دشواریهای آغاز دیپلماسی برای بایدن
دیاکو حسینی ـ تحلیلگر سیاست خارجی
باوجود یکماه از سپری شدن تغییر دولت در ایالاتمتحده نهتنها هنوز نشانههای روشنی از دگرگونی عمده در سیاست خارجی آمریکا دیده نشده، بلکه حتی نمیتوان گفت که دولت بایدن اساساً سیاست خارجی تازهای در پیش گرفته است. جو بایدن بارها از بازگشت آمریکا به جهان خبر داده، اما جز در موارد معدود شامل بازگشت به پیمان آب و هوایی پاریس و تلاش برای احیای عضویت آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، اقدامات عملی آمریکا در اصلاح رویههای مخرب دولت ترامپ ناچیز بوده است. یکی از دلایل روشن این نقص، زمانبر بودن جاگیری دولت جدید و تغییرات اجرایی در بدنه سیاستگذاری است، اما دلیل دیگر، شکاف رو به افزایش حزبی و ناتوانی دولت و کنگره در دستیابی به یک چارچوب مشترک در مواجهه با مهمترین موضوعات سیاست خارجی است. شکست رئیسجمهور مستقری که تأیید نزدیک به نیمی از رأیدهندگان را داشته، پیامدهایی دارد. بایدن وعده داده که اختلافنظر 2حزب را با هدف حفظ اتحاد آمریکا کاهش دهد. این تعهد بایدن را از تعقیب ابتکار عملهای جسورانهای که بازتاب دیدگاههای حزبی، علایق شخصی یا برآوردهای تخصصی کارکنان و مشاوران دولت باشد، بازمیدارد. او میخواهد نشان بدهد که به اندازه دونالد ترامپ قادر به استفاده از موضع قدرت آمریکا در رویارویی با چالشهای سیاست خارجی است. در ارتباط با ایران این مسئله بارزتر است. براساس یک دیدگاه رایج، موفقیت ایران در پشت سرگذاشتن سیاست فشار حداکثری بدون آنکه ایران را وادار به تغییر سیاستهای منطقهای آن کند، ایران را در موضع مذاکراتی بهتری در قیاس با آمریکا قرار داده است. تلاش برای بهبود موضع مذاکراتی آمریکاست که دولت بایدن را از لغو زودهنگام تحریمهایی که آخرین امید آمریکا برای ایجاد انگیزه برای ایران در سپردن امتیازهای بیشتر است، منصرف کرده است. به همین دلیل بود که تاکنون از بازگشت فوری به برجام درحالیکه هنوز چشماندازی برای رفع آنچه نواقص برجام در رابطه با مدت زمان محدودیت برنامههای هستهای و همچنین اختلافات 2کشور حول موشکهای بالستیک و سیاستهای منطقهای بهدست نیاورده، پرهیز کرده است. دستور بایدن برای حمله نظامی به مقر شبهنظامیان در سوریه درحالیکه چند روز قبل از آن شاهد حمله به نیروهای آمریکایی در اربیل بودیم نیز عمدتاً برای نمایش در سیاست داخلی آمریکا برای ارسال این پیام بود که برخلاف تبلیغات جمهوریخواهان، دولت او در برابر اقدامات منتسب به ایران علیه منافع آمریکا سکوت نخواهد کرد؛ هرچند که در نگاه اول این اقدامات چشمانداز دیپلماسی را تضعیف میکند، اما درواقع بایدن میکوشد از راه اعتمادسازی داخلی و اطمینان دادن به متحدان منطقهای آمریکا، راه پرسنگلاخ دیپلماسی را هموارتر کند.
با این حال، تعلل بیش از حد دولت بایدن در برداشتن گامهای عملی در از سرگیری دیپلماسی با ایران و دیگر طرفهای 1+4میتواند با دامن زدن به زمینههای سوءتفاهم در بستر بیاعتمادی از پیش آمادهای که میان 2کشور وجود دارد، افقهای دیپلماتیک برای حل اختلافات را تیره و تار کند. تقلای ایران و آمریکا برای وارد شدن به کانال دیپلماتیک از موضع برتر، ممکن است به یک بازی طولانی و در عین حال پرریسک بدل شود که نهتنها تا ماهها به طول بینجامد، بلکه ناخواسته به تنشهایی دامن بزند که هدف از آنها نشان دادن توانایی هر کدام در مدیریت رفتار طرف دیگر است. دولت بایدن دیر یا زود باید با این واقعیت روبهرو شود که قادر نخواهد بود جمهوریخواهان را بهطور کامل با دیپلماسی احیای برجام همراه کند. همینطور احتمال کمی وجود دارد که آمریکای بایدن موفقیت چشمگیری در جلب رضایت رژیم نتانیاهو برای بازگشت واشنگتن به توافق هستهای با ایران یا اصولاً هر نوع توافق دیگری بهدست آورد. گذشت زمان به نفع آمریکا نیست. هرچند که تحریمهای اقتصادی فشار قابلتوجهی به ایران وارد کرده، ولی همزمان، سازگاری ایران با تحریمها نیز در ماههای اخیر افزایش یافته است. برنامههای هستهای ایران ممکن است درصورت طولانی شدن روند بازگشت آمریکا به تعهداتش جهشهای تازهای را فراتر از تعهدات ایران در برجام، مشابه اقدام اخیر در توقف اجرای پروتکل الحاقی تجربه کند که به نوبهخود نگرانی آمریکا و همینطور کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه را نیز تحریک میکند. اطلاع همه طرفها نسبت به نتایج نامطلوب تأخیر در شروع روند گفتوگوها این امیدواری را ایجاد کرده که دولت بایدن فشار زمانی را بهخوبی احساس کند؛ هرچند هنوز نمیدانیم که آستانه تحمل آن در برابر این فشار چقدر خواهد بود.