نسل پنجم جنگ میان هند و پاکستان
احسان ایبات- استاد دانشگاه جورج میسون آمریکا
سازمان «دیساینفولب» اتحادیه اروپا به تازگی گزارشی منتشر کرده که در آن فعالیت یک شبکه انتشار اطلاعات جعلی و پروپاگاندا را که از سوی کشور هند علیه پاکستان هدایت میشده، فاش کرده است.
براساس گزارش این سازمان که یک نهاد غیرانتفاعی مستقل در بروکسل است و در زمینه مبارزه با کمپینهای دروغپراکنی فعالیت میکند، این برنامه که بیش از 15سال پیش با مشارکت بیش از 500رسانه و نهاد غیردولتی جعلی آغاز شده، 116کشور را تحت پوشش قرار داده است. هدف این طرح، خدشهدار کردن وجهه کشورهای آسیایی مخالف هند بهویژه پاکستان و تا حدودی چین و ارتقای جایگاه هند در سطح جهانی، جلب حمایت نهادهای بینالمللی و تقویت جنبشهای مخالف پاکستان و چین، درون این کشور بوده است. این شبکه رسانهای تلاش کرده تا چهرهای طرفدار هند و ضدپاکستان از نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد نشان بدهد.
این گزارش حاکی از آن است که خبرگزاری بینالمللی آسیا (ANI) و آژانس خبری هند نیز در انتشار و پوشش اخبار جعلی این شبکه مشارکت داشتهاند. اگرچه گزارش مذکور سعی کرده که شبکه انتشار اطلاعات جعلی را مستقیما به دولت هند مرتبط نکند، اما بهنظر نمیرسد که چنین شبکه بزرگی بدون آگاهی دولت از سال2005 فعال بوده باشد. افشای این فعالیت که واکنش تند ملیگرایان پاکستانی و طرفداران دولت این کشور را بهدنبال داشته، به نوعی یادآور اصطلاح «جنگ نسل پنجم» است؛ به این معنا که در دنیای مدرن، جنگها بین سربازان نظامی و غیرنظامی روی نمیدهد، بلکه در ذهن شهروندان عادی اتفاق میافتد. آگاهی، اطلاعات، پروپاگاندا و «اخبار جعلی» همه از ابزار این نوع از جنگ بهاصطلاح مدرن هستند. در گزارش سازمان دیساینفولب، گفته شده که پاکستان با یک نوع جدیدی از جنگ فراگیر که هر نوع ابزاری از بمب تا روبات را دربرمیگیرد، روبهرو است.
به اعتقاد کارشناسان روابط بینالملل، دستکم جنگ نسل پنجم یک ایده پذیرفته شده بهصورت گسترده نیست. اگر این اصطلاح را در مجلههای معتبر روابط بینالملل که در 5سال اخیر منتشر شدهاند، جستوجو کنیم، هیچ اثری از آن نمیبینیم. بعید است که چنین مفهوم انقلابی از چشم کارشناسان این حوزه دور مانده باشد. احتمالا این بیتوجهی صاحبنظران به مفهوم جنگ نسل پنجم به این دلیل است که اعتبار چندانی برای آن قائل نیستند. این اصطلاح، عبارت پرکاربرد دیگر، «جنگ هیبریدی» یا جنگ ترکیبی را به ذهن میآورد؛ اصطلاحی که معمولا بین کشورهای اروپایی و آمریکایی برای توصیف سیاست خارجی روسیه رایج است. منتقدان معتقدند که همانند جنگ نسل پنجم، اصطلاح جنگ هیبریدی (ترکیب سلاح و رسانه) نیز که اجزای نامتجانس جنگ را با دیپلماسی پیوند میدهد، یک اصطلاح بیمعناست.
در حقیقت، اصطلاحات اینچنینی برای جذابتر کردن تحلیلهای توخالی استفاده میشود. چنین تاکتیکهای ضداطلاعاتی بعد از پایان جنگ جهانی دوم رایج شد. برای مثال، اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا در طول جنگ سرد از استراتژی دروغپراکنی و پروپاگاندا علیه یکدیگر استفاده کردند. این فعالیتها منجر به پا گرفتن رسانههای تأثیرگذار گوناگون در آمریکا شد. شوروی نیز تمرکز خود را بر انتشار پوسترهای تبلیغاتی که در آن به نژادپرستی و بردهداری در آمریکا حمله میکرد، گذاشت.
اما واقعیت این است که دولتها با استفاده از ابزار دروغپراکنی به جای کاربرد سیاستهای «نرمال»، خطراتی که در مقابل دارند را تشدید میکنند. به قول کارل فون کلاوزویتس، نظریهپرداز علوم سیاسی، همه جنگها سیاسی هستند، اما همه سیاست ها، جنگ نیستند. تفاوت کلیدی بین ابزارهای جنگ واقعی و جنگ نسل پنجم این است که اولی مسلحانه است، اما دومی نیاز به مسلح کردن دارد. وقتی هند به جت و موشک دست پیدا میکند، پاکستان چارهای جز آماده شدن در برابر آن ندارد. اما برعکس، استفاده از ابزاری مانند دروغپراکنی، خطرناک نیست، فقط نیاز به پاسخ پاکستان دارد. کشورها بهدنبال نقاط ضعف رقیبان خود میگردند و وقتی کشور مقابل، این بهانه را بهدست دشمن میدهد، زمینه برای دخالت فراهم میشود. زندانی کردن و شکنجه قوم بلوچ در پاکستان، یک حقیقت غیرقابل انکار است. تاکنون بسیاری از روزنامهنگاران این کشور بهدلیل گزارش این موضوع، جان خود را از دست دادهاند و فعالان حقوق بشر، محکوم به خیانت شدهاند. صرفنظر از تأثیر گزارش بر روابط 2 کشور، اتحادیه اروپا برگ برندهای به دولت پاکستان داده تا از آن هم علیه هند و هم علیه مخالفان داخلی استفاده کند و فضا را برای روزنامهنگاران، احزاب سیاسی مخالف، ملیگرایان بلوچ و رهبران قوم پشتون تنگتر کند. نویسندگان گزارش در تشویق سیاستمداران پاکستان برای شنیدن صدای اقوام بلوچ و پشتون کاملا محتاط هستند: «تحقیق ما قصد قضاوت درباره وضعیت حقوق بشر در پاکستان را ندارد و همچنین نباید موجب تضعیف اعتبار جنبشهای اقلیت در پاکستان شود.» از سوی دیگر، گزارش سازمان دیساینفولب نشاندهنده پیوند عمیق بین رسانههای هند و دولت این کشور است. آنها 5/1 سال پیش نیز در جریان تنش بین پاکستان و هند که ممکن بود به جنگ هستهای منجر شود، نقش مهمی در دامن زدن به آتش خشم مردم و تقویت سیاستهای دولت، بازی کردند. در این گزارش گفته شده که رسانههای اصلی «خصوصی»، بهعنوان سلاح کلیدی کشور هند در جنگ نرم علیه پاکستان بودهاند. بهنظر میرسد دمکراسی هند تحت حکومت نارندرا مودی، نخستوزیر این کشور آسیب جدی دیده است. البته شکی نیست که با وجود افشای برنامه رسانهای هند، بهدلیل کمکی که این کشور میتواند به تضعیف چین در منطقه بکند، جهان غرب روابط نزدیک خود را با هند همچنان حفظ خواهد کرد.
منبع: الجزیره