
سال پرفروشها و جایزهها
دهه1380 از نظر تعداد آثار داستانی چاپشده تا آن زمان بینظیر بود

محمد مقدسی
دهه1380 آغاز شده بود؛ دههای که از نظر تعداد آثار داستانی چاپشده تا آن زمان بینظیر بود. افول مجلات ادبی، افزایش تعداد روزنامهها و حضور اینترنت و پدیده وبلاگنویسی سبب شد که تعدادی از جوانان اعتماد به نفس پیدا کنند و تلاش کنند آثار داستانی خود را به چاپ برسانند. زنان و جوانان، فارغ از امرار معاش سردمداران این دهه بودند، آنها به سرعت نوشتند و چاپ کردند، اما تعدادی کمی از آنها در این عرصه ماندگار شدند و مستمر نوشتند. «پرنده من» اثر فریبا وفی، اثر خوشاقبال این سال بود؛ بیشتر جایزههای ادبی در سال بعد به نخستین رمان وفی اقبال نشان دادند و سبب شدند که این کتاب همچنان پرفروش بماند. این رمان، روایت زن خانهداری بود که همسرش سودای مهاجرت به کانادا را داشت و در نهایت از ایران میرفت و قهرمان داستان سرپرست خانواده میشد. نثر وفی روان بود، فصلبندیها کوتاه بود و میشد در یک نشست کتاب را خواند؛ اینها از مهمترین دلایل موفقیت کتاب وفی بودند.
محمدرضا بایرامی، نویسنده کودک و نوجوان و ادبیات دفاعمقدس، در این سال رمان «پل معلق» را منتشر کرد. این اثر که برنده جایزه شهیدحبیب غنیپور و قلم زرین شد، روایت سربازی تهرانی بود که به منطقه دورافتادهای اعزام میشد و در تنهایی به مرور خاطرات تلخ گذشته میپرداخت. زمان در داستان شکسته و مدام میان حال و گذشته در رفتوآمد بود و در خلال این رفتوآمد سرگذشت سرباز روایت میشد.
در این سال یکی دیگر از نویسندگانی که در حلقه داستانخوانیهای هوشنگ گلشیری حضور پیدا میکرد، رمانش را منتشر کرد. رمان «من ببر نیستم پیچیده بر بالای خود تاکم» نوشته محمدرضا صفدری، پس از چاپ بسیار مورد ستایش قرار گرفت. رمان صفدری، در واقع ضدرمان بود و با اینکه هم در روایت داستانش و هم در نثرش پیچیده و حتی گاهی مغلق بود، اما در جایزهها بسیار ستایش شد. با این حال این رمان بعد از چاپ اول دیگر هیچ وقت تجدید چاپ نشد.
پرفروشترین و بیادعاترین کتاب سال با نام «سهم من» را پرینوش صنیعی منتشر کرد. این رمان در پس روایت داستان زندگی کودکی تا میانسالی قهرمان داستان، حوادث اجتماعی -سیاسی ایران در دهههای1350و 1360را روایت میکرد. زبان داستان ابتدا چندان پخته نبود، اما هرچه رمان بیشتر پیش میرفت، زبان کتاب پختهتر میشد. اقبال به این کتاب از سوی خوانندگان بهواسطه داستانگوبودن و روایت خطی و بیپیرایهاش بسیار زیاد بود. سهم من، با رسیدن به چاپ سیوهفتم در سالهای اخیر، همچنان خوانده میشود و پرفروش است.