• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
یکشنبه 15 فروردین 1400
کد مطلب : 127176
+
-

جنجال به جای جذابیت

برنامه‌های صدا و سیما در نوروز 1400بیشتر با هدف موج‌سازی‌ در شبکه‌های اجتماعی ساخته شده بودند

جنجال به جای جذابیت

آیا جنجال در شبکه‌های اجتماعی سیاست تازه مدیران صداوسیماست؟ سال‌های پیش این موقع سال و در پایان تعطیلات، مرکز پژوهش‌های صداوسیما با استناد به آمار برخاسته از نظرسنجی‌های میدانی موفقیت سریال‌های تلویزیونی نوروز را اعلام می‌کرد. این آمار در سرنوشت حرفه‌ای تهیه‌کنندگان و عوامل تولیدی سریال‌ها نقش مهمی داشت، اما چند سالی است که میزان موفقیت و محبوبیت سریال‌ها نزد مدیران موج‌هایی است که برنامه‌های نمایشی در شبکه‌های اجتماعی راه می‌اندازند. وقتی یکی از مجریان اعتراف کرد که تهیه‌کننده از او خواسته تا روی آنتن چیزی بگوید که در شبکه‌های اجتماعی بحث‌برانگیز شود، خیلی‌ها حرفش را جدی نگرفتند، اما امروز روشن است که سازمان صداوسیما قصد دارد با برنامه‌های خود نه مخاطبان مقابل تلویزیون بلکه کاربران شبکه‌های اجتماعی را متوجه خود کند. پربیننده شدن قسمتی از سریال پایتخت که در آن از یک کارشناس انتقاد می‌شود در اینستاگرام، استقبال صفحات شبکه‌های اجتماعی زن‌محور از بخشی از یک‌ سریال شبکه سلامت که در آن به دوران قاعدگی زنان توجه شده و شوخی کاربران با حرکات موزون بهمن هاشمی در شبکه5 با ترانه محسن چاووشی و نقد تحلیل وحید رهبانی در نقش یک مأمور امنیتی درباره FATF در سریال گاندو2 نشانه‌هایی هستند برای مدیران سازمان از موفقیت برنامه‌های نوروز1400. اینکه رسانه‌‌ای به بزرگی تلویزیون در میان صفحات شخصی رسانه‌ای دیگرتأثیر خودش را معنی می‌کند، نیازمند تفسیری دیگر است. اما سیاست گویا همین است: جنجال به جای جذابیت، موج به جای مخاطب .

دوئل «نون خ» با «گاندو» با سس «پایتخت»
سریال‌های نوروزی 1400چقدر در جذب مخاطب موفق بودند؟
یاور یگانه- روزنامه‌نگار

سریال‌های نوروزی امسال تلویزیون، به چند دلیل، نسبت به سالیان قبل اهمیت بیشتری داشتند؛ اول از همه اینکه چه امسال را شروع قرن جدید بدانیم و چه ندانیم، 1400چنان عدد رُندی است که احتمالا همه اتفاقات ریز و درشت آن به خوبی در اذهان حک می‌شود؛ ازجمله کیفیت سریال‌هایی که در نوروز این سال از تلویزیون پخش شده است و برای متصدیان تلویزیون اصلا خوشایند نیست که سال 1400یادآور سریال‌های ضعیف و بی‌کیفیت باشد. همچنین کیفیت سریال‌های نوروزی تلویزیون در سال 1400می‌تواند نشانگر آن باشد که این رسانه در میان رسانه‌های رسمی و غیررسمی و مخالف و موافق ریز و درشت از چه جایگاهی در میان مردم برخوردار است. از طرف دیگر، با توجه به انتخاباتِ در پیش روی ریاست‌جمهوری، مسئولان صداوسیما هر برنامه‌ای را که تا روز انتخابات از تلویزیون پخش می‌شود با انگیزه و هدف خاصی روی آنتن می‌برند و در این میان سریال‌های نوروزی نیز مستثنی نیستند. به همه اینها باید کرونا را هم اضافه کنیم که تلویزیون مدعی است، با برنامه‌هایش در سرگرم کردن مردم و پرکردن اوقات بینندگانش، در مدیریت این بیماری نقش‌آفرینی کرده است. این گزارش به این موضوع می‌پردازد که آیا سریال‌های نوروزی تلویزیون آنقدر جاذبه داشتند که تلویزیون را به اهدافش برساند.

