• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
دو شنبه 22 دی 1399
کد مطلب : 121563
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/G6x43
+
-

یادداشت/ عقلانیت زیباترین اتفاق دنیاست

عیسی محمدی- روزنامه‌نگار

تا حالا به این فکر کرده‌اید که چرا جامعه ایرانی، امروزه این‌قدر به هم ریخته و آشفته و درهم شده؟ به اینکه چرا غالبا هول داریم و نگرانیم و به آینده مطمئن نیستیم. البته که بخشی از اینها جنبه اجتماعی می‌تواند داشته باشد که بحثی دیگر است. اما جنبه مهم‌تر دیگر آن، این است که ما از عقلانیت دور شده‌ایم و همین دوری از عقلانیت، باعث شده تا ثبات نداشته باشیم. اما چرا؟
در کتاب «هاگاکوره» که حکمت‌هایی از سلحشوران قدیمی ژاپن را در بر می‌گیرد، نکته‌ای جالب درباره عقل وجود دارد. در آنجا، کسی اشاره می‌کند که من شکل 2 چیز را می‌دانم؛ ازجمله عقل را.
شکل عقل مربعی است؛ یعنی که ثابت است و تکان نمی‌خورد و در جای خود قرار می‌یابد. در آنجا اشاره‌ای به کسانی هم می‌کند که عقلانی برخورد نمی‌کنند و احساسی و عاطفی هستند که شکل آنها را شبیه دایره می‌داند که مدام در حال حرکت و بی‌قراری هستند. شاید بتوان گفت این، یکی از دقیق‌ترین تعبیرها در مورد عقل و احساس است.
تا حالا به این دقت کرده‌اید که چقدر از کارهای ما عقلانی است؟
تقریبا بخش کمتر کارهای امروز ما عقلانی است، بیشتر تصمیم‌های ما از روی احساس ، عادت و بی‌فکری است. بازاریابان، تحقیقاتی انجام داده و متوجه شده‌اند که بخش بزرگی از خریدهای مردم، ناشی از انتخاب عقلانی آنها نیست؛ ناشی از احساس ، عادت و عاطفه آن‌هاست. به‌نظر می‌رسد که چنین رفتاری در خیلی از جاها به چشم بخورد؛ اینکه بیشتر رفتارهای ما ناشی از عقلانیت نیست؛ به همین دلیل است که ما ثبات نداریم. تصمیم‌هایی که عقلانی هستند، درست مثل همان شکل مربع، تکان نمی‌خورند و در جای خودشان ثبات پیدا می‌کنند.
اما نکته مهم‌ دیگری که در این میانه وجود دارد، تصویری است که از تصمیم‌ها و زندگی‌های عقلانی و منطقی ساخته‌‌اند که یک تصویر خشک و عاری از احساس ، عاطفه و هیجان است. این، شاید بتوان گفت خیانتی است که غالباً در حق عقلانیت و منطق صورت می‌گیرد. به همین دلیل هم بعضی‌ها ترجیح می‌دهند که سمت و سوی این دست از انتخاب‌ها نروند و در عوض زندگی پرهیجان ، پراحساس و پرعاطفه‌ای داشته باشند. بخشی از این تصویر در فیلم‌ها ، داستان‌ها ، شعرها و رسانه‌ها و.. نمود پیدا کرده و گسترش می‌یابد.
اما آیا می‌دانستید که یکی از زیباترین چیزهای عالم همین عقلانیت است؟ تعجب می‌کنید؟ می‌گویند اگر پرده‌های ظاهر کنار برود، شما آن‌وقت می‌توانید بفهمید که عقلانیت، چه ذات زیبایی دارد. اما چطور؟ چرا که عقلانیت، نوعی تعادل است و تعادل، همیشه زیباست. درست مثل یک نقاشی زیبا، درست مثل یک موسیقی آرام که در آن هرکسی‌ساز خودش را به قاعده و متناسب می‌نوازد و درست مثل فیلمی که همه صحنه‌هایش، متعادل و طبیعی و در خدمت به یک هدف اصلی هستند. بله، عقلانیت زیباست؛ حتی بسیار زیباتر از احساس، عاطفه و هیجان.
عقلانیت زیباست؛ چرا که هر چیز متعادلی و هر چیز دارای هارمونی، زیباست و عقل، یعنی ایجاد هارمونی در میانه خشم و شهوت و توهم و فکر و خیال ما و مشکلات انسانی ناشی از به هم خوردن هارمونی اینهاست. به همین دلیل است که عقل، می‌تواند بین خودش و آن سه تای دیگر هارمونی ایجاد کرده و عملاً تابلویی زیبا از رفتارهای انسانی و عقلانی را خلق کند؛ یک تعادل ناب. این آیا زیبا نیست؟
نکته بعدی هم آنجاست که استفاده از عقلانیت، به‌معنای نادیده گرفتن احساس و هیجان نیست؛ بلکه صرفاً جایگاه استفاده از آنها را تعیین می‌کند. یعنی ابتدا عقلانیت است، سپس احساس و هیجان. پس یک زندگی عقلانی، یک زندگی احساسی و هیجانی هم هست؛ ولی یک زندگی احساسی و هیجانی الزاما یک زندگی عقلانی نیست.
ماجرای همه اینها، آن می‌شود که یک زندگی عقلانی را دارای زیبایی و ثبات و امنیت بی‌حد و حصری بدانیم؛ چیزی که امروزه در زندگی‌های بی‌ثبات‌مان به‌شدت دنبالش هستیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید