیگر، راست و دروغش با خودشان.راستی، شما که تجریش رفته‌اید، اگر خواستید بعد از شام نسبتا سبک‌تان مثلا دسری هم بخورید، چند مغازه پایین‌تر بستنی‌فروشی اکبر مشتی هم هست؛ بسیار خوشمزه. می‌دانیم که اینجا جایش نیست که بگوییم ولی گوشه‌ ذهنتان این پیشنهاد ما را هم بسپارید که یک‌بار هم زیر بازارچه به سراغ چلوکبابی قدیمی اطمینان بروید. دیگر خواستیم در همین چند پارگراف، تمام قدیمی‌های منطقه‌ تجریش را یکباره برایتان معرفی کنیم.

 

مسئولیت تندی خردل با خودتان!

«احتیاط / خردل خیلی تند / اعتراض نکنید / بیرون بردن ممنوع» ساندویچ طلایی با همین سس خیلی تندش که احتمالا صدای مشتری‌های زیادی را درآورده تا جایی که مجبور شده‌اند این همه نوشته را روی قوطی‌های سس زردرنگ بچسبانند، شهرت زیادی دارد. البته، حتما دلیل دیگر شهرتش قدمت اینجا و ساندویچ‌های خوشمزه‌اش است. خصوصا ساندویچ زبان و مغز که مشتری‌های پر و پاقرص خودش را دارد.

بعضی‌ها هم معتقدند که سوسیس و کالباس اینجا خوشمزه‌تر از خیلی ساندویچی‌های قدیمی دیگر است و این ظاهرا به‌خاطر برندی است که ساندویچ طلایی از آن استفاده می‌کند، اما در هر صورت این ساندویچ‌فروشی هم مثل خیلی از قدیمی‌های دیگر، جایی برای نشستن ندارد و باید ایستاده ساندویچ‌های نه چندان پر و پیمان آن را بخورید و چه بسا با آن سس معروفش عکس‌های سلفی بگیرید.

قدمت این مغازه و موقعیت مکانی آن، خصوصا چون در منطقه اداری و نزدیک سینما آزادی است، موجب شده اینجا هم مشتری‌های خیلی قدیمی داشته باشد که از سال‌های دور خاطرات زیادی با این ساندویچی دارند و هم جوان‌هایی که به اینجا می‌آیند و تجربه ساندویچ‌خوری در روزگار دهه 50را به‌دست می‌آورند.

شما هم یک‌بار در هیاهوی شلوغی‌های وسط روز مسیرتان را کج کنید و یک‌بار ساندویچ‌های طلایی را امتحان کنید؛ شاید هم مشتری شدید! مثل همان مشتری که تعریف می‌کرد: «یک بار از شدت گرسنگی، بدون اینکه اینجا را بشناسم، آمدم داخل مغازه و ساندویچ خوردم. بعد رفتم از قیمت و کیفیتش برای بقیه تعریف کردم که چقدر خوشمزه بود و...، تازه آن موقع فهمیدم که اینجا چه قدمتی دارد. خلاصه یک اتفاق باعث شد که من به یکی از هواداران طلایی تبدیل شوم و هر چند وقت یک‌بار اینجا ساندویچ مغز بخورم.»

 

کالباس بزن!

به نوفل‌لوشاتو که بروید، حتی اگر اسم کوچه‌ لولاگر را هم فراموش کنید، احتمالا محلی‌ها خوب پیتزا داوود را می‌شناسند و راهنمایی‌تان می‌کنند. وارد لولاگر که می‌شوید، اگر از کسانی هستید که از تماشای ساختمان‌های قدیمی لذت می‌برید تا چند دقیقه‌ای کلا فراموشتان می‌شود که برای چه کاری به اینجا آمده‌اید و خیره معماری زیبا و عجیب این کوچه می‌شوید (هرچند این روزها کمی خراب شده) اما به‌زودی کلا از این حال و هوا بیرون خواهید آمد. چون کمی جلوتر، وسط کوچه کلی میز و صندلی پلاستیکی می‌بینید. اینها همه برای مغازه پیتزافروشی داوود است. بعضی‌ها معتقدند که اینجا نخستین پیتزافروشی تهران بوده که هنوز هم با همان سبک قدیمی خودش مشغول به‌کار است.

داخل مغازه در لگن‌های بسیار بزرگ سفید رنگ کلی کالباس می‌بینید که همه در یخچال جا خوش کرده‌اند تا پیش‌غذای شما باشند. تنوع پیتزاها هم چندان زیاد نیست. فریب کوچک بودنش را هم نخورید چون احتمالا سیر می‌شوید. حتی مشاهده شده که کسانی دو نفری با شکم گرسنه آمده‌اند اینجا و فقط با خوردن یک پیتزای مشترک کاملا سیر شده‌اند و حتی یک قاچ آخر آن هم باقی مانده است!

رسم بر این است که همان اول کار می‌روید داخل مغازه و سفارش پیتزایتان را می‌دهید و به‌عنوان پیش‌غذا با کلی کالباس در یک فویل آلومینیومی برمی‌گردید بیرون. روی کالباس‌ها هم برایتان آویشن می‌ریزند. نه‌تنها نیازی نیست برای گرفتن این پیش‌غذا پولی بپردازید، بلکه، اگر دلتان خواست حجم بیشتری بخورید یا اگر خیلی گرسنه بودید و تحمل آماده شدن پیتزا را نداشتید، آقا داوود یا برادرش با سخاوت تمام، برای بار دوم هم به شما کالباس می‌دهند. بعد نوبت پیتزاها می‌رسد؛ محتویات خیلی از سوسول‌بازی‌های امروز را ندارد؛ اما خوشمزه است. یا بهتر است بگوییم، خوردنشان تجربه جالبی است.

یک نکته؛ فکر نکنید سوسیس و کالباس‌های اینجا کیفیت خیلی خاص و عجیب و غریبی دارند. همانقدر که بعضی‌ها از خوردن همین سوسیس و کالباس‌ها لذت می‌برند و آن پیش‌غذای کالباسی رایگان برای‌شان خیلی جذاب است، بعضی‌ها هم اصلا دوست ندارند و حسابی شاکی هستند با وجود این‌، حتما یک‌بار پیتزا داوود را امتحان کنید، به‌خاطر قدمتی که دارد، اخلاق خوب کسانی که آنجا کار می‌کنند، خلاقیت آقا داوودی که معتقد بوده هر کس به مغازه‌اش می‌آید باید سیر بیرون برود و حتی همان خوش‌آمد گویی جالب اولش با کالباس‌های خردشده با طعم آویشن و سس قرمز!




برای طرفداران غذاهای تند

یک عده معتقدند که پیتزا پنتری نخستین پیتزافروشی تهران بوده و برایش مستندات(!) تاریخی هم دارند و بعضی هم با استدلال‌های خاص خودشان می‌گویند که دومین پیتزافروشی بوده. ما به این بخش از ماجرا کاری نداریم و وسط دعوای طرفداران پیتزا داوود و پنتری درنمی‌آییم. در هر صورت، مسلم این است که هر دو از قدیمی‌ترین‌ها هستند که هنوز هم مشغول به کارند.

خیابان استاد نجات‌الهی طولانی است. اگر می‌خواهید سریع‌تر به پیتزا پنتری برسید، از سمت خیابان انقلاب وارد استاد نجات‌الهی شوید. پیتزا پنتری سردر خیلی بزرگی ندارد. اما محلی‌ها مغازه را می‌شناسند. به در ورودی که می‌رسید باید از پله‌ها پایین بروید. ابتدا با حسابدار مغازه و البته منوی آن مواجه می‌شوید و بعد انتخاب می‌‌کنید که در سمت راست بنشینید یا سمت چپ. یک قسمتی را هم برای کسانی که آمده‌اند، غذا ببرند، درنظر گرفته‌اند. چون اینجا سرویس بیرون‌بر ندارد و قاعدتا باید در خود فضای رستوران منتظر بمانید.

