جمال رهنمایی
انتخابات ریاستجمهوری سال1384سنگینترین و نفسگیرترین انتخابات کشور تا آن زمان بود. صفبندی دوطرف در انتخابات اختلافات واضحی داشتند و فضای دوقطبی رقابت، نشاندهنده تمایزات روشن دیدگاههای دوطرف بود. این انتخابات نقطهعطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران بود. یکطرف رقابت اندیشههای وسیعتر و پیچیدهتری داشت که برای توضیح آن نیاز به مقدمات و پذیرفتن آیندهای بود که به روشنی قابل تبیین نبود زیرا مسائل اجتماعی ماهیتا نتایج روشن و کاملا قابل پیشبینی ندارند و درک عوامل متعدد تأثیرگذار بر آن از دسترس تفکر خطی به دور بوده و نیازمند پذیرش تفکر سیستمی هستند. درحالیکه طرف مقابل با سادهسازی مفاهیم و حتی رندکردن اعداد میتوانست درباره اهداف روشنی صحبت کند که حتی اعداد آن سرراستتر و قابل هضمتر بودند. چنین سادهانگاریهایی شاید در صحنه عمل بهکار نیاید و محقق نشود اما در عرصه ذهن قابل فهمتر و حتی پذیرفتنیتر بهنظر میرسد و این سرراست بودن و کمابهامبودن به مذاق ذهن خوشتر میآید. هر قدر روانشناسی اجتماعی، درباره رابطه رفتار و فکر در عملکرد اجتماعی افراد بیشتر عمیق میشود، اثرات عوامل ناهشیار در رفتار و اندیشه اجتماعی گستردهتر و جامعتر بهنظر میرسد. یک زمینه در حال رشد در تحقیقات روانشناسی اجتماعی این است که در بسیاری از موارد ما نمیدانیم چرا در یک بافت اجتماعی آنگونه فکر یا رفتار کردهایم و اینکه این اندیشهها و اعمال اغلب به شیوهای خودکار و بدون هیچگونه اندیشه یا قصدی از جانب ما صورت میگیرد. یک نمونه برجسته این تحقیقات درباره «خودخواهی ناآشکار» صورت گرفته که درباره بررسی احساسات ما درمورد دوستداشتن ناخودآگاه هر چیزی است که بهخودپنداره ما نزدیکتر است؛ مانند علاقه ما به زندگیکردن در خیابانی که همنام خودمان است یا در شهرهایی که با اعداد مورد علاقه ما نامگذاری شدهاند. براساس این تحقیقات، ترجیحات ما میتوانند تحتتأثیر واکنشها و احساساتی باشند که ما حتی از آنها خبر نداریم.
انتخابات دوقطبی
عوامل ناهشیار در اندیشه و رفتار اجتماعی
در همینه زمینه :