
10کتاب تاریخی درباره 10 فرمانده و حکمران ایرانی که مطالعهاش خالی از لطف نیست
کتاب هایی در مورد حکمرانان

در تاریخ عجیب و غریب ایران، البته از حیث اتفاقاتی که در آن افتاده، شاهان و امپراتوران بزرگ و کوچک زیادی ظهور کرده و از بین رفتهاند. شاید امروز از خیلی از آنها حتی نامی هم نشنوید و حتی تصویری هم نداشته باشید؛ کسانی که زمانی جهان زیر پایشان بود و صدها هزار سرباز و فدایی داشتند. بازخوانی تاریخ، همیشه عبرتانگیز است؛ عبرتی به نام ناپایداری تاریخ. اگر دوست دارید که درباره تاریخ ایران و برخی از شخصیتها و شاهان آن بیشتر بخوانید، برای شما مجموعهای از 10کتابی که در این زمینه وجود دارد را کنار گذاشتهایم. میتوانید از این کتابها استفاده کنید؛ بعضی را باید بخرید و بعضی هم قابل دانلود در سایتهای مختلف هستند.
کورشنامه
ایرانیها خیلی به کورش اعتقاد دارند و خیلی به او افتخار میکنند. او را بزرگترین پادشاه عصر باستان میدانند؛ کسی که توانست شاه شاهان زمانه خودش بشود. حالا اگر دوست دارید دربارهاش بیشتر بدانید، میتوانید کتاب «کورشنامه» یا «کروپدیا» را مطالعه کنید. این کتاب را گزنفون نگاشته است؛ کسی که میگویند یکی از سربازان آتنی بوده و این اثر را در قرن پنجم پیش از میلاد نوشته است. این کتاب را در واقع نوعی رمان سیاسی تلقی کردهاند. هرچه که هست، گزنفون در این کتاب، از شیوه حکومت کورش به نیکی یاد کرده است؛ شیوهای که با توسل به آن توانست افرادی از مذهبها و قومهای مختلف را گرد هم آورد.
از زبان داریوش
این کتاب را ایرانشناس معروف غربی درباره داریوش بزرگ نگاشته است. داریوش هخامنشی هم یکی از بزرگترین شاهان ایران باستان بوده که نقلهای زیادی از او وجود دارد. حالا در کتاب «از زبان داریوش»، منبعی مهم درباره این پادشاه و عصری که زندگی میکرده و فضای فرهنگی و اجتماعی آن، در اختیار خواهیم داشت. در واقع در این کتاب، میتوانیم از امور اقتصادی، نوع مملکتداری، امور درباری، امور اجتماعی و باقی مواردی که برایمان درباره عصر هخامنشیان و داریوش کبیر اهمیت دارد، بیشتر بدانیم. کتاب تصاویر جالبی هم دارد که به شما کمک میکند به تصویری کاملتر از آن عصر و این شاه برسید.
داریوش سوم
خیلیها وقتی که وقایع حمله اسکندر به ایران را مطالعه میکنند، کلی داریوش سوم را لعن و نفرین میکنند. چرا که اگر بیشتر مقاومت میکرد و پا به فرار نمیگذاشت، شاید وضعیت ایران چنان نمیشد که در سیطره حکومت اسکندر و سلوکیان قرار بگیرد. اما در کتاب داریوش سوم، با تصویری دیگر روبهرو میشویم. در واقع کتاب سعی میکند نوشتهها و گفتههای یونانیان درباره داریوش سوم را تعدیل کند و ثابت کند چنین هم که میگویند، نبوده است. به واقع با مطالعه این کتاب به چهرهای متعادلتر از او دست مییابیم. هرچند که به هر حال، سلسلهی هخامنشیان در عصر داریوش سوم به پایان رسید.
لشکرکشی خشایارشا به یونان
نکته جالب درباره این کتاب، آن است که شخصی به نام پروفسور چارلز هیگ نت، نزدیک به یکسوم قرن موضوع لشکرکشیهای خشایارشا به یونان را در کالج هرت فورد دانشگاه آکسفورد تدریس کرده است. یعنی ببینید چقدر برای خود غربیها این نکته مهم بوده که اقدام به تدریس آن بهصورت یک درس مستقل میکنند. خشایارشا، عظیمترین لشکرکشیها تا آن روز را به غرب انجام داد؛ هرچند که احساس میشود کمی هم مته به خشخاش گذاشته بود. کتاب توسط همین پروفسور در روزگار بازنشستگیاش نوشته است و به قدری دقیق به ماجرا پرداخته که عملاً با یک مرجع مکتوب در این زمینه روبهرو هستیم.