پیتزاهای پنتری هم مثل خیلی از قدیمی‌های دیگر، یک سری مشتری خاص دارد که حسابی از آن تعریف و تمجید می‌کنند و یک سری مشتری که می‌گویند واقعا بی‌کیفیت است. مهم این است که بعضی از همین افراد مخالف هم دوباره به اینجا می‌آیند. شاید دل‌شان برای کارکنان قدیمی این رستوران تنگ می‌شود یا یاد خاطراتشان می‌افتند. یک احتمال دیگر هم وجود دارد. خیلی‌ها به‌خاطر غذاهای متنوع دیگری که این رستوران دارد،

هنوز آن را انتخاب می‌کنند. خصوصا کسانی که غذای تند دوست دارند و دل‌شان می‌خواهد غذاهای مکزیکی اینجا را امتحان کنند و بسوزند. البته شنیسل‌های اینجا هم پرطرفدار است. معمولا وقتی تندخورها می‌خواهند نشان دهند که رستوران‌های قدیمی تهران را هم می‌شناسند، حتما یادی از پنتری می‌کنند و چشم‌هایشان برقی می‌زند که: «آره، منم پنتری رفتم. خیلی خوشمزه و باحال بود.» درباره‌ قیمت‌های پیتزا پنتری هم باید گفت که نه خیلی ارزان است و نه خیلی گران. نرخ معقولی است ولی این را بدانید که شاید شما هم وقتی پیتزاهایش را بخورید در ذهنتان شروع کنید به مقایسه کیفیت و قیمت آن با دیگر رستوران‌ها.




 

خاطره‌گویی

اگر می‌خواهید به رستورانی بروید که با صاحب مغازه‌اش هم کمی خوش و بش کنید و او از خاطراتش برایتان بگوید، حتی از چیزهایی که در ینگه دنیا دیده، خودتان را برسانید به سه راه طالقانی، ساندویچی امیر.پیش‌غذا سوپ و آش جو بخورید. اگر هم لوبیا داشت، از دستش ندهید که خیلی‌ها تعریفش را می‌کنند. تعجب نکنید از اینکه پیش غذای ساندویچ بندری‌تان سوپ باشد! خیلی‌ها فقط به‌خاطر همین سوپ و آش است که خودشان را به ساندویچی امیر می‌رسانند.

برای غذای اصلی هم برگر و سوسیس بندری و واویشکا را انتخاب کنید که از ساندویچ‌های پرمشتری و خاص خود اوست. از تمام این خوردنی‌ها که بگذریم، امیرخان که صاحب مغازه است مدتی را هم ایران نبوده و برای مشتری‌هایش از خاطرات آن روزها تعریف می‌کند. اصلا بعضی‌ها به‌خاطر گل روی خود او به مغازه‌اش می‌روند. این را از رفاقتی که بین او و مشتری‌هایش وجود دارد می‌توان فهمید.

شاید بتوان گفت غیراز غذای خوب، یکی از جذابیت‌های این ساندویچی همین دوستی‌هایی است که آنجا شکل گرفته. آنهایی که طعم سس غذا برایشان اهمیت زیادی دارد، حتما سس‌های مخصوص امیرخان را هم امتحان کنند. گرچه، اگر خیلی اهل تمیزبازی‌های معمول هستید و شیک بودن یکی از اولویت‌های شما در انتخاب رستوران است، اینجا را از لیست رستوران‌گردی‌هایتان خارج کنید. خصوصا که احتمالا شما هم مثل خیلی‌های دیگر در این مغازه جایی برای نشستن نخواهید داشت و مجبورید یا بیرون مغازه کنار جعبه‌های نوشابه ایستاده ساندویچ بخورید یا در ماشین.




  

سوسیس و رب‌های مخصوص

ما امروز به راحتی می‌توانیم خودمان را به ورزشگاه شهید شیرودی برسانیم، کافی است به متروی هفت تیر و طالقانی دسترسی پیدا کنیم. بعد از آن هم برای رفتن به رستوران‌های مختلف یا مسیرمان را سمت هفت تیر کج کنیم و یا بریم سمت ولیعصر و خیابان سمیه و...ولی قدیمی‌هایی که به این ورزشگاه می‌آمدند، به جای تمام این گزینه‌ها گاهی ساندویچ محمود را انتخاب می‌کردند. بخش جالب ماجرا این است که امروزی‌ها هم می‌توانند از همین گزینه استفاده کنند چون هنوز ساندویچی محمود با همان سبک و سیاق قدیم مشغول به‌کار است.

