جیرهبندی آب در پایتخت
تفکر جادویی و بحرانهای اجتماعی
جمال رهنمایی
روزنامههای تابستان سال1380 روزانه جدول جیرهبندی و قطعشدن آب را منتشر میکردند. با جدی نگرفتن هشدارهای مربوط به کمبود آب از تیرماه این سال، آب در سراسر کشور جیرهبندی شد. این بحران در پایتختی که آرامآرام یکچهارم جمعیت کشور در آن متمرکز شدهبودند، جدیتر بود. کشاورزان خسارتهای سنگینی را بهخود دیدند و بگیر و ببند مشترکین پرمصرف در دستور کار قرارگرفت. خشکسالی گریبان همه را گرفته بود. متولیان امور دست بهکار شدند و طرحهای تامین آب به برکت پول نفت چندده برابر شد. از 6استان همجوار با مصوبه شورایعالی امنیت ملی برای ساکنان استان تهران آب فراهم شد و بحران موقتا فرونشست. بحران آب در ایران همواره موضوعی بسیار جدی اما مدیریت شده بودهاست. سازههای چندهزار ساله جمعآوری، نگهداری، تقسیم و انتقال آب گویای تدبیر و اهمیت دادن ساکنان این سرزمین به این موضوع حیاتی است. ایران در ازای تاریخ اقلیمی خود از کشوری نیمهخشک در حال تبدیلشدن به یک سرزمین خشک است و از این سرنوشت گریزی نیست. وقتی آب نباشد، همه حرف و حدیثهای دیگر درباره زندگی در این سرزمین بیشتر شبیه شوخی است. چرا ما با برخی از بدیهیات زندگی اجتماعی و شهری برخورد سرسری و غیرواقعبینانه داریم؟ یافتههای پژوهشی روانشناسان اجتماعی نشان میدهد که ما بهعنوان انسان کاملا مستعد نوعی ارزیابی و استنتاج هستیم که به آن «تفکر جادویی» میگویند. چنین تفکری بر پایه مفروضاتی بنا میشود که با بررسیهای منطقی جور درنمیآید اما با وجود این مجابکننده و قانعکننده تصور میشود. یکی از اصولی که شیوه تفکر جادویی بر اساس آن استدلال میکند این است که برخی انسانها بهدلیل تصور برتر و با فضیلتتر بودن از دیگران، خودشان را منحصربهفرد دانسته و معتقدند به شیوهای مرموز و برخلاف قوانین جهان هستی، دستی از غیب همواره مراقب آنها خواهد بود هر چند آنها برخلاف قوانین خلقت و جهان هستی عمل کنند. ایران سرزمینی خشک و کمآب است. این نسل منابع آبی محدود خود را بیرحمانه و ناشیانه هدر میدهد و در همان حال انتظار دارد جهان هستی و ابرهای بارانزا این ناشیگری و بیرحمی او را جبران کنند. شاید وقتی بار دیگر شیرهای آب خانههای ما از آب آشامیدنی خالی شود متوجه نادرستی این مفروضات بیاساس خود بشویم.