نادر پسر شمشیر
میگویند نادر وقتی که روبهروی امپراتور هند قرار گرفت، طرف هندی برای اینکه او را تحقیر کند اصل و نسب خودش را به رخ کشید که من فرزند فلان شاه و نوه بهمان شاه و... هستم. نادرشاه هم گفته بود که بنویسید نادر، پسر شمشیر و نواده شمشیر و نبیره شمشیر و... . به همین دلیل است که شاید نام این کتاب را، «نادر پسر شمشیر» انتخاب کردهاند. در کتاب از تولد تا مرگ نادرشاه را همراه با نامهها و اسناد و مدارکی که بهجا مانده، پیشرو خواهیم داشت. این کتاب را از جامعترین کتابهای مربوط به افشاریان میدانند.
کریمخان زند
یکی از جالبترین شخصیتهایی که شاه ایران شده است، همین کریمخان زند بوده. البته نه به این معنی که همهاش مهربانی و گل و بلبل بوده، اما روی هم رفته وضعیت خیلی بهتری نسبت به دیگر شاهان داشته و به خوشنامی باقیمانده است. جالب اینکه از بهکار بودن عنوان شاه برای خودش هم خودداری کرده و خودش را وکیلالرعایا نامیده است. در این کتاب به جانشینان کریمخان زند هم پرداخته شده است و روش سلطنت او نیز مورد واکاوی قرار گرفته؛ مواردی چون تساهل و تسامح مذهبی، عدالتپیشگی، جوانمردی و... . مطالعه این کتاب هم میتواند حسابی آموزنده و سرگرمکننده باشد.
قزلباش شاه (شاهعباس کبیر)
یکی از شاهان بزرگ که نزدیک به ما هم بوده است، همین شاه عباس کبیر است. کسی که توانست ایران را به ثبات و حتی قدرت بالایی برساند. کتاب را ژان گور نگاشته که تحقیق جامعی در این مورد هم محسوب میشود. در این کتاب ابتدا پیدایش سلسله صفویان بررسی شده و سپس به پادشاهی شاه عباس پرداخته میشود. صفویان را نخستین سلسلهای میدانند که توانستند ایران را به هویت دینی و ملی معینی برسانند. اصفهان و زیباییهایش، به یاد مانده از همین دوران عباس کبیر است. البته در نهایت نیز به مرگ این شاه پرداخته میشود؛ که به هر حال شتری است که دم در هر درباری میخوابد.
شاپور اول: فاتح جنگهای ایران و روم
بین ایران و روم، در عصر باستان جنگهای 700ساله در گرفته بود که از طولانیترین نزاعهای تاریخ بشریت محسوب میشود. چرا که هر دو کشور ابرقدرت اول و دوم جهان بودند و میخواستند بزرگی خودشان را به رخ بکشند. در این میانه، بارها اتفاق افتاد که ایرانیها رومیان را شکست دادند. در یکی از این دفعات، این شاپور اول ساسانی بود که موفق شد والرین، امپراتور رومی را شکست داده و حتی به اسارت بگیرد. جالب اینکه نجیبزادگان رومی را هم بهکار گماشت تا در جنوب غربی ایران ساختوساز کنند. او را از بزرگترین شاهان عصر باستان ایران میدانند.
خسرو یکم؛ انوشیروان ساسانی
از شاهان معروف عصر ساسانیان باید به همین انوشیروان ساسانی اشاره کرد. او را شاه دادگر دانستهاند و به نیکی از وی در تاریخ یادشده است. کتاب، اثری درباره اوضاع داخلی و خارجی ساسانیان در این عصر است. تاریخ خسرو یکم یا همان انوشیروان را یکی از حساسترین برهههای تاریخی ایران نیز دانستهاند. او دوره پادشاهی طولانی داشته و در عصر خودش موفق به انجام کارهای زیادی شده است. کتاب را دکتر علیاصغر میرزایی که خود دانشآموخته تاریخ دانشگاه است، نگارش کرده. کتاب در 308 صفحه منتشر شده و میتوانید با مطالعه آن، به نگاهی کامل درباره عصر انوشیروان و ساسانیان دست یابید.
حیات و اوقات محمود غزنوی
غزنویان هم مانند سلجوقیان، از ترکهای آسیای میانه بودند که در ایران حکومت یافتند. محمود هم شخصیتی مثل همین آلپ ارسلان سلجوقی داشت. شاه بسیار بزرگ و معروف و جنگاوری هم بوده است و جنگهای بسیاری هم به راه انداخت. محمود در کنار اسکندر و نادرشاه، جزو کسانی بودند که توانستند هند را تصرف کنند. میدانید که هند سرزمین بزرگی است و خودش یک قاره محسوب میشود و تصرف آن کار هر کسی نیست. نام اصلیاش ابوالقاسم محمود بنسبکتکین بود. او را نخستین فرمانروای جهان اسلام میدانند که خود را سلطان خواند تا رسما از یوغ خلیفه عباسی بیرون بیاید و مستقل بشود.