وقتی می‌گوییم قدیم یعنی از سال 1345تاکنون. پس این روزها قدیمی‌ها می‌توانند اینجا بیایند و یاد گذشته‌ها کنند و نسل جوان هم بیایند و بعد برای دیگران تعریف کنند که به یکی از قدیمی‌ترین ساندویچی‌های این محل سر زده‌اند. فضای داخلی ساندویچی محمود مثل تمام قدیمی‌های دیگر، ساده است و جای خاصی برای نشستن ندارد. اما این دلیل موجهی نیست تا این ساندویچی را از فهرست تجربه‌کردنی‌های‌تان خارج کنید. خصوصا اگر صحبت‌های این مشتری قدیمی ساندویچی محمود را بشنوید: «هروقت گذرم به ورزشگاه شیرودی می‌افتد یا مسیرم جوری است که اطراف محوطه بزرگ لانه جاسوسی باشم، حتما به سراغ ساندویچی محمود هم می‌آیم.

خودم یکی از مشتری‌های پروپاقرص سوسیس‌های اینجا هستم چون آن را با رب می‌پزند و طعم بسیار خوبی پیدا می‌کند. به همه هم پیشنهاد می‌کنم که حتما سوسیس و رب اینجا را امتحان کنند که خیلی خوشمزه است. اصلا مگر می‌شود کسی اهل رفتن به رستوران‌ها و فست‌فودهای قدیمی و اصطلاحا کثیف باشد ولی ساندویچ سوسیس و رب محمود را امتحان نکرده باشد؟! باورم نمی‌شود.»

وقتی اینجا ساندویچ‌تان آماده می‌شود، در کنارش برایتان یک فلفل سبز بزرگ و یک لیموترش هم می‌گذارند. این یکی از مزیت‌های اختصاصی ساندویچ محمود است!






این میکس‌های لذیذ!


ساندویچی کورش از آن قدیمی‌هایی است که هرکس اهل رستوران رفتن باشد، از همان گذشته‌های دور تا امروز، حتما یک‌بار گذرش به کورش خورده است. البته، بعد از سال‌های طولانی، مدتی است که کورش بازسازی شده و ظاهر مغازه‌اش تغییر کرده ولی نه آن قدر که کلا هویتش را از دست داده باشد. در همین تغییرات عده‌ای هم دلخورند که چرا فضای نوستالژیک این رستوران از بین رفته است. اما آنقدر ساندویچ‌های ترکیبی اینجا خوشمزه است که باید خیلی زود از تمام این مقدمات گذشت و به اصل موضوع رسید.

آنهایی که از مشتریان قدیمی کورش هستند، می‌دانند که کدام ساندویچ میکس کورش خوشمزه‌تر است و کدام با مزاج خودشان سازگارتر. بعضی‌ها طرفدار همبرگر و سوسیس بندری هستند و بعضی‌ها طرفدار نیمرو و مغز؛ و البته یک عده هم طرفدار نیمرو و همبرگر. شاید ظاهرا این طعم‌ها با یکدیگر خیلی متفاوت باشد، اما مطمئن باشید که در نهایت طعمی متفاوت و جدید را تجربه خواهید کرد.

یکی از مشتریان قدیمی اینجا می‌گوید: «هر وقت ساندویچ‌های کورش را می‌خوری باید انتظار داشته باشی که در میان لقمه‌هایت طعم‌های مختلف را بچشی؛ گاهی کمی جگر و گاهی سوسیس. اما همین هم خیلی بامزه است. نوعی هیجان خاص برای خودش دارد که موجب می‌شود دفعه بعد هم به همانجا بروی و ببینی که در میکس جدید چه چیزهایی کشف خواهی کرد.»






