• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
پنج شنبه 2 بهمن 1399
کد مطلب : 122349
+
-

آشنایی با 10شغل فراموش شده در پایتخت

وقتی جارچی‌ها داد زن شدند

وقتی جارچی‌ها داد زن شدند

برخی اقتصاددانان پیش‌بینی کرده‌اند که در آینده‌ای نه چندان دور، روبات‌ها جای مشاغل مهم را خواهند گرفت و انسان به لحاظ اقتصادی دوره جدیدی را تجربه خواهد کرد. این نخستین بار نیست که بشر به مدد تکنولوژی بسیاری از مشاغل خاطره‌انگیز را از بین می‌برد. بعد از مکانیزه شدن وسایل و ابزارهای صنعتی هم بسیاری از مشاغلی که به شکل کاملا سنتی حفظ شده بود به ورطه فراموشی سپرده شدند و امروز کمترین نشانی از آنها باقی نمانده است. نگاهی به 10شغلی که در روزگار نه چندان دور در تهران رواج داشته و حالا به خاطره‌ای در ذهن پایتخت‌نشین‌ها بدل شده، خالی از لطف نیست.

 نفت فروش
تا چهار دهه قبل که تهران‌نشین‌ها از نعمت استفاده از گاز شهری بی‌بهره بودند، نفت یکی ازمهم‌ترین مواد سوختی به‌حساب می‌آمد و گرمابخش خانه‌های مردم بود. بچه‌های دهه شصتی خوب به یاد دارند که گاریچی‌ها با دبه‌های 20لیتری نفت به کوچه‌ها و خیابان‌ها سرک می‌کشیدند و نیاز مردم به نفت را برآورده می‌کردند. در آن سال‌ها مردم در کنار کرسی و استفاده از زغال گاهی به چراغ‌های نفتی هم پناه می‌بردند و به همین دلیل شغل نفت‌فروشی در تهران رونق داشت. این شغل هم با ورود گاز به خانه‌های مردم به‌طور کلی فراموش شد.

 کاهگل‌کاران
در عصری که هنوز ایزوگام‌های صنعتی پشت بام را تسخیر نکرده بود، بازار کاهگل‌کاران سکه بود. وظیفه کاهگل‌کار این بود که بالای پشت بام‌ها را بازسازی و از تخریب خانه‌های قدیمی و کاهگلی جلوگیری کنند. آنها با ترکیب کاه و گل و لگدمال کردن آنها در کوچه و خیابان، به وسیله غلتک‌های سنگی پشت بام‌ها را بازسازی می‌کردند. ملات کاهگل از مخلوط کاه، خاک رس و آب تشکیل می‌شد اما با تغییر سبک معماری و با توجه به شیوه‌های جدید و مدرن ساختمان‌سازی‌ در تهران شغل کاهگل‌کاری هم به‌تدریج فراموش شد.

 یخ‌فروشان
تصاویری که این روزها از دکه‌های یخ‌فروشی در تهران قدیم منتشر می‌شود نشانه وجود یکی از شغل‌های مهم در سال‌های نه چندان دور پایتخت است. در سال‌هایی که مردم به یخچال دسترسی نداشتند و وسایل سرمایشی که وجود نداشت خیلی‌ها در گرمای طاقت‌فرسای تابستان گرمازده می‌شدند و در چنین روزهایی بود که شغل یخ‌فروشی مهم جلوه می‌کرد. یخ‌فروش‌ها ابتدا از دوره‌گردی به کسب‌وکارشان رونق می‌دادند اما در دهه 40 صاحب دکه شدند و یخ را به‌صورت قالبی یا تکه‌تکه به مردم عرضه می‌کردند.

 پزشکان سنتی
قبل از ساخت بیمارستان و درمانگاه در تهران، پزشکان به شیوه کاملا سنتی و بعضا خطرناک مردم را معالجه می‌کردند. در آن دوران دندانپزشک‌ها، افرادی بودند که با چند ابزار ساده مثل انبردست، دندان مردم را می‌کشیدند و آنها را از دندان‌درد نجات می‌دادند. زالو انداختن هم یکی دیگر از شیوه‌های سنتی درمان برای افراد بیمار بود که توسط پزشکان سنتی تجویز می‌شد اما امروز طرفداران زیادی ندارد. شیوه‌هایی از این دست گاهی اوقات نجات‌بخش بود اما در برخی موارد هم جان مردم را به خطر می‌انداخت.

