سبا ثروتی_روزنامه نگار
مادرها در ادبیات درست مانند زندگی به هر شیوه قابل تصوری متفاوت از یکدیگرند. در کتابها هم مانند واقعیت مادرها از نظر نژاد، ملیت و مذهب با هم متفاوتند. شخصیتهای متفاوتی دارند. بعضی از آنها همواره آرزوی مادر شدن داشتهاند، بعضی دیگر اهداف متفاوت و پرچالش دیگری دارند. متناسب با ژانر، کتابها و رمانهایی که درباره مادران و داستان زندگی آنها نوشته شدهاند تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند. رمانهای عاشقانه وعده پایانی خوش را برای مادر که شخصیت اصلی داستان است میدهند. کتابهایی که براساس خاطرات واقعی نوشته شدهاند سعی در بیان حقایقی دارند که شاید پذیرفتنشان دشوار باشد. داستانهای تعلیقی گاه مادران و فرزندان دلبندشان را در معرض خطر قرار میدهند و کتابهای مصور تلاش دارند هم به مادران و هم به فرزندان عشق بیقید و شرط مادر را نشان دهند. البته این به آن معنی نیست که تمامی مادران در این کتابها بیعیب و نقص هستند، در واقع هیچیک از آنها بیعیب و نقص نیستند چون این ذات بشر است. در ادامه به چند مورد از بهترین، پیچیدهترین، پویاترین و متنوعترین کتابهایی که تاکنون در مورد مادران نوشته شده است میپردازیم.
نیمی از خورشید زرد
داستان این رمان که اثر چیماماندا انگزی آدیچی، نویسنده مشهور نیجریایی است، روایت برههای از زندگی بدوی در تاریخ مدرن آفریقاست: تقلای پرشور بیافرا برای استقلال و تشکیل جمهوری مستقل در جنوب نیجریه در طول دهه 1960میلادی. این رمان با 5 شخصیت اصلی، داستانی بهشدت تأثیرگذار درباره وعدهها، امید و ناامیدی در میانه جنگ بیافرا را روایت میکند.
مامان، من و مامان
مایا آنجلو، نویسنده این داستان ستایش شده که هفتمین و آخرین اتوبیوگرافی نویسنده به شمار میرود، همانطور که از نام کتاب مشخص است بر رابطه شکننده خود با مادری که در کودکی و سن سه سالگی او را رها کرده و چند دهه بعد دوباره به زندگی او بازگشته متمرکز شده است. آنجلو در این کتاب حس طردشدگی که در نتیجه رفتار مادرش تا سالها با او بوده است را توصیف میکند و چند ده سال پس از آن، بازگشت مادر و دختر به یکدیگر داستانی را خلق میکند که تا پیش از این کتاب بازگو نشده بود.
پائولا
ایزابل آلنده، نویسنده مشهور شیلیایی در این رمان تکاندهنده خاطرات مادرانه خود درباره پرستاری از دختر بزرگسالش پائولا که به کما رفته است را بازگو میکند. آلنده در این کتاب خاطرات تلخ و شیرین کودکی، سالهای جوانی و مخفیانهترین اسرارش را بازگو کرده است. پائولا یک اتوبیوگرافی قدرتمند مملو از واژههای جادویی و معنوی است که خواننده را به یاد نخستین کتاب آلنده، خانه ارواح میاندازد.
پشت صحنه در موزه
رمان پیچیده و جذاب کیت اتکینسون روایتگر داستان دختری انگلیسی از طبقه متوسط بهنام روبی لنوکس است که علاوه بر روایت زندگی خود، در تلاش برای درک تجربیات و یافتن اسرار خانوادهاش، خواننده را به قلب داستان زندگی زنانی از خانواده خود در 6نسل متفاوت در قرن بیستم میلادی میکشاند.
سرگذشت ندیمه
رمانی عجیب و غریب و نفسگیر درباره ویرانشهری که در آینده نزدیک در آمریکا بهوجود خواهد آمد. مارگارت اتوود در این رمان زمانی را در تاریخ آمریکا پیشبینی کرده است که در آن حکومت دیکتاتوری مذهبی در راس قدرت قرار گرفته و زنان را از تمامی حقوق انسانی خود محروم ساخته است. شخصیت اصلی داستان که در این ویرانشهر مانند دیگر زنان تنها مسئولیت تولیدمثل را بهعهده دارد، در تلاش برای رهایی از وضعیت موجود، زندگی گذشته خود با همسر و دخترش را به یاد میآورد.
قانون عشق ورزیدن به دیگران
رمانی سنگین و قوی به قلم کیت اکسلراد که داستان دختری جوان به نام اِما در تلاش برای هضم واقعیتهای زندگی مادر مبتلا به اسکیزوفرنیاش را روایت میکند. وضعیت بیماری مادر اِما او را در مسیری دشوار و پیچیده قرار میدهد تا در نهایت مفهوم عشق بیقید و شرط به دیگران را درک کند.
اینها استخوانهای فرزندم نیستند
تونی کید بامبارا در این رمان تعلیقی و معمایی داستان مادری بهنام زالا اسپنسر را بازگو میکند. مادری تنها که ناامیدانه و در بحبوحه قتلعام کودکان در آتلانتای دهه1980، فاجعهای که طی 2 سال منجر به ربودن، تعرض و قتل 40 کودک سیاهپوست شد، بهدنبال پسر نوجوان گمشده خود میگردد
باید پذیرفت مادری تنها یک نقش است، مثل نقشهای دیگری که ما میپذیریم و کل هویت یک زن نیست. یک مادر میتواند، یک دختر، یک زن، یک رئیس، یک کارمند، یک دوست، یک فرد باشد. هر کدام بخشی از هویت یک مادر را تشکیل میدهد. متأسفانه بسیاری از زنان هویت خود را در نقش زن بودن و مادر بودن پنهان میکنند و به مرور خود را از یاد میبرند
مادرانههایی در دل واژهها
معرفی بهترین رمانهایی که درباره مادران نوشته شده اند
در همینه زمینه :