بی‌نمک‌ها و بانمک‌ها
سریال، برخلاف فیلم که معمولا کمی بیشتر یا کمتر از 2ساعت وقت می‌گیرد، مدت زمان زیادی از وقت مخاطبانش را به‌ خود اختصاص می‌دهد و حتی ممکن است تولید و پخش یک ‌سریال چندین سال ادامه پیدا کند. در این وضعیت مهم‌ترین عنصر از نظر داستانی برای سریالی که نمی‌خواهد مخاطبانش را از دست دهد، شخصیت‌های همدلی‌برانگیز است که توجه مخاطب را به‌دست آورند و بتوانند برای مدت طولانی در کانون توجه باقی بمانند، اما خلق شخصیت‌های دوست‌داشتنی که بیننده به سرنوشت‌شان علاقه‌مند شود کار راحتی نیست؛ خصوصا در تلویزیون که بعضی چیزها را نمی‌شود مطرح کرد و به همین دلیل شخصیت‌ها و داستان‌های بسیاری از سریال‌ها غیرواقعی می‌شوند و سخت جایی در دل بیننده پیدا می‌کنند، اما سریالی مثل «پایتخت»، از بابت خلق شخصیت‌های جذاب که با مردم ارتباط برقرار کنند، توانست در دهه 1390موفق باشد. ساخت 6فصل از این سریال در طول یک دهه نشان می‌دهد که خانواده «معمولی» و اقوام و آشنایان‌شان، با وجود اینکه به خطه شمال ایران تعلق دارند، اما ماجراهای تقلاها و دست‌وپا زدن های‌شان تقریبا در همه ایران مشتری پیدا کرده است، اما فصل ششم این سریال که به‌دلیل شیوع کرونا ناتمام مانده بود، با پخش 2 قسمت آخر آن در آستانه نوروز 1400، به این گمانه دامن زد که شاید دیگر وقت آن رسیده پایتخت به آخر برسد و بیش از این ادامه پیدا نکند. عمده‌ترین انتقادی که به 2 قسمت آخر پایتخت 6 وارد شد، بی‌ربط بودن خط داستانی به قسمت‌های گذشته این فصل و در کل بی‌نمک بودن آن بود، اما گویا این شکست شبکه یک، با اقبالی که به فصل سوم سریال «نون خ» نشان داده شد جبران شد. انتخاب اول کسانی که در نوروز پای تلویزیون نشستند «نون خ 3» بود. شخصیت‌هایی که با لهجه کردی صحبت می‌کنند و گاه با ساده‌دلی و گاه با زرنگی مسبب اتفاقاتی می‌شوند که معمولا تاوانش را باید شخصیت اصلی این سریال یعنی «نورالدین خانزاده» (با بازی سعید آقاخانی) بدهد. البته خط کلی داستان در فصل سوم این سریال همچنان چندان قوی نیست و بار همه جذابیت آن روی دوش شوخی‌ها و شیرین‌کاری شخصیت‌ها گذاشته شده است.