نیم قرن سابقه 

اگر حوالی خیابان مطهری و میدان هفت تیر هستید و دلتان می‌خواهد به یک ساندویچ فروشی قدیمی بروید حتما آرزو و ساندویچ‌های خوشمزه‌اش را تجربه کنید. از معدود ساندویچ فروشی‌های خوبی که اتفاقا صفحه اینستاگرام هم دارد؛ ترکیبی از کارهای سنتی و مدرن. حالا بماند که یک تخته‌ گچی هم دارند که هرازگاهی جملات زیبایی روی آن می‌نویسند، مثلا: «در زندگی معلم هوس خود باش و شاگرد وجدانت.» مشهور است که این مغازه حدود نیم قرن سابقه دارد،

پس اصلا عجیب نیست اگر همه‌‌چیز در اینجا قدیمی باشد، از یخچال و ترازو گرفته تا در و دیوار و حتی خاطراتی که رد پایشان را باید در سال‌های دور پیدا کرد و اتفاقا همان رد پاهاست که هنوز خیلی‌ها را به اینجا می‌رساند. اینجا هم مثل خیلی از اغذیه‌فروشی‌های قدیمی نه اینکه جایی برای نشستن نداشته باشد، اما معمولا افراد سرپا می‌ایستند و غذاهایی را که قیمت‌هایش چندان زیاد نیست، می‌خورند و احتمالا عکس‌های یادگاری می‌گیرند.

کدام غذاهای آرزو خوشمزه و سفارشی است؟ خیلی‌هایش؛ از سوسیس کوکتل پنیری گرفته تا رولت گوشت و کباب چوبی و البته سوسیس مراکشی و فرانکفورتر که خیلی‌ها از آن تعریف می‌کنند. این غذاها آنقدر خوب هستند که یکی از مشتریان جدید این مغازه می‌گفت: «من به‌خاطر سوسیس کوکتل پنیری هم که شده، باز هم به این مغازه خواهم آمد. از معدود ساندویچی‌های قدیمی است که هم تمیز و مرتب است و قیمت‌های بسیار مناسبش آدم را وسوسه می‌کند که دوباره به اینجا بیایم.»

اگر محل کار یا زندگی‌تان نزدیک اغذیه آرزوست، بدانید و آگاه باشید که اینجا پیک رایگان برای محدوده نزدیک مغازه‌یشان هم دارد. البته اگر برایتان مهم نیست که در فضای صمیمی این رستوران حضور داشته باشید و از دنیای شلوغ امروز به چند دهه قبل برگردید. آخرین نکته درباره‌ ساندویچی آرزو این است که با وجود قدیمی بودن، از آن مغازه‌های تمیز است و در مجموع ظاهر مرتبی دارد.



  

سیر شدن با پول خردهای ته جیب

زمانی بلوار کشاورز برای یک عده از تهرانی‌ها بالای شهر به‌حساب می‌آمد. در خاطرات همین افراد شاید ردی از غذا خوردن‌هایشان در دو ساندویچی قدیمی بلوار که هنوز هم هستند، پیدا کنید. روی شیشه‌ یکی از آنها نوشته شده: «اغذیه فرد بلوار» و کنارش هم کلمه «شاپور» آمده است و زیر این دو عبارت هم نوشته شده: «با بیش از 70سال سابقه».حالا اینکه کدامیک از این دو رستوران قدیمی‌تر است، اهمیت چندان زیادی برای ما ندارد. چون راستش ساندویچ‌های هر دو خوشمزه است.

مثلا در همان اغذیه شاپور، یکی از مشتریان قدیمی اینجا بعد از کلی تعریف کردن از رستوران و خاطرات فراوانی که دارد، می‌گوید: «من به همه سفارش می‌کنم که حتما کوکوی سبزی و کوکوی سیب‌زمینی اینجا را بخورند. شاید بهترین کوکوهایی که در زندگی‌ام خورده باشم، از همین رستوران بوده است.»

یکی از ویژگی‌های خوب این دو رستوران این است که دست‌تان برای انتخاب غذا باز است؛ یعنی از فلافل که قیمتی زیر 5تومان دارد می‌توانید شروع کنید تا ساندویچ‌هایی که بالای 13یا 14هزار تومان هستند. فروشنده‌هایش هم از تمام ساندویچ‌هایشان تعریف می‌کنند. مهم این است که اینجا با پول نه چندان زیادی که می‌دهید گرسنه نمی‌مانید و احتمالا هم راضی مغازه را ترک می‌کنید.

