بیآرزویی تهدید است
الهام فخاری-عضو شورای شهر تهران
امروز بهدلیل کرونا و شرایط بد اقتصادی در وضعیتی قرار گرفتهایم که نتوانستنها، نداشتهها و کاستیهایمان پررنگتر شده است و گویا عادت کردهایم از مردم پرسیده شود مشکل یا مسئله شما چیست؟ مهمترین مسئله تهران چیست؟ تهران چه مشکلی دارد؟ این در حالی است که در این شرایط میتوان به جای جنبههای منفی رویکرد سازندهای داشت و از خود و دیگران بپرسیم چه چیزی دوست دارید؟ یا در تهران دوست دارید چه اتفاقی بیفتد؟ کمپین آرزوهای تهران هنگام مطرح شدن چالشبرانگیز شد. برخی از واکنشها برای من هم پرسشانگیز بود.
گویی مردم از آرزو کردن و پرداختن به خواسته و آرزوهایشان عقبنشینی کردهاند. از کنار این وضعیت نباید بیتفاوت گذشت چرا که نشانهای است از اینکه باید در زمینه بهبود زندگی شهروندی و سلامت روان مردم اثربخشتر و بیشتر کار کنیم. باید هوشیار باشیم و ارزیابی کنیم چرا به نقطهای رسیدهایم که مردم در برابر پرسش چه آرزویی دارید واکنش منفی و تند نشان میدهند. آیا به بیآرزویی رسیدهایم؟ آیا به این حد از ناامیدی رسیدهایم که آرزویی نداشته باشیم یا نمیخواهیم آرزویمان را بیان کنیم؟ با همه این تلخیها فراموش نکنیم جامعه پویا و زنده است. هر چند همگی در پی چالشها و دشواریهای این سالها در فشار هستیم و خسته شدهایم ولی باید برای زندگی بجنگیم. میتوان به روزهای بهتر امید داشت، میتوان آرزوهایی را برای کاستن از فشار روانی این وضعیت به اشتراک گذاشت. میشود با هم آرزو کنیم و آرزوهایمان را با هم مطرح کنیم و برای تحقق آنها تلاش کنیم. واقعیت این است که انسان و جامعه بدون آرزو، انسان و جامعه مرده است. یکی از دلایلی که به لحاظ حرفهای نگران وضعیت اجتماعی هستیم این است که بیآرزویی پیامدهای آسیبرسان و گوناگونی دارد. تلاش ما صادقانه است برای اینکه تاریکی و تلخی و ناکامی ما را از زندگی رویگردان نکنند، بهخاطر این است که انسانها بیآرزو نشوند. جامعهای که بیآرزو و ناامید باشد ممکن است خودکشی کند. ما وظیفه داریم در برابر این شرایط مقاومت کرده و کمک کنیم تا فضای ناامیدی مهار شود و راهکارهایی روزمره و امیدآفرینیهایی سازنده تجربه شوند. در چنین شرایطی نباید فراموش شود اینکه به آرزوهایمان برچسب فانتزی نزنیم، و چه بهتر که فاصله میان خود آرزویی با خودِ زیسته عمیق و پرناشدنی نباشد. اگر میان آرزو و تجربه زیسته فاصله ژرف باشد، فرد از آرزو دست میکشد، خشمگین و ناامید میشود و زندگی عادی هم از این درماندگی اثر میپذیرد. شرایط نامناسب اقتصادی و کرونا فقط لطمه پولی و مالی به مردم نمیزند، چه بسا چشمانداز آینده و میل به آرزو داشتن و امید به آینده را هم در ابهام برده است. ما باید مراقب این مسئله باشیم و تمرین کنیم در شرایط سخت هم چشمانداز داشته باشیم و هم برای روزها و موقعیتی بهتر آرزو کنیم. روزگاری در دوران جنگ و روزهای بمباران در پناهگاهها به روزهای بهتر فکر میکردیم. هر چند امروز بمب فیزیکی روی مردم نمیافتد و مرزها درگیر جنگ نیست ولی اگر فشار اقتصادی ما را به چنین نقطهای رسانده باشد که آرزو کردن را از دست بدهیم، تهدید بزرگی است. ما در برابر مرگ میایستیم و مقاومت میکنیم و بخشی از این مقاومت آرزوهای ما است. آرزوی من برای تهران این است که همه اقشار به یکدیگر کمک کنند تا به وضعیت متعادلتری برسیم و ناامید نشویم.