تکنولوژی اطلاعات علیه دمکراسی
کوفی عنان*|نوشته شده در 16فوریه 2018:
رسانههای اجتماعی میتوانند نقطه آغاز سراشیبی لغزندهای باشند که ما را به ورطه جهانی اورولی میکشاند؛ جهانی تحت کنترل برادر بزرگتر دادههای بزرگ که سنسورهای موجود در ادوات همراه ما و پیشرفتهای سریع در هوش مصنوعی به شکلگیری آن شتاب میبخشد. برخی حکومتهای تمامیتخواه با هدایت این تحولات در حال اعمال نفوذ و تسلط خود در سطحی بیسابقهاند. کوفیعنان دبیرکل پیشین سازمانملل در مقالهای با پرداختن به موضوع نقش و نگرانیهای ناشی از شبکههای اجتماعی در دنیای امروز، درباره این موضوع هشدار داده است.
اینترنت و رسانههای اجتماعی زمانی بهخاطر ایجاد فرصتهای جدید برای گسترش دمکراسی و آزادی، مورد ستایش قرار داشتند و توییتر، فیسبوک و سایر رسانههای اجتماعی بهواقع نقش مهمی در ناآرامیهای مردمی در جهان عرب (در سال2011) و در اوکراین (طی سالهای 2013 و 2014) ایفا کردند. اگر نگاهی به آن دوره بیندازیم، توییتر حتی توانمندتر از شمشیر و سلاح مینمود؛ هرچند حکومتهای تمامیتخواه بهسرعت به سرکوب آزادی اینترنت روی آوردند. آنها از جهان جدید و تهورآمیز دیجیتال پروا داشتند چراکه این جهان دور از حیطه تشکیلات امنیتی آنالوگ آنها قرار داشت. نگرانی آنها اما بیاساس بود. در همان موقعیت، بیشتر ناآرامیهای مردمی تحتتأثیر رسانههای اجتماعی، بهدلیل فقدان رهبری مؤثر، ناموفق بودند و سازمانهای سیاسی و نظامی سنتی توانستند دست بالای خود را همچنان حفظ کنند.
در واقع این حکومتها کوشیدند تا رسانههای اجتماعی را در راستای اهداف خود به کار گیرند. ما همه درباره بهرهگیری پنهانی روسیه از رسانههای اجتماعی با هدف تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات در اوکراین، فرانسه، آلمان و مشهورتر از همه ایالات متحده، شنیدهایم. فیسبوک برآورد کرده است که محتوای روسی این شبکه، شامل پستها و آگهیهای پولی، به دست 126میلیون آمریکایی، یعنی 40درصد جمعیت این کشور رسیده است.
ما همچنین باید اتهامات وارده را از سوی روسیه، مبنی بر نقش غرب در راهاندازی «انقلابهای رنگی» در اوکراین و گرجستان به خاطر داشته باشیم. به نظر میرسد که اینترنت و رسانههای اجتماعی میدان جنگ دیگری برای دستکاری پنهانی افکار عمومی فراهم آوردهاند.
وقتی حتی پیشرفتهترین کشورهای جهان به لحاظ تکنولوژی نمیتوانند از اصالت و درستی فرایند انتخاباتی خود محافظت کنند، میتوان چالشهای فراروی کشورهایی با دانش فنی پایینتر را تصور کرد. به بیان دیگر، این تهدید، جهانیاست. در فقدان اطلاعات و دادهها، به صرف احتمال دستکاری، افکار عمومی به نظریههای توطئه دامن میزند و اعتماد عمومی را به دمکراسی و انتخابات کاهش میدهد؛ آن هم در زمانی که اعتماد عمومی پیش از این پایین آمده است. «اتاقهای پژواک»1 ایدئولوژیک رسانههای اجتماعی به تعصبات و جهتگیریهای طبیعی افراد، دامن میزنند و فرصتهای مناسب را برای بحثهای سالم کاهش میدهند. این شرایط پیامدهایی واقعی دارد که موجب دوگانگی سیاسی میشود و ظرفیت رهبران سیاسی را برای مصالحه و توافق با یکدیگر کاهش میدهد؛ توافقاتی که مبنای ثبات دمکراتیک محسوب میشوند. همچنین سخنان نفرتپراکنانه، جذابیتبخشیدن به تروریسم و ایذا و آزار نژادی و جنسی که در اینترنت جا خوش کردهاند، میتوانند زمینهساز بروز خشونتهایی واقعی شوند.
اما رسانههای اجتماعی را نمیتوان نخستین انقلاب ارتباطاتی دانست که نظامهای سیاسی را به چالش کشیدهاند. دستگاه چاپ، رادیو و تلویزیون همگی در زمان خود، پدیدههایی انقلابی و بدیع مینمودند و همه آنها بهتدریج و با گذر زمان، حتی در لیبرالترین دمکراسیها، تحت نظارت قرار گرفتند. ما باید اینک امکان قراردادن رسانههای اجتماعی را تحت همان ضوابط شفافیت، مسئولیتپذیری و مالیات ـ مانند رسانههای متداول ـ بررسی کنیم.