جاسوس‌بازی ایرانی
فصل دوم «گاندو» که در آخرین لحظات، سریال نوروزی شبکه سه شد، بیش از اینکه شخصیت‌ها، داستان و اجرای جذابی داشته باشد، موضع‌گیری‌ها و متلک‌های سیاسی‌اش خبرساز شد. نه مأموران امنیتی کارکشته و نه جاسوسان خطرناک این سریال متقاعدکننده نیستند و با قراردادها و قواعد ژانر تریلر فاصله زیادی دارند، اما از آنجا که این سریال بازتاب‌دهنده عقاید جناح سیاسی‌ای است که با مذاکرات برجام و دولت زاویه دارد، معمولا واکنش‌هایی در میان سیاسیون ایجاد می‌کند. قسمت سیزدهم این سریال قسمت پایانی این فصل نبود و گویا قرار است ادامه آن پس از انتخابات ریاست‌جمهوری به روی آنتن برود. مشخص نیست آیا این خواست دولت است که ادامه سریال به زمان دیگری موکول شود یا شگردی تبلیغاتی است برای تشنه نگه داشتن مخاطب و پنهان کردن این واقعیت که سایر قسمت‌های این سریال به لحاظ فنی هنوز آماده روی آنتن رفتن نشده است. حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور، در توییتی نوشته: «صریح باشید و بازی نکنید، بگویید چه‌کسی، از کجا و چه زمانی، درباره سانسور یا ممانعت از پخش کدام بخش از کدام سریال بر چه قسمتی از صداوسیما فشار آورده است. آیا اساسا صداوسیما نقشی در تولید یا پخش این سریال داشته است؟» مهارت گاندو، بیش از ایجاد سرگرمی با جاسوسان بین‌المللی، به نمایش درآوردن رقابت‌ها و جبهه‌بندی‌های داخلی است و جذابیتش نه از شخصیت‌های سریال که از طرفداران و مخالفان آن نشأت می‌گیرد.

تکرار، حرف اول را می‌زند
برنامه‌های ویژه نوروزی و مسابقات پخش شده در نوروز
فهیمه پناه‌آذر-روزنامه‌نگار

ساخت برنامه‌های ترکیبی و گفت‌وگومحور و مسابقات تلویزیونی طی 3سال گذشته در سازمان آنقدر زیادشده که وقتی یک شبکه تلویزیونی را برای تماشا انتخاب می‌کنیم حتما یک مسابقه تلویزیونی در کنداکتور آن شبکه دیده می‌شود؛ مسابقه‌های تلویزیونی که عموما جذابیتی برای مخاطبانشان ندارند؛ چراکه نوع خارجی آنها را سال‌های پیش و حتی خیلی جدیدتر در شبکه‌های غیرفارسی‌زبان دیده‌اند. خلاقیت و نوآوری در این برنامه‌ها جایش را به سلبریتی‌محوری و کپی‌برداری داده است.  به‌نظر می‌رسد خلاقیت در برنامه‌سازی دیگر در میان سازندگان تلویزیونی دیده نمی‌شود. اوج این نوع برنامه‌سازی هم در مناسبت‌های مهمی چون نوروز دیده می‌شود که شبکه‌های مختلف سازمان در تلاشند که لحظات مهیجی را برای مخاطبان خود داشته باشند؛ لحظات مهیجی که گاهی رقص هم در آن دیده می‌شود.

از رقص تا سماع مجری
چند و چون جایگاه رقص درمیان مردم یک طرف اما اصولا رقص یا همان حرکت موزون در سیما جزو خطوط قرمزی به‌حساب می‌آید که شاید موجب توقیف یک برنامه یا ممنوع‌الکار شدن یک مجری شود. به‌نظر می‌رسد سازمان در برنامه‌های نوروزی خود سعی داشته یا خودش را به مخاطب و مردم نزدیک کند یا اینکه مجریان به‌خاطر تکراری نشدن برنامه‌هایشان و جذابیت و مردمی‌تر شدن حاضر به انجام این حرکات شده‌اند؛ البته در این میان استعداد مجری هم در رقص بسیار مهم بوده و هست.

نبود خلاقیت؛ حلقه گمشده برنامه‌سازان
شاید در سال‌های خیلی دور یکی از نقدهای مهم به مدیران شبکه‌های تلویزیونی و سازندگان برنامه‌ها شتابزدگی بود، اما در این سال‌ها عدم‌ریسک‌پذیری و نبود خلاقیت می‌تواند نقد مهم تلقی شود؛ تلاش‌های بیهوده با هزینه بودجه‌هایی که بخشی از آن به واسطه تبلیغ کالا و پلتفرم‌ها و... تامین می‌شود؛ هزینه‌هایی که گرفته می‌شود و به‌دنبالش خواسته‌هایی که از سوی حامیان مالی به برنامه‌ها تحمیل می‌شود. برای گزارش سراغ برخی از مجریان پیشکسوت و قدیمی تلویزیون رفتیم، اما تمایلی به صحبت و پاسخ به سؤالات نداشتند و برخی نیز عنوان می‌کردند که سال‌هاست ترجیح می‌دهند به جای تماشای برنامه‌ها، بنویسند و مشغول کارهای دیگر شوند. در این میان خود برنامه‌سازان نیز تمایلی به صحبت نداشتند.

