روزنامهنگاران جهان بیکار شدند
بررسی مشکلات اقتصادی رسانههای جهان در دوران شیوع ویروس کووید-19
سمیرا مصطفینژاد_روزنامهنگار
بحران پیش از آغاز همهگیری کووید-19هم گریبان روزنامههای مختلف را گرفته بود. سر و کله زدن با بحران مالی، کاهش تبلیغات و اعتبار و ورشکستگی در مورد روزنامهها تنها مختص به عصر کرونا نیست. براساس پژوهش انجام شده توسط دانشکده رسانه دانشگاه کارولینای شمالی طی 15سال گذشته از هر 5روزنامه در آمریکا یک روزنامه تعطیل شدهاند، جمعیت روزنامهنگاران مشغول بهکار به نیم و حجم درآمد از محل تبلیغات روزنامهای به حداقل خود رسیده است. این وضعیت در کشورهای بسیاری با شدت کمتر یا بیشتر شایع شده است. با این همه در همین وضعیت هم بسیاری از روزنامهها با تلاش فراوان خود را سرپا نگهداشته بودند. آغاز همهگیری مانند همه بحرانهای دیگر، به این بحران هم دامن بیشتری زد و صنعت روزنامه، بهویژه روزنامههای محلی و کوچکتر که از پشتیبانی مالی قابلقبولی برخوردار نبودند دچار آسیبهای فراوانی شدند. روزنامهنگاران فراوانی در جهان از کار بیکار شدند و انتشاراتیهای زیادی هم به واسطه بحران اقتصادی تن به تعطیلی دادند. درآمدزایی روزنامهها بهواسطه تعطیلی مشاغل و در نتیجه آن کاهش درآمد حاصل از تبلیغات، کاهش مخاطبان بهدلیل ممنوعیتهای تردد و کاهش رویدادهای خبری بهدلیل تعطیل شدن روند عادی زندگی با کاهش چشمگیری مواجه شد و در عین حال روزنامههای زیادی بهمنظور اطلاعرسانی دقیقتر درباره ابعاد مختلف همهگیری، سیستم عضویت پولی خود را محدودتر یا ملغی کردند تا خوانندگانشان بهراحتی به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
واکنش کوتاهمدت روزنامهها به همهگیری
در کانادا شرکتهای ناشر روزنامه جز چندین روزنامه بزرگ مانند گاردین و تلگرام به چاپ روزنامههای کوچکتر محلی پایان دادند. برای مثال شرکت پستمدیا که در منیتوبای کانادا فعالیت دارد چاپ بیش از 8روزنامه خود را متوقف کرد. در اونتاریو هم بیش از 8روزنامه به نسخه چاپی خود پایان دادند و اکنون تنها در فضای مجازی فعالیت دارند. شرکت مترولند مدیا در اونتاریوی جنوبی هم از ماه می2020چاپ 3روزنامه خود را متوقف کرد. در کبک روزنامه CN2i از ماه مارس 6 روزنامه خود را به هفتهنامه تبدیل کرد و در اثر این اقدام 143نفر از نیروهای این شرکت تعلیق شدند. همچنین روزنامه یهودیان کانادایی در کبک پس از 60سال فعالیت تعطیل شد و چند روزنامه یهودی دیگر که از سال 1925در این ایالت مشغول بهکار بودند، به روزنامههای آنلاین تغییر وضعیت دادند.
در هنگکنگ روزنامه ساوتچاینا مورنینگپست، بزرگترین روزنامه انگلیسی زبان هنگکنگ که شرکت علیبابا پشتیبانی مالی آن را بهعهده دارد، از ماه آوریل اعلام کرد قصد اجرا کردن طرحی برای بقای روزنامه را دارد که این طرح شامل کاهش هزینهها و افزایش درآمد بود تا از ضرب تأثیرات اقتصادی همهگیری کرونا روی روزنامه کاسته شود. در روند اجرای این طرح، بلافاصله از حقوق 27مدیر ارشد روزنامه کاسته شد، کارمندانی که از حقوق بالاتری برخوردار بودند به 3 هفته مرخصی اجباری بدون حقوق فرستاده شدند، پرداخت حقوقها متوقف شد و تعدادی از نیروهای روزنامه هم تعلیق شدند. از آگوست 2020روزنامه اعلام کرد سیستم حق عضویت آنلاین خود را دوباره فعال خواهد کرد تا کسری بودجه خود بهدلیل کاهش میزان تبلیغات در دوران همهگیری را جبران کند. به این ترتیب خوانندگان این روزنامه در ماه تنها قادر به خواندن دو تا سه مطلب رایگان روی سایت روزنامه بودند و برای خواندن دیگر مطالب باید پول پرداخت میکردند. صنعت رسانه در هنگکنگ علاوه بر همهگیری کرونا تحتتأثیر تنشهای سیاسی ناشی از فشارهای شدید پکن به هنگکنگ و در نتیجه توقف صنعت توریسم و خردهفروشی در این شهر قرار گرفته بود. روزنامه اپلدیلی روزنامه هنگکنگی دیگری است که کرونا آسیب شدیدی به آن وارد کرد. درآمد تبلیغات این روزنامه در پی تظاهراتها و پس از آن همهگیری تقریبا به صفر رسید. همچنین تا اواخر ماه آوریل تعداد مشترکان نسخه آنلاین این روزنامه از 800هزار نفر به 600هزار نفر کاهش پیدا کرد.