خلاصه، اگر حوالی میدان ولیعصر و بلوار کشاورز بودید و دیدید که ته جیبتان پول چندان زیادی نیست ولی گرسنگی بدجور دارد به شما فشار می‌آورد، حتما خودتان را مهمان این دو فست‌فود قدیمی کنید و دلی از عزا دربیاورید. خصوصا که اینجا جای نشستن دارد و کثیف نیست. یعنی گرچه قدیمی است و مسلما نباید انتظار وسایل خیلی نو داشته باشید، اما در مجموع همه‌‌چیز مرتب است و از بعضی موارد هم می‌شود به راحتی چشم‌پوشی کرد.




  

الویه با طعم قدیم

 یکی از دختران جوان که قصد دارد ناهارش را در شوخ بخورد، با خنده می‌گوید: «وقتی که بچه بودم بابام من رو زیاد می‌آورد اینجا و حالا خودم میام. اتفاقا یادم هست که از همون بچگی بابام می‌گفت که من هم با بابام می‌اومدم اینجا. شاید شوخ حالا حالا باز بمونه و بچه‌های ما هم در بزرگی‌شون بگن بابای ما هم اینجا می‌اومد.»

ساندویچی شوخ از آن قدیمی‌هایی است که احتمالا خیلی از بزرگ‌ترها چند خاطره با آن دارند، سال تاسیس اینجا 1328بوده است (البته گویا تغییر کاربری هم داشته و مشخصا از سال 1330در کار ساندویچ بوده). اما چیزی که موجب می‌شود همیشه در این ساندویچی، چند نفری مشغول خرید باشند و پیش دیگران از غذاهایش تعریف کنند، ساندویچ‌های الویه‌ خاصی است که دارد. قبول که بعضی‌ها هم آنها را دوست ندارند و بیشتر به شکل پوره سیب‌زمینی می‌بینندش اما خیلی‌ها هم از جاهای دور و نزدیک خودشان را به میدان منیریه می‌رسانند تا یک یا حتی دو ساندویچ الویه بخورند و حتی کیلویی از آن اولویه بخرند. در اینستاگرام هم بعضی از مشتری‌های این مغازه‌ قدیمی هشتک الویه_شوخ را به اشتراک گذاشته‌اند و در تمام عکس‌ها و نوشته‌های‌شان نشان داده‌اند که اتفاقا مواد عجیب و غریبی در این الویه‌ قدیمی نیست ولی هواداران خودش را دارد.

در هر صورت، برای مایی که عادت کرده‌ایم الویه را در ظرف‌های آکبند و بسته‌بندی‌شده بخوریم، چه اشکالی دارد که یک‌بار بدون هیچ توقع خاصی از یک غذای فوق‌العاده، سری به شوخ بزنیم و خودمان قضاوت کنیم که چرا این رستوران قدیمی شهرت زیادی پیدا کرده است؟




 

بندری در ظرف‌های استیل

متفاوت‌تر از تمام ساندویچی‌ها و فست‌فودهای قدیمی که اینجا معرفی کردیم، ساندویچی آقا بهشتی است که اگر حوالی خیابان دروازه‌دولت باشید، به راحتی به آن دسترسی پیدا می‌کنید. چرا متفاوت‌ترین؟ چون اینجا جای نشستن دارد، آن هم با صندلی‌های کاملا قدیمی و میزهایی که دیگر در فیلم‌ها فقط به چشم‌مان می‌آیند. مشتری‌های اینجا معمولا غذای‌شان را پرسی می‌خورند؛ مثلا سوسیس بندری سفارش می‌دهند و به جای آنکه ساندویچ تحویل بگیرند،

آقای بهشتی آن را در دیس‌های استیل قدیمی می‌ریزد و کنارش خیارشور و گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی می‌گذارد و کلی نان. از قاشق و چنگال‌های فلزی و شیشه نوشابه‌های کاملا قدیمی‌اش هم نباید غافل شوید. بعد از اینکه دیدن نوع پذیرایی اینجا متعجب شدید، دیگر عملیات خوردن فست‌فودی متفاوت شروع می‌شود! رستوران آقا بهشتی تمیز است؟ مسلما از آن میز و صندلی متفاوت نباید انتظار تمیزی خاصی داشت، ولی بد هم نیست و کسانی که اینجا رفته‌اند آنقدر هوادار غذاهای خاص او هستند که اصلا به چنین چیزهایی فکر هم نمی‌کنند و به جایش مشغول عکس انداختن می‌شوند.