در ایالات متحده، گروهی از سناتورها «لایحه آگهیهای صادقانه» را پیشنهاد دادهاند که همان ضوابط حاکم بر رسانههای چاپی، رادیو و تلویزیون را به رسانههای اجتماعی تعمیم میدهد. آنان امیدوارند که پیش از انتخابات میاندوره سال جاری، این لایحه، تصویب و تبدیل به قانون شود. در آلمان، قانون جدیدی مطرح شده است که شرکتهای عمده رسانههای اجتماعی را ملزم میکند سخنان نفرتپراکنانه و اخبار جعلی را ظرف 24ساعت حذف کنند؛ در غیر این صورت با جریمهای بالغ بر 50میلیون یورو (63میلیون دلار) روبهرو خواهند شد. هرچند این اقدامات میتواند مؤثر باشد، من مطمئن نیستم که وضع و اعمال قوانین در سطح ملی برای نظارت و تنظیم فعالیتهای سیاسی آنلاین کفایت کند. بسیاری از کشورهای فقیرتر نمیتوانند در برابر چنین فعالیتهایی بایستند و اعمال نظارت در هر جایی کار دشواری خواهد بود؛ چراکه بیشتر دادههای موجود، در خارج از کشورهای مورد نظر ذخیره و مدیریت میشوند.
اما درباره اینکه معیارهای جدید بینالمللی ضروریاند یا خیر باید گفت ما باید در جریان مهار زیادهرویهای جهان دیجیتال، مراقب و محتاط باشیم تا حق اصولی آزادی بیان را به خطر نیندازیم. در واقع جوامع باز نباید از بیم تضعیف آزادیهایی که مشروعیت خود را از آنها میدانند واکنش شدید نشان دهند.
در عین حال، ما نمیتوانیم منفعل باقی بمانیم. بازیگران عمده این حیطه، در سیلیکونولی2 و سایر مناطق، تقدیرشان را خود در دست دارند اما اگر ما آنها را متعهد نگهداریم میتوانیم به نقاط ضعف و نارساییهای نظام کنونی بپردازیم.
در سال2012 من «کمیسیون جهانی انتخابات، دمکراسی و امنیت» را فراخواندم تا چالشهای پیش روی درستی و اصالت انتخابات را شناسایی و مهار کند و به ترویج فرایندهای انتخاباتی مشروع بپردازد. فقط انتخاباتی که مردم آن را منصفانه و معتبر میدانند میتواند موجب چرخش مسالمتآمیز و دمکراتیک قدرت و رهبری شود، به برنده مشروعیت ببخشد و از بازنده حفاظت کند.
من به کمک بنیاد کوفی عنان، کمیسیون جدیدی را فرامیخوانم ـ این بار متشکل از مغزهای متفکر رسانههای اجتماعی و تکنولوژی اطلاعات در کنار رهبران سیاسی ـ تا به ما کمک کند که به مسائل ضروری جدید بپردازیم. ما در پی یافتن راهحلهایی عملی خواهیم بود که بهکار دمکراسیهایمان بیاید و از درستی و اصالت انتخاباتمان حفاظت کند و در همین حال فرصتهای متعدد ناشی از تکنولوژیهای جدید را تحت کنترل قرار دهد. ما رهنمودهایی ارائه خواهیم کرد که امیدواریم به کاهش تنشهای مخرب کنونی کمک کند؛ تنشهای ناشی از پیشرفتهای تکنولوژیک از یک سو و تداوم یکی از بزرگترین دستاوردهای بشریت یعنی دمکراسی.
تکنولوژی از حرکت بازنمیایستد و دمکراسی نیز متوقف نخواهد شد. ما باید بهسرعت عمل کنیم؛ چراکه ممکن است پیشرفتهای دیجیتال، سرآغاز سراشیبی لغزندهای باشد که ما را به ورطه جهانی اورولی3 میکشاند؛ جهانی تحت کنترل برادر بزرگ؛ جایی که میلیونها سنسور موجود در گوشیهای هوشمندمان و سایر ادوات همراه، دادهها را جمعآوری و ما را در قبال دستکاری افکار عمومی، آسیبپذیر میکند. چهکسی باید کنترل تمام دادههای جمعآوریشده توسط تلفنها و ساعتهای ما را در دست داشته باشد؟ از این دادهها چگونه باید استفاده کرد؟ آیا بهرهگیری دیگران از این دادهها باید در گرو کسب رضایت ما باشد؟ کسانی که از دادههای ما استفاده میکنند باید در قبال چه کسی پاسخگو باشند؟ اینها پرسشهای بزرگیاست که به آینده آزادی شکل میدهد.
* کوفی عنان ـ دبیرکل سابق سازمان ملل و برنده جایزه صلح نوبل ـ رئیس بنیاد کوفی عنان است که میکوشد با بهرهگیری از اراده سیاسی در سراسر جهان با تهدیدات موجود علیه صلح، توسعه و حقوق بشر مقابله کند.
مترجم:حمیدرضا خطیبی
پینوشتها:
1ـ در رسانههای خبری، لفظ اتاق پژواک، تمثیلیاست از اتاق پژواک صوتی که در آن، صدا در فضایی بسته منعکس میشود. اتاق پژواک توصیفی کنایی از وضعیتیاست که در آن اطلاعات، ایدهها یا باورها با ارتباطات و تکرار، تقویت میشوند. درون یک اتاق پژواک تمثیلی، منابع رسمی غالبا زیر سوال نمیروند و دیدگاههای متفاوت یا رقیب، سانسور، ممنوع یا کمتر از حد، پوشش داده میشوند.
2- نام منطقهای در شمال کالیفرنیا، در جنوب شرقی سنفرانسیسکو و در جوار دانشگاه استنفورد که طی دهههای اخیر تبدیل به قلب تپنده تکنولوژی جهان و محل کسبوکارهای نوپای در این حیطه شده است.
3- اشاره به جورج اورول ـ نویسنده سرشناس انگلیسی ـ و خالق اثر مشهور1984. اورول در این رمان، جهانی را (در آینده) به تصویر میکشد که در آن، ساختار تمامیتخواه و متکی بر تکنولوژی حاکم بر جامعه تحت عنوان «برادر بزرگ» تمامی افراد را تحت کنترل شدید خود دارد.