اولویت اول؛ گفتوگو با مردم است
علی صوفی - فعال سیاسی اصلاحطلب
اجماع در میان اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری خرداد1400 از ضرورتهای گریزناپذیری است که امروز پیش روی ما قرار دارد. بعد از 2انتخابات 1384و 1388 و پیامدهایی که تکثر کاندیداها بههمراه داشت، این نتیجه حاصل شد که برای پیروزی بهویژه در انتخابات ریاستجمهوری باید اجماع حداکثری بهدست آید. برهمین اساس از انتخابات1392 به فهرست واحدی رسیدیم که این رویکرد همچنان به قوت خود باقی است، چراکه تفرق آرا در نهایت به سود جریان رقیب تمام میشود. اکنون دیگر استراتژی اجماعسازی بهعنوان اصلی اساسی پذیرفته شده و ورود به رقابتهای انتخاباتی بدون تدارک سازوکارهای مناسب، مقدور نیست. در گذشته فرایند اجماعسازی درمیان اصلاحطلبان از طریق شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انجام میشد و با توجه به بروز برخی مشکلات درونی و بیرونی تصمیم گرفته شد جبهه جدیدی با عنوان نهاد اجماعساز اصلاحطلبان طراحی شود که البته گریز از ساختار شورایعالی محسوب نمیشود و درصدد رفع اشکالات گذشته است، که زمینهساز بروز برخی ناکامیها شد. این نهاد ترکیبی است از احزاب و شخصیتهای تأثیرگذار جریان اصلاحطلبی که میتوانند در مسیر اجماعسازی نقشآفرینی محوری داشته باشند. برای دستیابی به اجماع نهایی 3دستورکار گفتمان با حاکمیت، مردم و گروههای اصلاحطلب دنبال میشود که متولی آن نهاد اجماعساز است و باید منتظر تشکیل جلسات بعدی باهدف تحقق این برنامهها باشیم، اما برای تحقق این دستورکارها بهصورت متفرق توسط احزاب و شخصیتهای مؤثر اقدامهایی انجام شده که هنوز به نتیجه مؤثری نرسیده است. در این میان نکته مهمی که نباید از آن غفلت کرد، اولویتدادن به گفتوگو با مردم است. آنان بهشدت از شرایط کنونی ناراضی هستند و اعتمادشان نسبت به اصلاحات تا حد قابلتوجهی کاهش یافته؛ در گذشته کافی بود درون جریان اصلاحطلبی به تصمیمی برسیم و بخش چشمگیری از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان از آن تبعیت میکردند، اما اکنون دیگر اینگونه نیست. برهمیناساس ابتدا باید سازوکار مؤثری برای جلب اعتماد مردم اندیشیده شود تا به معرفی کاندیدای مناسب همت کند که هم مورد اقبال مردم قرار گیرد و هم از توانایی و سلامت برخوردار باشد تا بتواند با ارائه برنامهای منسجم با قابلیت اجرا، برای برونرفت از ابرچالشهای معیشتی که امروز گریبانگیر جامعه شده، چارهاندیشی کند.
نکته دیگر این است که کاندیدای موردنظر جریان اصلاحطلبی باید چهرهای حداکثری باشد تا بتواند با گفتمان مناسبی نظر مردم را جلب کند. البته شاید به میدان آوردن چنین گزینهای مقدور نباشد که درآن صورت باید از یکسو به تحلیل شرایط بپردازیم و ازسوی دیگر منتظر بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان باشیم تا ببینیم به چه میزان امکان طرح گزینهای با شرایط حداکثری وجود دارد. موضوع مهم دیگری که در بررسی فرایند شکلگیری نهاد اجماعساز اصلاحطلبان مورد توجه قرار میگیرد، سهم زنان و جوانان است. در این سازوکار سهم ویژهای برای این دو قشر درنظر گرفته میشود، همانگونه که در ترکیب فعلی شورای شهر تهران هم شاهد آن هستیم و این رویکرد ادامه مییابد.