زیر آسمان شهر
دنیای شیرین آرتیستبازی
دکتر اسماعیل امینی|شاعر و مدرس دانشگاه:
در دورانی که اینترنت نبود و روزنامه نبود و مجله نبود و رادیو و تلویزیون نبود؛ حتی کتاب هم خیلی زیاد نبود چون کتابها را با دست مینوشتند و تکثیر میکردند، کتابها کم بودند و گران بودند. تازه همان کتابها را هم کسی نمیخواند چون آدم باسواد خیلی کم بود.
مردم از کار روزانه که برمیگشتند، زیر نور چراغ پیهسوز مینشستند و به قصههای شیرین بزرگترها گوش میسپردند.
یکی از شیرینیهای این قصهها در آن بود که ذهن آدمها را از تلخیهای زندگی و واقعیتهای ناخوشایند، به دنیایی رنگارنگ و هیجان انگیز میبرد. در این قصهها همیشه قهرمانی بود که به داد مظلومان میرسید و حق ستمگران و دیوها و شرورها را کف دستشان میگذاشت.
گاهی این قهرمان از میان مردم بود و گاهی از امیران و پادشاهان. هر چه بود در دنیای خیالی قصهها، عدالت برنده بود و ستمگری بازنده بود. مظلوم به حق خود میرسید و ظالم مجازات میشد. رؤیای شیرینِ ازدواج پسر فقیر روستایی با دختر پادشاه، دل آدم را خنک میکرد.
بعد که سینما آمد، در تاریکی سالن سینما، نور آپارات دلها را روشن میکرد. قهرمانِ شجاع فیلم میآمد و دمار از روزگار نامردها و نالوطیها درمیآورد.
قهرمان فیلمفارسی در تهران همان نقشی را داشت که قهرمان فیلم هندی در بالیوود و قهرمان فیلم اکشن در هالیوود و هر قهرمان و آرتیست و اَبَرانسان و سوپرمن دیگری در هر جای دیگر عالم.
گریز از تنگناهای واقعیت و پرواز خیال و رؤیاپردازی، اگر در قصه و افسانه و سینمای آرتیستبازی، سرگرمکننده است و خنککنندۀ دل است و مفرح ذات، در عالم واقعی ویرانگر است و سازندۀ ذهنیت خردْگریز و منطقْستیز.
این قهرمانان افسانهای تا زمانی که در کلمات قصهها باقی بمانند و در پردۀ سینماها جولان بدهند، شیرین و دوستداشتنی و دستنیافتنی هستند.
اما نباید تصور کنیم که رئیسجمهور و نمایندۀ مجلس و وزیر و شهردار و استاندار هم از زمرۀ همان قهرمانان افسانهای هستند و میتوانند همۀ دیوها و شرورها و بدبختیها و ظلمها و ناکامیها را به اشارهای نابود کنند؛ ظالمان را به خاک سیاه بنشانند و مظلومان را به عرش اعلی برسانند و بیکاری را از بین ببرند و نرخ ارز را 10 برابر کم کنند و حقوقها را 10برابر زیاد کنند و ما خیره بر صفحۀ تلویزیون یا پردۀ سینما از دیدن این قهرمانان اسطورهای کیف کنیم و شاد بشویم و لابهلای ابرها پرواز کنیم؛ اگر چه سهمی از این اسطورهسازی و دامن زدن به ذهنیتگریزان از خرد و منطق و واقعبینی حاصل نمایشهای تبلیغاتی و سخنرانیهای انتخاباتی و برنامههای خیالپردازانۀ صاحبان مناصب است.