ویترین/ لکه
رمانِ «لکه» نوشته مانی پارسا، خاطرهنگاری راوی از زندگی سیاوش شباویز است که به مدت 2 سال از خدمتش در حراست هواپیماهای پروازِ خارجی گذشته است. او مأموری مخفی است؛ سرهنگ نیروی انتظامی که تغییر محل خدمت داده است و....
داستان در 15 فصل با زاویه دید محدود به ذهن سرهنگ شباویز، زندگی در آسمان او را روایت میکند. قصه با نثری شیوا نوشته شده است و روند روایت رمان بهصورتی است که مطلقاً احساس نمیکنید با متنی فرمی یا بلاغی روبهرو هستید.
فضای کل کار با اینکه خیال محض است و مانی هم در ابتدای رمانش بر آن تأکید میکند اما با توافق نانوشته خواننده و نویسنده بهدستآمدنی است. رمان نوعی هماوردی با کارهای آپارتمانی و واقع در فضاهای داخلی است. مانی با بازتولید لحن کلاسیک روایی کارهای قصهگو و واقعهمحور، متن را پر از اشارههای روانشناختی، اجتماعی، رفتاری و سیاسی میکند. رمان با تکیه بر پرواز هواپیما، به پرواز خیال دامن میزند. با اینکه کل رمان بر خط روایی زندگی شباویز استوار است اما پر از خردهروایتهایی است که بعضیهاشان داستان کوتاههای درخشانی بهحساب میآیند. شخصیت استفان که در دهکدهای مرزی در بلغارستان است و مدام به آن ارجاع بیدلیل و بادلیل میشود یکی از تکنیکهای جالب این رمان 160صفحهای است.
انتشارات کتاب فانوس این کتاب را با شمارگان 500نسخه، به بهای 32هزار تومان منتشر کرده است.