 جارچی یا داد زن
زمانی که روزنامه در ایران به شکل منظم منتشر نمی‌شد، افرادی به نام جارچی مطالب مهم را به گوش مردم می‌رساندند و مردم به‌گفته جارچی‌ها اعتماد داشتند. جارچی‌ها خبرهای مهم را در کوچه و خیابان جار می‌زدند و رئیس جارچی‌ها را با لقب جارچی‌باشی می‌شناختند. افرادی که این روزها به‌عنوان دادزن در میدان‌های بزرگ تهران استخدام می‌شوند و کارشان تبلیغ کالا در شلوغی و همهمه پیاده‌رو‌هاست هم به نوعی جارچی هستند، با این تفاوت که معمولاً با لباس‌های مبدل در انظار ظاهر می‌شوند.

 چاروا‌داری
چاروا‌دارها (چاروه‌دارها) افرادی بودند که با قاطر در مسیر تهران به شهرهای مختلف مدام در حال رفت‌وآمد بوند و مایحتاج مردم را تهیه می‌کردند. بخش مهم کار آنها تبادل کالا بود و از این راه سود می‌کردند. مثلا در در زمستان یک راه برای خرید برنج به مازندران می‌رفتند و دو راه برای فروش زغال به تهران سفر می‌کردند. زغال را هم به پامنار می‌بردند و در کاروانسراهای معروف آن زمان می‌فروختند. شغل چاروا‌داری هم بعد از ورود اتومبیل به ایران و رونق گرفتن حمل‌ونقل جاده‌ای فراموش شد.

 آب حوض‌کشی
آب حوض‌کشی هم از دیگر شغل‌هایی بود که تا چند دهه قبل، حسابی بازارش داغ بود اما با گذشت زمان و تبدیل خانه‌های حیاط‌دار به آپارتمان‌های چند طبقه به کلی فراموش شد. در سال‌های نه چندان دور، مردم تهران در حیاط خانه‌شان حوض داشتند و ماهی در آن می‌انداختند. بعد از مدتی آب حوض فاسد می‌شد و در این مواقع پای آب حوض‌کش‌ها به خانه‌های مردم باز می‌شد. آب حوض‌کشی در آن سال‌ها یک شغل درجه چندم و کم‌اهمیت بود.

 لحاف‌دوزی
در سال‌های نه چندان دور که عملیات گازرسانی به منازل به سرانجام نرسیده بود و مردم برای در امان ماندن از سرمای سوزناک زمستان به لحاف‌های پشمی پناه می‌بردند، لحاف‌دوزی رونق بسیاری داشت. امروز به واسطه تولید لحاف‌های صنعتی این شغل کم‌رونق شده و در کوچه پسکوچه‌های شهر از لحاف دوزهای کمان به‌دست و دوره‌گرد خبری نیست. از این‌رو لحاف‌دوزی را می‌توان در فهرست شغل‌های نوستالژیک و فراموش شده در پایتخت دانست.

 پالان‌دوزی 
از وقتی وسایل حمل‌ونقل وارد میدان شد و درشکه‌ها جایشان را به اتومبیل دادند، شغل خورجین‌بافی هم آرام آرام فراموش شد. خورجین‌بافی هنوز هم در برخی شهرها و روستاهای کشور نفس می‌کشد اما در تهران کمترین اثری از آن دیده نمی‌شود. در تهران قدیم از پالان یا خورجین به‌عنوان پوشش و تجهیزاتی که بارکشی از حیوان را آسان‌تر می‌کرد و برای حیوانات بارکش می‌ساختند استفاده می‌شد. به افرادی که شغل‌شان دوختن این قبیل تجهیزات بود، پالان‌دوز یا خورجین‌باف می‌گفتند.

 رودوزی‌ها
زنان تهرانی از سال‌های دور نقشی اساسی در چرخش چرخ اقتصاد خانواده ایفا می‌کردند. یکی از شغل‌هایی که بین زنان تهرانی طرفداران زیادی داشت، رودوزی بود. در آن سال‌ها زنان ایرانی به تزئینات روی لباس اهمیت می‌دادند و به همین دلیل شغل‌هایی مثل رودوزی حسابی رونق داشت. رودوزی هنوز در برخی نقاط کشور به‌طور جسته و گریخته رواج دارد اما ورود انبوه دستگاه‌های گلدوزی به تهران این شغل را از رونق انداخت.

این خبر را به اشتراک بگذارید