استقلال باشگاه اتفاقات عجیب و غریب است. مثلا شیخ دیاباته از این در فرودگاه بیرون میرود و هروویه میلیچ از آن یکی در داخل میشود. تعطیلات این یکی شروع شده و قهر آن یکی تمام میشود. میلیچ که چندین بازی مهم استقلال را از دست داد، در حالی به تهران برگشته که تمرینات بهزودی به مناسبت آغاز سال نو تعطیل میشود. یعنی قاعدتا او باید تا الان میماند، بعد میرفت. دستکم اما بازگشت میلیچ از یک نظر «بهموقع» است. نخستین بازی استقلال قرار است با ماشینسازی باشد و این همان مسابقهای است که در دور رفت، میلیچ آن تک گل زیبا را از روی ضربه کاشته زد. عجب گلی بود انصافا؛ فقط حیف که خودش را نیمکتنشین کرد و 2ساعت بعد از بازی هم مارادونا مرد.
خودشان نمیتوانستند بگویند؟
آقا انصافاً ما آخرش نفهمیدیم زیر پوست تراکتور چه میگذرد. هر لحظه یک خبر و شایعه جدید منتشر میشود و آدم اتفاقات روز بعد این باشگاه را حتی حدس هم نمیتواند بزند. داستان جدایی اشکان دژاگه و مسعود شجاعی از تراکتور هم در همین دسته قرار میگیرد. کلا مشخص نشد چرا این دو نفر تا آستانه جدایی پیش رفتند، به چه دلیل معاون باشگاه برکنار شد و چطور آخرش سایت باشگاه با 2خط مصاحبه از قول آنها، خبر جداییشان را تکذیب کرد. نمیدانیم الان که شما این مطلب را میخوانید تکلیف 2کاپیتان تراکتور چه شده، اما یک چیز قطعی است؛ اگر آنها هیچ مشکلی نداشتند، خودشان حرف میزدند و سوءتفاهم را رفع میکردند، نه اینکه باشگاه به مبهمترین شکل ممکن از قول آنها خبر از ماندگاریشان بدهد.
تحویل بگیر آقای گلمحمدی!
داستان مناظره یحیی گلمحمدی با سرپرست سابق باشگاه پرسپولیس هم حکایتی شده است برای خودش. الان قصه اینطوری است که مهدی رسولپناه هفتهای یکبار یک بیانیه به برنامه فوتبال برتر میدهد و برای مناظره با یحیی اعلام آمادگی میکند. گلمحمدی هم طبیعتا قبول نمیکند و این موضوع همینطور در هفتههای بعد ادامه مییابد. کل این ماجرا میتوانست وجود نداشته باشد، اگر یحیی در زمان همکاری با رسولپناه مقداری سعهصدر به خرج میداد و آنطور بیمحابا به مدیر وقت باشگاه یورش نمیبرد. شما وقتی به وزیر ورزش 2روز وقت میدهی رسولپناه را بردارد، طبیعتا طرف دست به سینه نمینشیند و درصدد تلافی برمیآید. آخرش هم کار میکشد به اینجا که آن طرف مدام دعوت به مناظره کند و شما با رد کردن دعوتش، به ابهامات دامن بزنی.
نکته بازی / عجب گل پرحادثهای بود
در همینه زمینه :