رسانههای بریتانیایی زیادی هم در دوران کرونا دچار کاهش تبلیغات و در نتیجه افت شدید درآمدزایی شدند. اولیور داوودن، وزیر امور فرهنگ، رسانه و ورزش بریتانیا اعلام کرد همهگیری بزرگترین بحران وجودی تاریخ مطبوعات را به بار آورده است زیرا روزنامههای محلی و ملی با افت شدید تیراژ مواجه شدهاند. در اواخر ماه مارس 2020روزنامه اقتصادی سیتی ایام به توزیع نسخه چاپی خود پایان داد و نیمی از کارمندان خود را تعلیق کرد. مؤسسه ایندیپندنت، مالک پایگاه ایندیپندنت و ایندی 100هم به واسطه بحران مالی تعداد زیادی از کارمندان خود را تعلیق و حقوق مابقی کارمندان خود را کاهش داد. شرکت ریچ پیالسی که مالک روزنامههایی مانند دیلیمیرر و دیلی اکسپرس است، در آوریل سال 2020از کاهش 30درصدی درآمد خود خبر داد و تاماه جولای 550نیروی خود را اخراج کرد. حتی روزنامه گاردین هم پس از اعلام کاهش 25میلیون پوندی درآمد خود مجبور به تعلیق 180نفر از کارمندان خود شد.
روزنامههای آمریکایی هم از عواقب اقتصادی کرونا بینصیب نماندند و بسیاری از روزنامهها در این کشور مجبور شدند سیستم پرداخت حقعضویت خود را قطع کنند تا بتوانند اطلاعرسانی درباره همهگیری را بهصورت رایگان در اختیار مردم قرار دهند. دین باکت، سردبیر تایمز در پیامی به خبرنگارانش گفت: ویروس کرونا بعد از فاجعه 11سپتامبر مهمترین خبری است که جهان بهخود دیده است. سیاتل تایمز، وال استریت ژورنال، نیویورکتایمز، آتلانتیک و بلومبرگ ازجمله این رسانهها هستند. بسیاری از روزنامههای محلی از پیش از آغاز کرونا دچار بحران مالی شده بودند. چندین روزنامه وابسته به شرکت آلتویکلی مانند استرنجر و آستین کرونیکل مجبور به اخراج کارمندان و دریافت کمک هزینه شدند زیرا درآمد آنها بهشدت کاسته شده بود. به واسطه متوقف شدن برگزاری رویدادهای بزرگ اجتماعی، درآمد ناشی از تبلیغات این رویدادها که منبع اصلی درآمد آنها بود، قطع شد. تبلیغات آنلاین بسیاری از روزنامهها هم بهواسطه محدودیت فعالیت کسبوکارها و همچنین اختصاص دادن فضای بیشتری به اخبار مربوط به همهگیری، متوقف شد.
در آینده چه خواهد شد؟
محققان از پیش از آغاز همهگیری و اقتصاددانانی مانند پنهلوپه آبرناتی از دانشگاه کارولینایشمالی پس از همهگیری کرونا نگران این موضوع بودند که یک رکود و بحران اقتصادی دیگر برای روزنامههای جهان به رویدادی در حد انقراض تبدیل خواهد شد. در کوتاهمدت همین اتفاق افتاد. درآمد تبلیغات روزنامههای جهان کاهش قابل توجهی پیدا کرد. روزنامههای آمریکایی 30تا 50درصد و روزنامههای انگلیسی 30درصد کاهش درآمد از محل تبلیغات داشتند. درآمد روزنامهها از محل افزایش اشتراک هم دچار کاهش شد. اگرچه این کاهش تحتتأثیر افزایش اشتراک در تعدادی از روزنامههای مشهورتر و شناختهشدهتر بوده است. اگرچه روزنامههای مشهوری مانند فایننشالتایمز بهدلیل دسترسی راحتتر عموم مردم به اخبار دسترسی مشترکان خود را رایگان کردند.
