خشنودی صدام از شهادت صیاد
علی صیاد شیرازی، 21فروردین 1378به شهادت رسید
حمیدرضا محمدی
عجیب کینهاش را به دل داشتند. او بود که تارومارشان کرد و «فروغ جاویدان»شان را به تاریکی کشاند. بههمینخاطر هم بود کسی مسئول عملیات ترور شد که از قسمخوردههایشان بود؛ زهره قائمی.
آنها هنوز زخمخورده عملیات مرصاد «در پنج مرداد1367با رمز یا علی» بودند از زخمی که صیاد به آنان زده بود. «در آن زمان من نماینده حضرت امام در شورایعالی دفاع بودم... و به من حکم مأموریت داده شد... در تنگه چهارزِبَر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. جاده انباشته از ادوات سوخته شد... راه از هرسو به روی بازماندگان کاروان منافقین بسته شده بود و آنان بهسختی میتوانستند به عقب برگردند. بعضی از آنها به روستاها پناه بردند و بعضیهایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه دادند. عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلامآباد غرب، هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند».
علی صیاد شیرازی، نامی عظیم بود و در لحظهلحظه سالهای جنگ، رعشه به اندام بعثیها انداخته بود، چنانکه وقتی خبر شهادتش را به صدامحسین رساندند، نهتنها «به قُصَی، پسر جنایتکار و فاسدش دستور داد به سران منافقین پاداش دهد» که صراحتا گفت «کاش این ترور در سالهای اول جنگ رخ میداد.» و این یعنی او هنوز، سخت زخمخوردهاش بود.
اما سرانجام ترورکننده و ترورشونده روی خط باریکی قرار گرفت، با تفاوتی به اندازه یک واژه؛ آنکه ترور کرد، چهاردهسال پس از آن جنایت، به هلاکت رسید و آنکه ترور شد، به اعلیدرجه شهادت رسید. ترورکننده، «شب قدر از خدا خواستم که در این راه عاقبتبهخیر شوم» اما ترورشونده، عاقبتبهخیرترین بود. شهید صیاد شیرازی که از 20شهریور1372، جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شده بود، تنها 5روز قبل از شهادت، به درجه سرلشگری رسیده بود.