اکران سرد جشنواره پررونق
در سالی که فقط یک فیلم تماشاگر میلیونی یافت، فجر بیستونهم گرمترین جشنواره دهه80 از کار درآمد
سعید مروتی
«اکران سرد و جشنواره گرم»؛ سینمای ایران در سال89 را در این جمله میتوان خلاصه کرد. سال89 بدترین سال اکران عمومی در همه ادوار بود. سالی که فقط یک فیلم توانست از مرز یک میلیون تماشاگر عبور کند و تازه این کار را هم به کمک بلیتهای ارگانی و تبلیغات گسترده رانتی در تلویزیون انجام داد. فاصله تعداد تماشاگران فیلم اول اکران89 (ملک سلیمان با حدود یک میلیون و350نفر مخاطب) با فیلم دوم (پوپک و مش ماشاءالله با حدود 720هزار تماشاگر) معنادار بود. سقوط آزاد بعد از فیلم چهارم جدول شروع میشد که تعداد تماشاگران هر فیلم به زیر 400هزار نفر سقوط میکرد. سالی که نه کمدی سر و شکل داری چون «سن پترزبورگ» خیلی فروش کرد و نه «دمکراسی تو روز روشن» با حضور محمدرضا گلزار توانست تماشاگر پرتعدادی بیابد. سال89 مرز میان کمدی عامهپسند با فیلم هنری معناگرا تا حد زیادی در گیشه برداشته شده بود؛ سالی که هیچ فیلمی نتوانست موجی به راه بیندازد و هیجانی به گیشه بدهد. فیلمهایی که اغلبشان محصول دوران انفعال و محافظهکاری مدیران سابق سینمایی بودند، اکران89 را به برهوت تبدیل کردند. سالی که «طلا و مس» و «هیچ» و «کیفر» ستارههایش بودند؛ معدود فیلمهایی که مورد توجه منتقدان قرار گرفتند. همایون اسعدیان در طلا و مس دوستداران سینمای دینی را راضی از سالن به بیرون فرستاد. در«کیفر»، حسن فتحی بحث درباره فیلم نوآر ایرانی را زنده کرد. هیچ هم مقدمهای برای ظهور عبدالرضا کاهانی بهعنوان نماینده فیلمسازانی بود که در فضای پس از 88 و در چالش با تیم معاونت سینمایی، دیده شدند و مورد توجه قرار گرفتند. در این سال شمقدری «آتشکار» امیر یوسفی را هم رفع توقیف کرد و کوشید تا حد امکان به هیچ درخواستی برای پروانه ساخت، جواب منفی ندهد. نتیجه این تلاش، برپایی جشنوارهای گرم و پرستاره بود؛ بهترین جشنواره دهه80 که نامهای شاخصی در آن حضور داشتند؛ جشنوارهای که یک سویش مسعود کیمیایی قرار داشت و سمت دیگرش مسعود دهنمکی؛ جشنوارهای که نامها در آن اهمیت داشتند؛ پس راشهای اصلاح کادرنشده «فرزند صبح» بهروز افخمی و فیلم غیرقابل اکران «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا هم در آن حضور داشتند؛ جشنوارهای که «جدایی نادر از سیمین» فرهادی ستارهاش بود و «آسمان محبوب» مهرجویی، «یهحبه قند» میرکریمی، «اینجا بدون من» توکلی، «سعادتآباد» مازیار میری، «راه آبی ابریشم» بزرگنیا و «خیابانهای آرام» تبریزی در آن حاضر بودند؛ جشنوارهای که فیلمهای بخش جنبیاش «خانه پدری» کیانوش عیاری، «مرهم» داوود نژاد و «اسب حیوان نجیبی است» کاهانی بودند. در جشنوارهای که نمایش «پایاننامه» بیشترین جنجال را در برج میلاد بهپا کرد، جوایز اصلی میان «جرم» و «جدایی...» تقسیم شد. فجر برای نخستین بار به مسعود کیمیایی سیمرغ داد و فرهادی همزمان با درخشش در فستیوال برلین در کشور خودش هم مورد توجه قرار گرفت و بهصورت توأمان خرسهای برلین و سیمرغهای فجر را دریافت کرد. غایب بزرگ اختتامیه فجر بیستونهم که ستارهاش مسعود کیمیایی بود، سیمرغ بهترین فیلم را برای جرم به خانه برد.