• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
یکشنبه 26 آذر 1396
کد مطلب : 1209
+
-

وقتی که از ارزش‌های ما کم می‌شود

سیدجواد رسولی دانشجوی دکتری رسانه در بارسلونا

مظنونین همیشگی
وقتی که از ارزش‌های ما کم می‌شود

در مسابقات مرحله مقدماتی یورو۲۰۰۸ در اروپا و در گروهA اتفاق عجیبی افتاد. اگر بروید و جدول گروه را ببینید، همه تیم‌ها ۱۴ بازی کرده‌اند جز کشورهای آذربایجان و ارمنستان که ۱۲ بازی دارند. این دو تیم مقابل هم بازی نکردند. آیا محروم شدند؟ خیر. آنها یوفا را متقاعد کردند که به‌دلیل مشکلات سیاسی بین 2 کشور، با هم بازی نخواهند کرد. حالا یوفا این مسئله را به رسمیت می‌شناسد. تیم‌های فوتبال این دو تیم چه در رده باشگاهی و چه ملی با هم بازی نمی‌‌کنند. نظیر این اتفاق درباره روسیه و اوکراین هم رخ داده است. در هیچ قرعه‌کشی‌ای، این دو کشور و باشگاه‌هایشان مقابل هم قرار نمی‌گیرند. این در یوفا (و در رده ملی در فیفا) تبدیل به یک قانون شده است. اینها را گفتم تا به اینجا برسم که مسئله حاضر نشدن در برابر یک تیم دیگر در مسابقات رسمی بین‌المللی اصلا چیز عجیبی نیست. حاضر نشدن ورزشکاران ایرانی در مقابل تیم‌ها و ورزشکاران رژیم اشغالگر حقی است که برای ما محفوظ است و برایش دلایل درست و اصولی‌ای داریم. اما آنچه ما را این روزها در موضع عجیبی قرار داده، انفعال و دور بودن از دیپلماسی ورزشی است. اگر کشورهایی در اروپا فدراسیون‌‌های ورزشی اروپا را متقاعد کرده‌اند که قواعدی را به نفع آنها به قانون‌های جاری‌اش اضافه کند، این هرگز تصادفی یا به‌دلیل درک متقابل اتفاق نیفتاده است. این نتیجه مستقیم نفوذ کشورهای مربوطه در سازمان‌های رسمی و بین‌المللی است؛ نفوذی که باعث می‌شود قطر بتواند میزبانی جام‌جهانی را از آن خود کند، شرایطش را به فیفا تحمیل کند و حتی به خاطرش تقویم مسابقات بین‌المللی و لیگ‌های بزرگ اروپایی به هم بریزد؛ نفوذی که باعث می‌شود کنفدراسیون فوتبال آسیا در مقابل فشار عربستان سعودی کوتاه بیاید و میزبانی را از تیم‌های ایرانی بگیرد. پرورش تیم‌‌های خوب و قهرمانان بزرگ، برای داشتن جایگاه تأثیرگذار در جهان، هرگز کافی نبوده و نیست. مسئولین و مدیران ایرانی باید بتوانند برای حمایت و مراقبت از جایگاه ورزشکاران و قهرمانان کشورمان برنامه‌ریزی کنند و در مجامع و سازمان‌های بزرگ رسمی جهانی حضور قدرتمند داشته باشند. شنیدن و دیدن اینکه «حق بچه‌های ما را خوردند و داوران در قرعه‌کشی و در زمین علیه ما بودند» دیگر کافی است. اگر حق ورزشکاری در المپیک یا مسابقات جهانی (مثلا در کشتی یا وزنه‌برداری که در آن همیشه مطرح بوده‌ایم) ضایع می‌شود، این نتیجه کم‌کاری و انفعال مدیرانی است که نتوانسته‌اند مطابق و هم‌ارز تلاش ورزشکاران و قهرمانان ملی، در سطح کلان مدیریت ورزش حضور داشته باشند و اجازه ندهند دیگران از نفوذ خودشان برای عوض‌کردن نتایج استفاده کنند. ما در کشتی یک قدرت جهانی هستیم. کشتی‌گیران ما از مستعدترین و بهترین ورزشکاران جهان به‌شمار می‌روند و تمرینات تیم‌های ملی کشتی ما برای دیگر کشورها کنجکاوی‌برانگیز و درس‌آموز است اما هنوز از قرعه‌ها می‌نالیم. هنوز بعد از این همه سال در مدیریت فیلا کوچک‌ترین تأثیری نداریم و هنوز هیچ‌کدام از مسئولان ورزشی ما نمی‌توانند از حق ورزشکارانمان دفاع کنند. آنچه برای علیرضا کریمی رخ داد را باید از این زاویه ببینیم؛ از جایی که در آن ضعف داریم. ما مطابق اخلاقی‌ترین و اساسی‌‌ترین حقوق انسانی و به‌دلیل آرمانی که هر انسان سلیم‌النفس و منصفی در هر جای جهان آن را می‌پذیرد، رژیم نژادپرست و اشغالگر اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم. آیا مدیران ورزشی ما تلاش کرده‌اندکه همپای تبلیغات و لابی و نفوذ این رژیم در جهان، بکوشند تا موضع درست و قابل دفاع ما از سوی جهان به رسمیت شناخته شود؟ آیا خبرنگاران ما به اندازه کافی تلاش کرده‌اند این سیاست را (که اصلا چیز عجیب و تازه‌ای نیست) به زبان‌های دیگر جهان توضیح بدهند؟ اسرائیل به‌دلیل همان نفوذ کشورهای عربی در فیفا، مجبور است در اروپا بازی کند. ما برای به‌دست‌آوردن نفوذ چه کرده‌ایم؟ چرا تا امروز نتوانسته‌ایم فیلا را مجبور کنیم در قرعه‌هایش آنچه ما به‌عنوان یک قدرت بزرگ کشتی جهان می‌خواهیم را مدنظر قرار دهد؟ درست است که شکست‌ها در میدان به قول آن کلیشه معروف «چیزی از ارزش‌‌های قهرمانان ما کم نمی‌کند» اما کم‌کاری، انفعال و بی‌برنامگی مدیران ورزشی حتما از ارزش‌های ما کم می‌کند. سهل‌انگاری، بی‌کفایتی و حمایت‌نکردن از ورزشکارانی که از جان و دل برای کشورشان مایه می‌گذارند خیلی از ارزش‌های ما کم می‌کند.  

این خبر را به اشتراک بگذارید