این حرف‌ها را یکی از طرفداران ساندویچی آقا بهشتی هم تأیید می‌کند و می‌گوید: «من مشتری قدیمی اینجا هستم و هر چند وقت یک‌بار می‌آیم تا دلی از عزا دربیاورم و همیشه هم در صفحه اینستاگرامم عکسش را می‌گذارم تا بقیه هم بیایند. می‌خواهم آنقدر اینجا شلوغ شود که هیچ وقت خبر بسته شدن این رستوران را نشنوم.»

ساندویچی آقا بهشتی مثل خیلی از قدیمی‌های دیگر قیمت‌های مناسبی دارد و نیازی نیست که نگران هزینه‌های زیاد غذایتان باشید. ولی این را بدانید که گاهی برادران بهشتی که اینجا کار می‌کنند، کمی خسته‌اند یا شاید بی‌حوصله. درست مثل خیلی از آدم‌های دیگر. پس به دل نگیرید. اما کسانی هم هستند که با آنها رابطه خوشی دارند و وقتی وارد مغازه می‌شوند، فراوان چاق‌سلامتی می‌کنند با یکدیگر.میان غذاهای مختلفی که اینجا پرمشتری است، بیشتر از همه سوسیس بندری و بعد، سوسیس و بادمجان خواهان زیادی دارد.





  

برفتم بر در شمس‌العماره


 وعده‌تان برای رفتن بــه یــکــی از قــدیمــی‌ترین فلافل‌فروشی‌های شهر تهران، که حتی فروشندگانش روی تابلوهای مغازه همین ادعا را کرده‌اند، متروی توپخانه باشد. ولی سمت باب همایون و پارک شهر نروید. به جایش بیایید خیابان ناصر خسرو و همینطور که گاهی سر به هوا هستید و گاهی تماشای آدم‌ها را می‌کنید و گاهی حرف اطرافیان‌تان را می‌شنوید که می‌خواهند به شما دارو بفروشند،

اول به دارالفنون می‌رسید. چند دقیقه‌ای بایستید جلوی این بنا و هرچه از امیرکبیر و تحصیل‌کردگان این مدرسه می‌دانید، به یاد بیاورید. بعد به راهتان ادامه دهید و مدام روی دیوارها دنبال کاشی‌ها و گچبری‌های قدیمی باشید. همین که چشمتان در سمت راست خورد به ساختمان بلند و هنوز جذاب شمس ‌العماره، کافی است به جایگاه نشیمن بزرگی که روبه‌رویش هست، کمی دقت کنید. در همین سمت چپ کمی که چشم بگردانید، همان بر خیابان، قدیمی‌ترین فلافل‌فروشی تهران را با بیش از 50سال سابقه می‌‌بینید. فلافل‌های اینجا ارزان است.

احتمالا نیازی نیست که خیلی حساب دو دوتا چهارتا کنید. مثلا اگر در جیبتان 5هزار تومان هم برای خرید یک ناهار یا عصرانه کنار گذاشته باشید، می‌توانید با یک ساندویچ و نوشابه سیر شوید. حالا اگر دلتان بخواهید کمی فلافل خاص‌تر بخورید، باید آن ساندویچی را انتخاب کنید که در آن پنیر پیتزا و قارچ هم هست. یک طرف مغازه ساندویچ‌تان را سفارش می‌دهید، و در طرف دیگر که پنیر پیتزا و قارچ را آماده می‌کنند،

آن را داخل ساندویچ می‌گذارند و تمام. کجا بنشینید؟ داخل مغازه چند صندلی هست. اما پیشنهاد ویژه ما این است که روی همان سکو بنشینید و چشم بدوزید به بنای شمس‌العماره و با خودتان خیالبافی کنید که سال‌ها پیش اینجا چه برو و بیای باشکوهی برای خودش داشته، آیا آن همه رهگذر روزی به ذهن‌شان خطور می‌کرد که اینجا بشود یک بنای تاریخی و کسی مثل شما مقابلش بنشیند و ساندویچ فلافل گاز بزند؟ حالا شاید آن وسط‌ها این شعر را هم برای خودتان زیر لب زمزمه کردید که: «برفتم بر در شمس‌العماره...»


 

این خبر را به اشتراک بگذارید