برای ثبت در تاریخ
مشکل حکایتی است که تقریر میکنند
شهاب مهدوی_روزنامه نگار
۱ سیونهمین جشنواره فیلم فجر را بهخاطر خواهیم سپرد؛ جشنوارهای که در دوران کرونا و با شرایط ویژه برگزار میشود. ظاهرا حذف نمایشهای مردمی تنها راه برپایی جشنوارهای است که متولیانش میخواهند هم پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند و هم چراغ جشنواره روشن بماند. شاید میشد برای این جشنواره نمادین، در حد محدودی هم بلیت فروخت و کمی هم مردم را وارد ماجرا کرد. خبر رسیده که سینماهای تهران بازگشایی میشوند. اگر میشود سینما را باز کرد و به مردم بلیت فروخت، میتوان بهصورت محدود و حداقلی سئانسهایی برای علاقهمندان جشنواره در نظر گرفت. نمایش جشنواره اکران عمومی نیست. البته تصور مدیران از نمایشهای جشنوارهای در 2دهه اخیر چیز دیگری بوده. آنقدر فیلمها را در جشنواره به نمایش درمیآوردند که اکران عمومی، یاد و خاطره اکراندو را زنده میکرد.
شرایط خاص کرونایی امسال میتوانست توفیقی اجباری برای تجربه نمایش فستیوالی باشد؛ نمایشی که در تمام فستیوالهای معتبر دنیا محدود و با حساب و کتاب است. قرار نیست همه فیلمها را در جشنواره ببینند. همانطور که در دهه60، تعداد کمی فیلمهای جشنواره را میدیدند. موسپیدکردهها خاطرهها دارند از ساعتها در صف جشنواره ایستادن و دست خالی برگشتن. حالا که بلیتها پیشفروش میشوند سازوکار هم سادهتر شده. میشود تعداد اندکی (در حد ۲۰ درصد ظرفیت هر سالن) بلیت فروخت و سختگیری کرد که فقط دارندگان بلیت وارد سالنها شوند. شاید هم نمیشود این در را باز کرد و جلوی تماشاگران مشتاق را گرفت. و نکته دیگر، انبوه بلیتهای ارگانی است. در ایام جشنواره دست هر کارمند فلان سازمان و وزارتخانه و نهادی کلی بلیت جشنواره وجود دارد، میشد این سنت ناپسند را هم در شرایط خاص امسال کنار گذاشت. هیچ جشنواره معتبری در دنیا درهایش را برای مخاطبانی که دنبال بلیت مفت هستند باز نمیکند. جشنواره فجر هم در دهه 60 خیلی کمتر این کار را انجام میداد. بازگشت به جشنوارههای کنترل شده و استاندارد آن سالها هم میتوانست راهکاری باشد. وقتی تعدادی منتقد و خبرنگار میتوانند فیلمها را ببینند و سینماها هم بازگشایی میشوند، میتوان تعداد کمی هم بلیت فروخت. بلیتها در کسری از ثانیه تمام میشود؟ بازار سیاه راه میافتد؟ مگر در ایام عادی این اتفاق رخ نمیدهد؟ تعداد کمی تماشاگر بهتر از نداشتن هیچ مخاطبی است.
۲ جشنواره فجر آیین مهمی است. میشود صفحهها در نقدش سیاه کرد؛ از خطاها و کاستیهایش، از دولتی بودنش گفت و در مواردی به فرموده بودنش. به فرض پذیرش تمام نقدها، باز هم جشنواره فجر، آیین با اهمیتی است. این مهمترین رخداد فرهنگی سال است و با هیچ اتفاق دیگری هم قابل مقایسه نیست. هیچ جشن و جشنوارهای در این سالها نتوانسته جایش را بگیرد. هرقدر فیلمها ناامیدکننده بودهاند، شیوه برگزاری پر ایراد بوده و داوریها پرت بهنظر رسیده، باز هم در نهایت جشنواره فجر، اهمیت و جذابیتش را حفظ کرده. در اواخر سال سخت ۹۹ برپایی این رخداد، حتی بهصورت بسیار محدود میتواند پیامآور امید و نشاط باشد. نتیجهای که البته با صرف داوری کردن و سیمرغ دادن و نمایش فیلمها برای تعدادی منتقد و خبرنگار، شاید خیلی حاصل نشود. جشنواره فیلم فجر بدون تماشاگر، بدون صف، بدون سینماهایی که سردرشان پوستر جشنواره نصب شده باشد، فستیوال عجیبی است؛ فستیوالی که در نهایت تعطیل کردن رسمیاش در سالی که بیشتر اوقات سینماهایش تعطیل بودند، به مصلحت دانسته نشد.
۳ بازار اظهارنظر درباره جشنواره آنقدر داغ است که بهنظر میرسد با بحران اظهارنظر مواجه شدهایم. یکی نوشته چرا مثل سینما حقیقت فیلمها را آنلاین به نمایش درنمیآورید؟ و احتمالا نمیدانسته که داستان فیلم مستند و فیلم سینمایی چقدر متفاوت است و کدام تهیهکننده حاضر است فیلمش در جشنواره آنلاین اکران شود و احتمالا ساعتی بعد نسخه قاچاقش در تلگرام دست بهدست بگردد.