آنچه در طولانی مدت تحتتأثیر همهگیری کرونا بر سر روزنامهها خواهد آمد، بستگی به مداومت و شدت همهگیری خواهد داشت. با اینهمه حتی انجل گوریا، دبیرکل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی اعلام کرده است که شوک اقتصادی ناشی از همهگیری بزرگتر از بحران اقتصادی خواهد بود و باور اینکه کشورها به سرعت از این شوک بهبود خواهند یافت را رؤیابافی توصیف کرده است. در صورت تداوم رکود اقتصادی، رسانهها، بهویژه رسانههای چاپی سالهای بسیار سختی در پیش خواهند داشت. براساس گزارش مؤسسه رویترز، اگرچه درحال حاضر هیچ الگوی جهانی و پژوهش مرتبط جدیدی با این موضوع وجود ندارد اما براساس پژوهشی که در سال 2009توسط محققان دانشگاه آکسفورد انجام گرفت، میزان هزینه برای تبلیغات زمانی که اقتصاد با رکودی یک درصدی مواجه میشود، 5درصد کاهش پیدا میکند که البته این کاهش ممکن است از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد. همچنین براساس این پژوهش کاهش هزینه برای تبلیغات برای رسانههای چاپی چهار برابر رسانههای تلویزیونی خواهد بود. حال تنها کافی است تصور کنیم کاهش 7.9درصدی درآمد ناخالص ملی یک کشور چه درصدی از تبلیغات رسانههای چاپی و در نتیجه از درآمد آن رسانه خواهد کاست.
علاوه بر این، رکود اقتصادی به معنی مدیریت بیشتر هزینه از سوی افراد خواهد بود و از آنجا که در جهان حق اشتراک خبر رقابت شدیدی برای دریافت پول وجود دارد، احتمال لغو اشتراک از سوی افراد برای پسانداز بیشتر پول یا صرف پول در بخشهای دیگر بالا میرود و این به معنی قطع بخشی دیگر از درآمد روزنامههای جهان خواهد بود. براساس نظرسنجیای که در سال 2019توسط رویترز انجام شد، تنها 12درصد از داوطلبان اعلام کردند از میان گزینهها حاضرند برای اشتراک در سایتی خبری پول پرداخت کنند. 28درصد از داوطلبان سایتهای پخش فیلم مانند نتفلیکس را انتخاب کردند. درست است که با بهبود اقتصاد، صرف هزینه برای تبلیغات هم به روال عادی خود بازخواهد گشت اما قرار نیست سرمایه به کانالهای قدیمی تبلیغات جاری شود زیرا شرکتها در تلاش برای بازسازی کسبوکار خود بهشدت هزینهکرد تبلیغات خود را متحول خواهند کرد تا از مدیومهایی بهره ببرند که بالاترین سوددهی را برایشان داشته باشد و هر رسانهای که نتواند چنین ویژگی از خود نشان دهد، مانند روزنامهها بهویژه روزنامههای محلی، با کاهش تقاضای شدید مواجه خواهد شد.
بهگفته پروفسور راسموس کلیس نیلسن، استاد روابط بینالملل دانشگاه آکسفورد و رئیس مؤسسه پژوهشهای روزنامهنگاری رویترز، در چنین وضعیتی روزنامههایی که قصد بقا و شکوفایی دارند باید بر توسعه کسبوکار آینده خود متمرکز باشند نه الگویی که در گذشته داشتهاند. گذشته تمامشده است و باز نخواهد گشت و اگر بهموقع به این موضوع پی برده نشود، کاهش درآمد و بیکاریهای کوتاهمدت تنها مرحله اول موجی از بیکاریها و بیپولیهای آینده خواهد بود. در شرایط کنونی جهان، احتمال نابودی بسیاری از روزنامهها و رسانهها وجود دارد، بهویژه مواردی که تازه آغاز بهکار کردهاند. در این شرایط شاید رسانهها و روزنامههایی که رسالتی مشخص در راستای خدمترسانی و اطلاعرسانی به همه مردم دارند و همچنین روزنامهها و رسانههایی که ثابت کردهاند روزنامهنگاری آنها ارزش پرداخت حق عضویت را دارد، موفق عمل خواهند کرد و مدلهای قدیمی رسانه و روزنامه قطعا به دردسر و عذاب خواهند افتاد.