کنفرانسی که فضای سیاسی کشور را تحتتأثیر خود قرارداد
جنجال در برلین
علیرضا احمدی
سال1379در حالی آغاز شد که فضای سیاسی کشور همچنان تحتتأثیر تبعات رویدادهای 1378قرارداشت و رسانهها سال جدید را با گزارشهایی درباره آخرین وضعیت سلامت «سعید حجاریان»، عضو شورایشهر تهران، که در آخرین روزهای سالقبل در مقابل ساختمان این شورا توسط «سعید عسگر» و تیمش ترور شد، آغاز کردند و روشن شدن هویت و انگیزه واقعی عاملان ترور را مطالبهمیکردند. ازسوی دیگر تحلیل وقایع تیرماه سالقبل در میان دو طیف سیاسی کشور همچنان ادامه داشت و جناح راست ریشههای این «غائله» را میکاوید و انگشت اتهام را بهسوی برخی فعالان جبهه دومخرداد نشانهمیرفت و اصلاحطلبان نیز شناسایی و محاکمه حملهکنندگان به کوی دانشگاه را مطالبه میکردند و خواستار رمزگشایی از ابعاد تاریک این ماجرا بودند.
1379برای دستگاه قضا هم سال پرکاری بود؛ از برگزاری دادگاه ضاربان حجاریان گرفته تا رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای، حوادث کوی دانشگاه، توقیف مطبوعات که نام قاضی مرتضوی را سر زبانها انداخت و محاکمه فعالان سیاسی - مطبوعاتی دومخردادی با عناوین اتهامی متنوع. درچنین فضایی روزهای پایانی سال حال وهوای انتخاباتی بهخود گرفت؛ قرار بود 18خرداد1380هشتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود و 2جناح خود را برای رقابتی نفسگیر آماده میکردند. در یکسو اطلاحطلبان قرار داشتند که طیفی از آنان به «عبور از خاتمی» میاندیشیدند؛ چراکه او را در برآوردن مطالبات جامعه ناکام میدیدند و در سوی دیگر راستگرایان صفآرایی کرده بودند که بهنظر میرسید راه دشواری برای دستیابی به انسجام انتخاباتی در مقابل حریف قدرتمند خود در پیش دارند.
در این میان یک رویداد مهم در فروردین1379در حوزه سیاست داخلی برجسته شد و تحولات مهمی را بهدنبال داشت؛ ماجرای «کنفرانس برلین». حدود 3هفته از فروردین1379گذشته بود و فضای سیاسی کشور بهشدت درگیر ماجرای ترور حجاریان و همچنین کشمکشهای شوراینگهبان و وزارتکشور بر سر اعلام نتایج انتخابات ششمین دورهمجلس شورای اسلامی بود که انتشار اخبار حواشی برگزاری یک کنفرانس در برلین با حضور برخی فعالان سیاسی و روشنفکران ایرانی در رسانهها، همهچیز را تحتتأثیر قرارداد. بنیاد «هاینریش بل» با حمایت حزب سبزهای آلمان، از 17چهره سیاسی و روشنفکر ایرانی دعوت کرده بود که به برلین بروند و درباره «وضعیت آینده ایران» با توجه به تحولات جاری درکشور، به بحث بنشینند.
اکبر گنجی (روزنامهنگار)، شهلا لاهیجی (ناشر)، خدیجه مقدم (فعال زنان و محیطزیست)، حسن یوسفیاشکوری (پژوهشگر دینی)، شهلا شرکت (روزنامهنگار)، علیرضا علویتبار(فعال سیاسی اصلاحطلب)، مهرانگیز کار (حقوقدان)، جمیله کدیور (منتخب تهران در مجلس ششم)، کاظم کردوانی (پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان)، علی افشاری (فعال دانشجویی)، چنگیز پهلوان (نویسنده و روزنامهنگار)، حمیدرضا جلاییپور (روزنامهنگار)، محمود دولتآبادی (نویسنده)، فریبرز رئیسدانا (اقتصاددان)، منیرو روانیپور (نویسنده)، محمدعلی سپانلو (نویسنده) و عزتالله سحابی (فعال سیاسی) افرادی بودند که از 19تا 21فروردین1379در این کنفرانس شرکت کردند؛ کنفرانسی که آن را «نخستین مواجهه اصلاحطلبان با نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور» میدانند و افرادی را درکنار هم نشاند که شاید تا پیش ازاین حاضر به این کار نبودند.
