• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 5 بهمن 1399
کد مطلب : 122585
+
-

معماری قربانی قیمت شد

لوکس‌نشینان به‌دنبال «دلیری‌ساز»ها

معماری
معماری قربانی قیمت شد


 سعید برآبادی  
 

همزمان با آغاز به‎‌‎کار دولت محمود احمدی‎‌‎نژاد معماری ایران خیلی سریع از نگاه تقریبا هنری فارغ‎‌‎التحصیلان دانشگاه هنر به سمت نگاه سازه‎‌‎محور معماری علم و صنعتی حرکت کرد. بعید است که مخاطب تخصصی این ستون، تفاوت این دو دیدگاه و جریان غالب را در معماری ایران نداند اما به‎‌‎طور خلاصه می‎‌‎توان گفت که از این سال به بعد، نحله فکری مسلط بر معماری روز ایران، تمرکز بر دانش محاسبه، قیمت ملک، افزایش تراکم، استفاده حداکثری از فضا و قربانی کردن فضای مصنوع به پای قیمت تمام‎‌‎شده واحد مسکونی بود. در این میان، برخی از معماران و طراحان، نام و مرامی به نام خود در سطح شهر ثبت کردند که بی‎‌‎شک اصلی‎‌‎ترین آنها، فرزاد دلیری است. به روایتی، دلیری 66ساله تا‎‌‎کنون بیش از 300پروژه معماری را در تهران به ثمر رسانده، پروژه‎‌‎هایی که خیلی زود با پسوند دلیری‎‌‎ساز وارد فهرست املاک لوکس تهران شدند و مردم برای آن سر و دست شکستند.
تهران امروز، با پاساژها و مراکز خرید و مال‎‌‎هایش، آسمان‎‌‎خراش‎‌‎های لوکس سر به فلک کشیده‎‌‎اش، با اکازیون‎‌‎ها و پنت‎‌‎هاوس‎‌‎هایش در قیطریه، جردن، فرشته، فرمانیه، دروس و... اگر نگوییم به تمامی، لااقل بخش عمده‎‌‎ای از هویت خود را مدیون دلیری است. اگر باور ندارید، این فقط بخشی از پروژه‎‌‎های او در سال‎‌‎های اخیر است: مسکونی‎‌‎ها؛ جم، گل، دنا، افرا، نگاه، آمتیس، بام البرز، ویولت، آریا پارک، بام جمشیدیه، بام مهماندوست، بام نیاوران، باغ گل رز، ویلا لواسان، هفت آسمان، برج ایران زمین، ساختمان بوستان، ساختمان لوتوس، ساختمان مهرگان، برج روما رزیدنس، ساختمان نگارستان، ساختمان سروستان، مهماندوست پارسیان، مجتمع مسکونی گلنار، پارک مسکونی سروستان، مجتمع مسکونی چناران پارک و تجاری‎‌‎ها: نگار، کوه نور، پالادیم، صادقیه، سپیدار، برج عمار، مرکز برند، دریای نور، پروژه بیات، بام شریعتی، پروژه کیان، نگین خودرو، مرجان، برج تویوتا، ولنجک، مرکز اداری و تجاری ارتش، ساختمان تجاری اداری آفریقا و....
به اعتراف کارشناسان مسکن، نبض بازار معماری ایران بعد از انقلاب و خصوصا از نیمه دوم جنگ به‎‌‎دست دلیری بوده اما همزمان با این حجم گسترده کار، او به‎‌‎شدت از گفت‎‌‎وگو و مصاحبه طفره رفته و کمتر حاضر است شنونده انتقادهایی که به معماری‌اش می‌شود، باشد. لابد می‎‌‎پرسید چه انتقاداتی؟ او کسی بود که نوعی از معماری پوسته را وارد معماری معاصر ایران کرد که پیش‌تر معماران از اعمال آن، اجتناب می‎‌‎کردند. معماری این چنین بود که آرام آرام به دو بخش پوسته و پلان بدل شد و آفرهایی که طراحی دلیری به سرمایه‎‌‎گذاران می‎‌‎داد، این امکان را فراهم می‎‌‎کرد که آنها بتوانند واحدهای مسکونی و تجاری خود را به بالاترین قیمت بفروشند. نقد دیگری که دلیری در این سال‎‌‎ها با آن مواجه بوده، مربوط به چیستی و سنت این نماست. او بود که سنگ‎‌‎های گران‎‌‎قیمت و گران‎‌‎وزن را با برش‎‌‎هایی گرته‎‌‎برداری شده از معماری رم و یونان باستان به بدنه ساختمان‎‌‎هایی الصاق کرد که عموما روی گسل‎‌‎های تهران ساخته شدند و او بود که عناصر لاکچری را به مجتمع‎‌‎های مسکونی پیوست کرد تا برای نخستین بار، بیش از پلان یک بنا، ارزش‎‌‎های افزوده‎‌‎ای چون سونا، استخر، جکوزی، سالن ورزشی، لابی و... تعیین‎‌‎کننده قیمت ملک باشند.
در طول این سال‎‌‎ها، بعضی از نقدهایی که به دلیری شده، ریشه در نوعی انتقام‎‌‎جویی داشته است چه آنکه در شرایطی که او صدها هزار مترمربع پروژه در دست ساخت داشت، بسیاری از دفاتر معماری، از کسادی به شغل‎‌‎های دیگری رو آورده بودند اما این به آن معنی نیست که بشود معماری او را صد درصد قابل‎‌‎قبول دانست یا رد کرد. نکته مهم درباره پرونده آثار دلیری این است که او تا‎‌‎کنون بدون خیرخواهی یا بدخواهی نه مورد تقدیر قرار گرفته و نه نقد!
 

این خبر را به اشتراک بگذارید