نیلوفر ذوالفقاری
حالا 42سال از آن روزهای پرالتهاب گذشته؛ از رویدادهای مهمی که درنهایت به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد. مثل همه رویدادهای تاریخی دیگر، آنچه برای نسلهای بعد باقی مانده تا با حال و هوای آن روزها و وقایع تاریخی آشنا شوند، روایتهای راویان، عکسها و فیلمهاست. عکسهایی که برای نسل جوان راوی رویدادی است که شاهد آن نبودهاند و برای مسنترها، یادگار روزهای پرشوری که به چشم دیدهاند. مجموعه عکسهای روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در واقع اسناد مهمی از آن زمان محسوب میشوند که نقش رسانهای قدرتمندی هم داشتند. تعداد عکاسانی که این رویداد تاریخی را از دریچه دوربین خود ثبت کردهاند، آنقدر زیاد نیست و انگشتشمار عکاسانی هستند که تلاش کردند اتفاقات پیروزی انقلاب اسلامی را صادقانه به تصویر بکشند.
مریم زندی
قاب هایی از عشق به ایران
اگر تعداد عکاسان زمان انقلاب اسلامی انگشتشمار باشد، حضور یک زن در این فهرست واقعا قابل توجه است. مریم زندی، عکاسی که عکسهای او در سالهای اخیر در دوکتاب با نامهای «انقلاب57» و «حکومت58» منتشر شده، ثبتکننده تصاویر کمنظیری از مهمترین روزهای اواخر دهه50 ایران است. کتاب انقلاب57 او برای سالها اجازه انتشار نداشت و زندی نیز با حذف تعدادی از عکسهایش برای گرفتن اجازه انتشار موافقت نکرد. در مقدمه کتاب جملهای آمده که تأثیرگذار است: «میدان 24 اسفند(انقلاب فعلی)، شلوغ بود، نمیتوانستم در خانه بمانم، خودم را به یک ایستگاه سرپوشیده اتوبوس رساندم و تصمیم گرفتم از آن بالا بروم، اما با بچهای در بغل که نمیشد». هرچند زندی در همه این سالها قلم را بر زمین نگذاشته و هم قلمش را داشته و هم دوربینش را، اما میگوید: «من حرف زیادی برای گفتن ندارم. همیشه گفتهام که عکسهای من، حرفهای من هستند. من عاشق حرفهام، هنر عکاسی هستم و همیشه سعی کردهام که آثارم مفید، ماندگار و تأثیرگذار باشد». زندی که برای ثبت و انتشار واقعیت اتفاقات پافشاری زیادی داشته، میگوید: «در کارهای اجتماعی و خبری تلاش کردهام نگاهی ثبتکننده و حقیقتجو داشته باشم. موقع عکاسی در همه کارهایم سعی کردهام عشقم را به ایران، سرزمین محبوبم، نشان دهم و ثابت کنم. وقتی انقلاب شد و من شروع به عکاسی از رویدادهای انقلاب کردم، در استخدام تلویزیون بودم. بعدها برخی از این عکسها مانند تصویر آیتالله طالقانی و چند عکس تظاهرات، در مجله سروش منتشرشد و در همان زمان هم به شکل پوسترهای بزرگ در سردر دانشگاه و محلهایی از طرف گروههایی مورد استفاده قرار گرفت». اما زندی تصمیم نداشته این تصاویر بهصورت عکسهای خبری منتشر شود؛ «دلم میخواست یک روز آنها را با نگاه عکاسانه انتخاب و منتشر کنم. در آن زمان این عکسها همچنان درگیر زمان، مکان و اتفاق خاص خودشان بودند. باید عمری از آنها میگذشت تا منتشر شوند.» زندی پرتره امامخمینی(ره) و عکسی که از آیتالله طالقانی گرفته را جزو عکسهای ماندگار خود میداند.
