روزی که «آب» جان بگیرد
با وجود بارندگیهای اخیر، بازهم کارشناسان از چنبره خشکسالی بر ایران خبر میدهند
بهناز جلالیپور :
بیش از یک دهه است که بحران آب، گریبان ایرانیان را گرفته و ظاهرا به این زودیها هم خیال رهاکردن آن را ندارد. هر سال زمستان، همه چشم به آسمانی دارند که دل به باریدن نمیدهد و از همان وقت هم خطونشانها و بیموهراسها شروع میشود که به استقبال تابستان خشک و بیآب خواهیم رفت.
صرفهجویی، جیرهبندی مقطعی آب، قطع انشعاب واحدهای پرمصرف و جریمههای ریالی نیز همه و همه نمیتوانند حتی اندکی از بحران آب بکاهند؛ بهخصوص وقتی که مسئولان در زمان هشدار فراموش میکنند که بیشترین میزان هدررفت آب، به سیستم انتقال آن مربوط است که از فرط کهنگی، همیشه نشتی دارد؛ آنقدر که صرفهجوییهای خانگی هم آن را جبران نمیکند.
بر اساس آمارهای موجود، طی 10سال اخیر میزان بارندگی کشور حدود 11درصد نسبت به متوسط بلندمدت کاهش یافته و به تبع آن حجم جریان سطحی در دوره مشابه 44درصد کاهش یافته است.
در این سالها هیچگاه مخازن سدها به طور کامل پر نشده است. در سالهایی نیز این کسری در سدها چنان بوده که حجم آب حتی به نیمه سد نیز نرسیده است. همچنین وضعیت کل چاههای ایران حاکی از آن است که حدود 45درصد آنها غیرمجاز هستند.
میزان بارشهای کشور ظرف یک سال گذشته و وضعیت آبهای ذخیرهای و جاری هم چشمانداز روشنی پیش روی کشور نمیگذارد. میزان بارشهای حوضه آبریز خلیجفارس و دریای عمان از ابتدای مهرماه تا 16دیماه سال آبی گذشته (96-95) برابر 74.7میلیمتر بوده که در سال آبی جاری (97-96) با 30درصد کاهش به 44.7میلیمتر رسیده است.
همچنین ارتفاع کل ریزشهای جوی کشور از ابتدای مهرماه تا 16دیماه سال آبی 97-96بالغ بر 33.9میلیمتر بوده که این مقدار بارندگی در مقایسه با سال آبی گذشته در مدت مشابه (54میلیمتر) به میزان 20.1درصد کاهش داشته است.
مجموع این شرایط چنان بوده که امسال هم همچون سالهای قبل، هشدارها نسبت به کمبود و بحران آب پیش از شروع فصل گرما آغاز شده است. اما مشکل، جدیتر از اینهاست؛ چنانکه محمدعلی نجفی در زمان تصدی شهرداری تهران، علاوه بر نگرانی در مورد کیفیت آب، نسبت به کمبود آن نیز واکنش نشان داد و گفت: «باید نگران تامین منابع آب در آینده باشیم. بخش عمدهای از نشست زمین در شهر تهران، از عوارض استفاده بیش از حد از منابع آبیاست».
شاهرخ فاتح ـ رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی ـ نیز از وقوع خشکسالی در ۹۷درصد مساحت کشور خبر داده که از درجات خفیف تا شدید بر کشور حاکم شده و گفته است: «در مقیاس بلندمدت ۸درصد از مساحت کشور با خشکسالی خفیف، ۳۰درصد با خشکسالی متوسط، ۴۷درصد با خشکسالی شدید و ۱۰درصد مساحت کشور با خشکسالی بسیار شدید مواجه است». به گفته او مشکلات آب کشور محصول شرایط طبیعی و عوامل انسانیاست. در بخش شرایط طبیعی، افزایش دما و کمبارشی منجر به خشکسالی شده است اما با مدیریت فعالیتهای انسانی در حوزههای کشاورزی و صنعت و کاهش مصرف آب، میتوان از تشدید، تداوم و توسعه خشکسالی کشور جلوگیری کرد.
بر اساس آمارهایی که وی اعلام کرده است، ۹۹درصد مساحت کشور درگیر خشکسالی کوتاهمدت است. از این رقم ۷درصد مناطق، خشکسالی خفیف، ۳۱درصد خشکسالی متوسط، ۴۲درصد خشکسالی شدید و ۱۹درصد خشکسالی بسیار شدید دارند. او در نهایت راه علاج را پذیرش شرایط اقلیم خشک و نیمهخشک ایران و سازگارشدن با آن دانسته است.
آب از سرچشمه چکه میکند
درحالیکه خطونشانهای زیادی برای شهروندان پرمصرف کشیده میشود و تبلیغات زیادی برای مصرف بهینه صورت میگیرد تورج فتحی ـ کارشناس منابع آب و خاک ـ بدون آنکه گناه را از گرده شهروندان بردارد، 2علت فرسودگی شبکه آبرسانی شهری (بهخصوص در کلانشهرها) و حفر چاههای غیرمجاز را علل اصلی وضعیت بحرانی آب میداند. البته او تاکید دارد که بخش عمده آب در بخش کشاورزی مصرف میشود اما بحران آب در بخش شهری نیز از همان دردی رنج میبرد که در بخش کشاورزی با آن مواجهیم.
به گفته او در بسیاری از شهرها ـ بهخصوص کلانشهرهایی مانند مشهد، تهران، تبریز، اصفهان و شیراز ـ شبکه آبرسانی، فرسوده است و میزان هدررفت آب شرب تصفیهشده که هزینه بالایی هم صرف تصفیه آن میشود بسیار بالاست. بر اساس اعلام شرکت آبفا در شهر تهران بهازای هر 100لیتر، حداقل 35لیتر هدررفت وجود دارد؛ یعنی اگر در تهران یک میلیارد مترمکعب آب از سدها تامین شود، 350میلیون مترمکعب آن هدر میرود.