قرار بود در برلین «گفتوگویی میان اصلاحطلبان با نیروهای ملی، چپ و سکولار» درگیرد و «دیوار ضخیم بیاعتمادی میان نیروهایی که در دهه60 به «خودی» و «غیرخودی» تبدیل شده بودند، برداشته شود»، اما کنفرانس با حاشیههایی مواجه شد که تبعات سنگینی برای شرکتکنندگان بههمراه داشت؛ صحبتهای جنجالی یوسفیاشکوری و گنجی با واکنشهای تندی در تهران مواجهشد و از سوی دیگر گروهی از نیروهای ضدانقلاب حاضر در کنفرانس با فحاشی، شعار دادن و پرسیدن سؤالات حاشیهای از سخنرانان، مسیر مباحثات را منحرفکردند.
جنجالهای برلین زمانی بالا گرفت که تلویزیون ایران حدود یکهفته پس از پایان کنفرانس، بخشهایی از سخنرانی شرکتکنندگان، همچنین صحنه برهنهشدن یکی از معترضان را نشان داد و این کنفرانس را بهعنوان توطئهای غربی علیه جمهوریاسلامیایران ارزیابی کرد. این موضوع واکنشهای بسیاری را در تهران برانگیخت؛ ازیکسو برخی چهرهها و جریانهای سیاسی به پخش «بخشهای گزینشی» از این کنفرانس در رسانه ملی اعتراض داشتند و آن را اقدامی برای تخریب اصلاحطلبان میدانستند، مانند «علیاکبر محتشمیپور» که معتقد بود «سیمای جمهوری اسلامی در یک اقدام غیرمنتظره صحنههای مستهجن فیلم کنفرانس برلین را پخش کرد که موجب جریحهدار شدن عواطف و احساسات اکثریت اشخاصی شد که به مشاهده آن نشستند.» از سوی دیگر گروههای مختلفی از برخی مسئولان گرفته تا تعدادی از علما و روحانیون از وقایع کنفرانس برلین انتقاد کردند، از جمله آیتالله جوادیآملی، امامجمعه موقت آن زمان قم که گفت: «کنفرانس رقتبار و ذلتبار برلین، فاقد استدلال بود و حرفی جز فحش و هتاکی نسبت به مقدسات نداشت...».
آیتالله هاشمیرفسنجانی، رئیسمجمع تشخیصمصلحت نظام هم از چهرههایی بود که واکنش تندی به جنجالهای کنفرانس برلین نشان داد و آن را برنامهریزی برای «محاکمه همه شئون انقلاب» ارزیابی کرد. او معتقد بود «صحنهای درست کرده بودند که باز و کبوتر درست کنند و در این میان، بازها بخواهند اصل انقلاب برچیده شود... .» حجتالاسلام خاتمی رئیسجمهور هم واکنش میانهای نشان داد؛ از یکسو از برخی بحثهای مطرح شده در کنفرانس گلایه کرد و از سوی دیگر به اقدام صداوسیما در پخش گوشههایی از این کنفرانس انتقادداشت؛ «از آغاز انقلاب، از زمان حضرتامام(ره) تاکنون دهها نشست و سمینار با انگیزههای مختلف که نوعاً برای تحریف انقلاب و دستاوردهای آن بوده، برگزار شده و حرفهای بیربطی هم زده شدهاست و شنیدهام در کنفرانس برلین هم حرفهای بد و نامناسبی زده شد و برخی حرفهای خوب و معقول هم زدهاند. آیا بناست هرچه در آرشیوهاست بیرون بکشند و نشان بدهند؟»
گسترده شدن واکنشها و اعتراضها به وقایع کنفرانس برلین، عکسالعمل قوه قضائیه را هم درپی داشت؛ تعدادی از شرکتکنندگان در این کنفرانس پای میز محاکمه رفتند که از میان آنها یوسفیاشکوری و اکبرگنجی با احکام قضایی سنگینتری مواجهشدند. یوسفیاشکوری برای صحبتهایش درباره حجاب در مجموع به تحمل حدود 7سال زندان محکوم شد. گنجی هم برای اتهامهای مرتبط با کنفرانس برلین و چند اتهام دیگر حدود 6سال به زندان رفت.