سعید صادقی
دوربین به دست در درگیری های خیابانی
سعید صادقی هم جزو آن دسته از پیشکسوتان هنر عکاسی است که تجربه ارزشمندی از عکاسی روزهای انقلاب دارد و بعدها ماندگارترین تصاویر را از جبهههای جنگ به ثبت رسانده است.او عکاسی را از دوران انقلاب اسلامی آغاز کرد و بهعنوان عکاس و خبرنگار، در روزنامه جمهوری اسلامی در سال1358 همزمان با شروع جنگ تحمیلی، این حرفه را ادامه داد. او درباره عکاسی از وقایع انقلاب اسلامی میگوید: «در روزهای درگیری و التهاب انقلاب اسلامی، ما چند نفر بودیم که کار عکاسی انجام میدادیم و در جریان مبارزات انقلاب، حضور داشتیم و عکس میگرفتیم. جالب اینکه پایه نخستین حرکت بزرگ مردمی علیه شاه را هم خودمان گذاشتیم. مردم را در تپههای قیطریه جمع کردیم و از آنجا با شعار مرگ بر شاه تا پیچشمیران راهپیمایی کردیم و عکس گرفتیم». بهگفته صادقی انقلاب که به پیروزی رسید، قرار شد روزنامهای به اسم «جمهوری اسلامی» منتشر شود که از او هم بهعنوان عکاس دعوت بهکار کردند؛ «من خیلی دلم میخواست به سینما بروم و در این هنر فعالیت کنم، ولی آن موقع سینماها همه تعطیل بود. برای همین به روزنامه جمهوری اسلامی رفتم و از درگیریها و کشمکشهای خیابانی بعد از انقلاب عکاسی میکردم. هر وقت هم که برای عکاسی میرفتم، یا خونین و زخمی به روزنامه برمیگشتم یا دستگیر میشدم!» او با اشاره به اینکه عکاسی او با رویدادهای مهمی مثل انقلاب و درگیریهای منافقین آغاز شد، درباره تأثیر این رویدادها در رشد هنر عکاسی خود میگوید: «عکاسی در این برههها بدون شک سرعت عمل من را بالا بردند و بینشم را زیاد کردند. من اصلا آدم سیاسیای نبودم و همه زندگیام در عکس و سینما خلاصه شده بود. انقلاب و وقایع بعد از آن من را با سیاست آشنا کرد. در جنگ هم جهانبینی پیدا کردم. اگرچه ابتدا فقط هدفم عکاسی بود و به چیز دیگری فکر نمیکردم، اما اشکها، زخمها، ایثارها و شجاعتی که میدیدم، رفتهرفته نگاهم را تغییر داد و شکل عکاسیام را به کلی عوض کرد».
علی فریدونی
هر عکس، هزار سطر خبر
علی فریدونی وقتی در نوجوانی از شهریار به تهران آمد و در عکاسخانهای در تهران مشغول بهکار شد، هیچ آشناییای با عکاسی نداشت. او میگوید: «در آن عکاسخانه که شاهرخ نام داشت، کمکم با ظهور و چاپ عکس آشنا شدم. بعد در سال1355 به استخدام خبرگزاری ایرنا درآمدم. آنجا هم سالها کار چاپ را انجام میدادم و در لابراتوار مشغول بودم. در آن زمان خبرگزاری 8نفر عکاس داشت که باید حتما یکی از آنها بازنشسته میشد تا یکی دیگر جایش را بگیرد». آنطور که فریدونی میگوید، او در دوران انقلاب با دوربینهای هاسلبلاد ایرنا عکاسی را تجربه کرده است. او با اشاره به ویژگیهایی که باعث شده آثار عکاسان انقلاب تا این اندازه ماندگار شود، میگوید: «اگر عکاس از صمیم قلب و با تمام وجود سوژه را حس و درک کند و بتواند ارتباط قلبی با آن برقرار سازد، حتما آن عکس ماندگار میشود و پیام خود را به بیننده میدهد. چنین عکسی انگار هزار سطر خبر است که میتواند یک سند و در همهجا قابل دفاع باشد. بنابراین احتیاج نیست شما حرف بزنید، آن عکس خودش خیلی پیام و حرف دارد و این را باید عکاسان جوان ما بفهمند، یاد بگیرند و تمرین کنند و اگر عکاسی را بهعنوان شغل انتخاب کردند با تمام وجودشان وارد این کار شوند؛ یعنی حتی عکاسی را بر زندگی خود ترجیح دهند». فریدونی معتقد است عکاسانی که در دوران انقلاب و جنگ حاضر بودند، فضای ذهنی متفاوتی داشتند؛ « آنها اصلا دنبال پول و شهرت نبودند و حضورشان فقط بهعنوان انجام تکلیف بود. مثل رزمندهای که داوطلب میجنگد، عکاس هم میرود که آن صحنههای مهم را ثبت کند. تفاوت عکاسی انقلاب و جنگ ما با جنگهای دیگر دنیا هم همین است.» فریدونی که آرشیو پرتعدادی از عکسهای روزهای انقلاب اسلامی و بعد از آن، دفاعمقدس را از خود به یادگار گذاشته، میگوید انتخاب یکی از بین آنها بهعنوان بهترین، برایش سخت است؛ «من همه عکسهایم را خیلی دوست دارم، چرا که با تمام وجودم ثبتشان کردم. عکسهایم را مثل بچههای خودم دوست دارم.»
علی کاوه
عکسی ماندگار روی اسکناس ها
علی کاوه در سالهای فعالیت حرفهای خود در هنر عکاسی، تجربههای مختلف ارزشمندی کسب کرده است؛ از عکاسی در روزهای انقلاب گرفته تا عکاسی از رویدادهای ورزشی مهم. او که عکسهای بسیاری از دوران انقلاب و امامخمینی (ره) گرفته است، بیشتر با یکی از معروفترین عکسهایش شناخته میشود؛ عکسی که روی اسکناس هزار تومانی چاپ شده و همیشه همراه مردم است. کاوه میگوید: «من متولد 1325هستم و از هفتسالگی با دنیای عکس آشنا شدم. سال 1340 بود که همکاری خود را با مطبوعات آغاز کردم». او با اشاره به تصمیمش برای ثبت رویدادهای انقلاب اسلامی میگوید: «اوایل انقلاب، وقتی در ساعت حکومت نظامی بیرون رفته بودم، مرا به اشتباه به جرم تکثیر و پخش اعلامیه دستگیر و زندانی کردند.3روز طول کشید تا متوجه شوند اشتباه کردهاند و بعد من آزاد شدم. تا قبل از این اتفاق من آدم سیاسی نبودم، ولی از آن به بعد بود که شروع به عکاسی از وقایع انقلاب کردم.» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه نخستین عکس را از امام خمینی(ره) هنگام ورود به بهشتزهرا گرفت. او ماجرای گرفتن این عکس را تعریف میکند؛ «ما دو همکار عکاس بودیم. من به همکارم گفتم تو به فرودگاه برو و من هم میروم بهشتزهرا. به این ترتیب من نخستین عکس رهبر انقلاب را در بهشتزهراگرفتم و وقتی انقلاب به پیروزی رسید، تمام نگاتیوهایی را که داشتم بردم و به تلویزیون تحویل دادم». کاوه میگوید برای معرفی خودش، معمولا به این نکته اشاره میکند که هنر او را در جیبهای همه مردم میشود پیدا کرد، چراکه تصویری که از امام خمینی(ره) روی اسکناسهای 100، 500، 1000و 2000تومانی چاپ شده را او عکاسی کرده است. کاوه در بیان خاطراتش میگوید: «عکاسی از امام(ره) خیلی مشکل بود، چون به چشمان امام نمیتوانستید نگاه کنید. وقتی در فیضیه قم با لنز تله از امام(ره) عکاسی میکردم، ایشان از دوربین به من نگاه میکردند و من احساس میکردم که میلرزم».
عکاسان انقلاب از ثبت این رویداد تاریخی در عکسها میگویند
راویان صادق یک پیروزی
در همینه زمینه :