فتحی میگوید: «شبکه آبرسانی شهرها که در دهههای 30 و 40 شمسی ساخته شده، نیازمند بازسازی، تعویض و مرمت است اما تاکنون کمتر به این ضرورت، توجه شده است. از آنجا که چنین اقداماتی چندان به چشم نمیآیند کمتر مدیری سراغ انجامشان میرود».
بحران مدیریت به جای بحران آب
اما اگر قرار باشد شبکه آبرسانی مرمت شود، یک سوی این تغییر و تحول و بهسازی بزرگ، مجلس است که باید بودجه مناسب را به این امر اختصاص بدهد.
علیمحمد شاعری ـ رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی ـ هم معتقد است که هرچند ایرانیان بیشتر از مردم کشورهای اروپایی که میزان نزولات آسمانیشان به مراتب از ایران بیشتر است آب مصرف میکنند اما آنها مقصر اصلی نیستند و باید گناه را به گردن مدیرانی انداخت که ظرف سالهای مختلف نسبت به موضوعات اساسی، بیتوجه بودهاند. او تاکید دارد که کشور در بخش آب دچار سوءمدیریت و بحران مدیریت است و بیشتر از کمبود آب، در مدیریت آن دچار بحران هستیم.
به گفته او دولت مکلف است که برای پیشگیری از هدررفت30درصدی آب در مصارف شهری به دلیل فرسودگی سیستم آبرسانی، نسبت به بازسازی شبکه و افزایش بهرهوری آب اقدام کند. همچنین افزایش راندمان آب به میزان 60درصد از طریق اصلاح و نوسازی شبکههای آبرسانی، هوشمندسازی مصرف آب، تفکیک آب شرب از آب خام، توسعه فضای سبز سازگار با شرایط کمآبی و توسعه فعالیتهای بالادست، از دیگر تکالیف دولت است. هوشمندسازی مصرف آبهای زیرزمینی، تصفیه و بازچرخانی فاضلاب شهری به میزان حداقل 5درصد و اصلاح الگوی مصرف نیز از مواردی است که در برنامه ششم توسعه کشور بر عهده دولت گذاشته شده است.
البته میزان اجراییشدن یا نشدن این تکالیف، بعد از اتمام برنامه مشخص میشود اما معمول این است که هر اقدام عمرانی، در زمانی چندبرابر آنچه تعیین شده، انجام شود.
او میگوید: «وزارت نیرو تمام شبکههای فرسوده را بررسی کرده که نقشه آن آماده است و در این مورد برنامه نیز دارد اما دولت باید منابع لازم، سازوکار و شیوه مناسب برای اجرای آن را مهیا کند و با مشارکت بخش خصوصی و سازمانهای مالی بینالمللی، این برنامه را اجرایی سازد».
او تاکید دارد که با توجه به کاهش 40درصدی اعتبار آب در بودجه، باید گفت که آب، اولویت اول را ندارد و بحران کنونی، بیشتر محصول کمبود منابع و بحران مدیریت است.
شهر سبز با سفرههای خشکیده آب
امروزه شهر ـ باقواره و بدقواره ـ تا توانسته خودش را کش داده و ساختمانهای خاکستری بیحساب در آن بالا رفتهاند. مرگ باغها و حیاطها وقتی رقم خورد که جمعیتی فراتر از توان شهرها، سقف میخواست. حالا به جای فضاهای سبز شخصی، سبزی در شهر پراکنده شده است؛ فضاهای سبزی که مانند هر تنابندهای تشنه آبی هستند که آسمان از آنها دریغ میکند و باید آن را از زمین بگیرند. اما وقتی آب مجاز پیدا نشود، بازار غیررسمی فعال میشود.
به گفته فتحی، یکی دیگر از مشکلات مربوط به بحران آب در فضاهای شهری، استفاده بیرویه از آب برای تامین و نگهداری فضای سبز است. طبق یک آمار غیررسمی بیش از 500حلقه چاه عمیق غیرمجاز در تهران برای تامین آب و آبیاری فضاهای سبز حفر شده است.
او میگوید: «به جای حفر چاه در دشت تهران که مناطق جنوبی آن دچار فرونشست شده و شرایط بحرانی پیدا کرده و موجب شده که بیلان آب در دشت تهران از سالها قبل منفی شود، باید از طرحهای تغذیهای مصنوعی برای حفاظت از آبهای زیرزمینی استفاده کرد».
به گفته فتحی، علاوه بر اینکه آبیاری فضای سبز باید به صورت سیستماتیک و با حداقل آب انجام شود، لازم است که از گونههای گیاهی سازگارتر با شرایط آبوهوایی این منطقه بهره ببریم. آنطور که این کارشناس آب و خاک میگوید با این اقدامات میتوان به میزان قابلتوجهی در مصرف آب، صرفهجویی کرد و کمتر گناه مدیریت و کمکاری آن را به گردن شهروندان انداخت.
البته مصرف سرانه آب در ایران هم بالاتر از نرم جهانی است و در شرایطی که سرانه مصرف جهانی 150تا 180مترمکعب است، این عدد در ایران به بیش از 220مترمکعب میرسد. شاید اگر پیشبینیها و نگرانیهای جهانی محقق شود و جنگ و نزاعی بر سر آب شکل بگیرد، آیندگان در تاریخ بنویسند مایه حیات، دنیا را به جان هم انداخت و زیر و زبر کرد.