عدهای دیگر به استقبال تعطیلی جشنواره فجر رفتهاند چون نفرتی ازلی ابدی از سینمای ایران دارند. تعارف نداریم برخی از مخالفان جشنواره، مخالف فیلم ایرانی هستند. در بهترین حالت طیفی از این گروه زیادی نخبهگرایند و درباره صورت بدبینانه ماجرا هم بهتر است حرفی نزنیم.
اما همه مخالفان برگزاری جشنواره فجر، قطعا مخالف سینمای ایران نیستند؛ ضمن اینکه میتوان منتقد جشنواره فجر و در عین حال دلسوز و دوستدار سینمای ایران بود. جشنواره فجر هم آنقدر بد برگزار شده که منتقدان پرتعداد داشته باشد. در سالی که خیلی چیزها بهخاطر کرونا تعطیل شد و برخیشان بهنظر تعطیلیناپذیر میرسیدند، جشنواره فجر هم شاید میتوانست تعطیل شود یا به تعویق بیفتد. آسمان هم به زمین نمیآمد. شخصی نوشته کن با آن عظمتش تعطیل شد، فیلم فجر نمیتواند تعطیل شود؟ پاسخ صریح و قاطعی به این پرسش و پرسشها و نکتههای فراوان دیگری که این روزها مطرح شده نمیشود داد. این موضوعی نیست که بشود راحت و سرراست و با دو جمله تکلیفش را روشن کرد. آنها که با دو خط توییت این کار را کردهاند احتمالا استادان موجز نوشتن و خلاصه کردن دریا در پیالهاند، ما نیستیم.
نقدهای جدی به جشنواره فجر وارد است؛ چه در ساختار کلی و چه درباره تصمیم امسال متولیان برای برپایی محدود. رفقایی از اصطلاح اختراع دوباره چرخ استفاده کردهاند که امری مسبوق به سابقه در جشنواره فجر است. عدهای بسیار عصبانیاند وعدهای بسیار خوشحال. عدهای به دلایل سیاسی طرفدار تعطیلیاند و عدهای به دلایل اقتصادی طرفدار برگزاری. نیازی هم به نیتخوانی نیست. متنها خیلی وقتها شفافند. در این مورد خاص هم میشود حواشی مهمتر از اصل را بر پیشانی اظهارنظرها دید.
۴ این روزها میگذرد. کرونا هم عاقبت دست از سر ما برمیدارد. روزی میرسد که همه با خیال راحت در کوچه و خیابان ظاهر شویم. روزی که از دیدن هر تجمعی دلمان نلرزد و دلتنگ همه آیینها و تجمعات انسانی نشویم، بالاخره فراخواهد رسید. همه امیدواریم به دوران قبل از کرونا بازگردیم؛ این اتفاق هم بالاخره خواهد افتاد. اما دوران سخت کرونا را فراموش نخواهیم کرد. روزهایی که ماسک از چهره برنداشتیم. عزیزان و رفقایمان را از دست دادیم و غریبانه به خاک سپردیمشان. روزهایی که منتظر واکسن ماندیم و خلاصه روزگاری که انگار آخرالزمان شده بود و نظم و روال بسیاری از امورمان به هم ریخت و تغییر کرد. اینها در یادها خواهد ماند. جشنواره سی و نهم هم قطعا در ذهن سینمادوستان میماند. جشنوارهای که در نهایت شاید برای ثبت در تاریخ برگزار میشود. شاید برای روحیه بخشیدن به سینماگران، هنرمندان و سینمادوستان و برپا داشتن شعار سینما زنده است!
خوب یا بد، فجر سی و نهم را کنار بقیه خاطرات عصر کرونا بهخاطر خواهیم سپرد. حالا این شیوه برگزاری اصلا اسمش جشنواره است، قرابتی با آن دارد، بدون تماشاگر برگزاریاش چه لطفی دارد، مگر ما در خلأ زندگی میکنیم که جشنوارهمان اینگونه برگزار شود و...
جشنواره سیونهم را با تمام ویژگیهایش بهخاطر خواهیم سپرد. اگر تماشاگری نباشد خاطره جمعیاش خلاصه میشود در آن جمعیت محدودی که فیلمها را میبینند و «هژیر وار» برای دیگران تعریف میکنند. میخواهید بگویید لطفی ندارد، من هم با شما هم داستانم. فقط مسئله کمی پیچیدهتر و مفصلتر از اینهاست... .
اگر جشنواره به لجستیک لازم برای برگزاری رسید، نمایش فیلمها برای منتقدها و روزنامهنگارها بهصورت حضوری و با ظرفیتِ محدود، بهترین کاریاست که میشود ترتیب داد. اکران آنلاین فیلمها، آسیب فراوانی به سینمای ایران در سال آینده خواهد زد. به هر حال، مسیرِ لورفتنِ فیلمها و پخش آنها در فضای وب، بسیار محتمل است و چنین آسیبی، جبرانناپذیر است