محدودیتی که برنامه‌ساز دارد
یکی از برنامه‌سازان سازمان که علاقه‌ای هم به درج نامش ندارد، نبود خلاقیت را عامل اصلی ساخت برنامه‌های تکراری نمی‌داند. وی معتقد است که محدودیت‌ها در ارائه طرح و برنامه و سلایق شخصی مدیران در روند تولید برنامه‌های ترکیبی باعث‌شده که سازندگان به آنچه مدیران می‌گویند اکتفا کنند. وی همچنین توضیح می‌دهد: «سلیقه مدیران گویا در شبکه‌های مختلف متفاوت است و همین باعث شده که سازندگان برنامه‌های ترکیبی نتوانند با دست باز و خیال آسوده طرح‌های خود را عملی کنند و بسیاری از برنامه‌سازان ترجیح می‌دهند کار کنند تا اینکه هر روز برای دادن توضیحات در دفتر مدیران حضور داشته باشند.»

مخاطب‌گریزی 
هر چند در میان انبوه برنامه‌های ساخته‌شده در نوروز برخی از مسابقات یا برنامه‌های ویژه مورد پسند بودند، اما این پسند و استقبال آنقدر نیست که بتوان آن را بهترین برنامه‌ نوروزی نامید. علاوه بر برنامه‌های ویژه تحویل سال نو، در ۱۳ روز تعطیل سیمای ملی تولید مسابقات و برنامه‌های زنده را در جدول پخش خود قرار داده بود؛ برنامه‌هایی که تلاش زیادی در مفرح کردن اوقات تعطیلی مخاطبانش داشت و علاقه‌مند به ایجاد فضای شاد بود. اما نتیجه تمام تلاش‌ها در نهایت به لبخندهای تصنعی ختم می‌شد که علاوه بر جذب مخاطب، مخاطب‌گریزی را به‌دنبال داشت.

درگذشت فیلمبردار نیاز

 حسین ملکی، مدیر فیلمبردار، عکاس و بازیگر سینمای ایران دیروز در 80سالگی درگذشت. به گزارش همشهری، روز گذشته دختر این هنرمند قدیمی سینمای ایران خبر درگذشت ملکی را پس از یک دوره بیماری تأیید کرد. ملکی کار در سینما را در سال1345 با بازی در یک نقش فرعی فیلم مرد نامرئی ساخته اسماعیل کوشان آغاز کرد، اما حضور جدی‌اش در سال1350 با عکاسی فیلم نقره‌داغ ساخته ایرج قادری رقم خورد. او تا سال1370 در بیش از 35پروژه سینمایی به‌عنوان عکاس حضور داشت. بازی در نقش‌‌های فرعی که عکاس آنها بود، یکی از ویژگی‌های کار ملکی در سینمای ایران بود. او در بیش از 40فیلم در نقش‌های فرعی حاضر شد که در بسیاری از آنها عکاس فیلم هم بود. تاراج (1363) و گروهبان (1369) از معروف‌ترین فیلم‌هایی است که حسین ملکی در آنها هم عکاس بود و هم بازیگر یکی از نقش‌های فرعی. در سال1369 کامبوزیا پرتوی از حسین ملکی به‌عنوان مدیر فیلمبرداری برای پروژه بازی بزرگان دعوت کرد. فیلمبرداری فیلم نیاز ساخته علیرضا داوودنژاد، باعث تثبیت کار ملکی به‌عنوان فیلمبردار شد. «شیفته» ساخته محمدعلی سجادی و «سالاد فصل» ساخته فریدون جیرانی از فیلم‌های معروف کارنامه حسین ملکی به‌عنوان فیلمبردار است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید