• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
دو شنبه 15 دی 1399
کد مطلب : 120873
+
-

سینما طرح و برنامه می‌خواهد نه جشنواره

میزان فروش اکران آنلاین فیلم‌ها نشان می‌دهد جشنواره فجر چاره درد سینما نیست

سینما طرح و برنامه می‌خواهد نه جشنواره

یاور یگانه- روزنامه نگار

کرونا چنان مصیبت بزرگی است که هر مشکل و عیب و ایرادی را می‌توان به گردنش انداخت و چون کارنامه‌اش سیاه‌تر از این حرف‌هاست که کسی فکر دفاع از آن به سرش بزند، نه مدافعی خواهد داشت و نه هوادار سینه‌چاکی. در عوض تا دلتان بخواهد برای حوزه‌های مختلف، وکیل و وصی و متولی و کارگزار و هزارویک رقم رئیس و مرئوس و واسطه وجود دارد که اگر کسی نگاه چپ به آنها کند، حسابش با کرام‌الکاتبین است. همین حوزه عجیب و غریب سینمای ایران را درنظر بگیرید. روزگاری که هنوز کرونا نبود و آدم‌ها اینطور مثل حالا خودشان را پشت ماسک هایشان مخفی نکرده بودند، همیشه انتقادهایی به سازوکار پذیرش اثر، ترکیب هیأت داوران، مداخله نهادها و افراد غیرسینمایی در رأی داوران، مصلحت‌اندیشی محافظه‌کارانه در اهدای جوایز و اهمیت و اثرگذاری جشنواره فیلم فجر وجود داشت. حتی در دوره‌هایی این بحث مطرح شد که تکثر سانس‌های نمایش فیلم‌ها در جشنواره از جذابیت اکران عمومی آنها می‌کاهد و برخی‌ها معتقد بودند یکی از دلایل افت تعداد مخاطبان سینمای ایران در طول سال همین جشنواره فجر است که مثل سطل آب یخی روی آتش کم‌فروغ شور و شوق سینماروها ریخته می‌شود و نمایش عمومی فیلم‌ها را سوت و کور می‌کند. خلاصه فرقی نمی‌کند چه دولتی سر کار باشد، اصولگرا، اصلاح‌طلب یا اعتدال‌گرا؛ ماهیت دولتی جشنواره فیلم فجر و چارچوب‌های صلب آن حتی اگر در روزهای برگزاری‌اش، برای کسانی که ناتوان از دیدن واقعیت‌ها هستند، مفتون‌کننده و لذتبخش باشد و از فرط جوزدگی و بی‌اطلاعی فریفته زرق و برق کدر جشنواره شوند، اما در آخر، سرخوردگی حاصل از کیفیت فیلم‌ها، نحوه برگزاری و اتفاقات پشت صحنه جشنواره چنان مشهود است که نمی‌توان کتمانش کرد. در چنین وضعیتی عجیب نیست که امسال با وجود کرونا که هر تجمعی را ـ هر قدر کوچک و مقید به رعایت پروتکل‌های بهداشتی ـ به تهدیدی قوی برای سلامتی انسان‌ها مبدل ساخته، قرار است جشنواره فیلم فجر برگزار شود؟ سؤال برانگیز بودن چنین تصمیمی وقتی بیشتر عیان می‌شود که به یاد بیاوریم در سال 2020، که هنوز یک هفته از تمام شدنش نگذشته، جشنواره معتبر و مؤثری مثل جشنواره فیلم کن برای حفظ سلامت آدم‌ها ترجیح داد که امسال از خیر برگزاری جشنواره بگذرد. متصدیان و مسئولان جشنوار کن که امید فراوانی به اعطای نخل‌های طلایشان به برگزیدگان سال سیاه کرونا داشتند و چندین بار زمان برگزاری جشنواره را به تعویق انداختند تا شاید بالاخره گشایشی حاصل شود، در نهایت سلامتی و جان آدم‌ها را به ضرر و زیان مالی ناشی از برگزار نشدن جشنواره کن ترجیح دادند و سال 2020را بدون جشنواره کن به پایان بردند. این تصمیم شجاعانه در آینده که بحران کرونا پشت سر گذاشته می شود و جهان به روال طبیعی خود بر‌می‌گردد، باعث سربلندی مسئولان این جشنواره خواهد شد.
نکته دیگری که گویا مسئولان جشنواره فجر به آن بی‌توجه هستند میزان فروش اکران آنلاین فیلم‌هاست؛ فیلم‌هایی که سال‌های قبل با سر و صدای فراوان وارد جشنواره شدند اما نه در جشنواره و نه حالا که آنلاین اکران شده‌اند هیچ توجهی را به‌خود جلب نمی‌کنند. برای نمونه، اول این هفته اعلام شد که «جمشیدیه» (به کارگردانی یلدا جبلی) در اکران آنلاین خود کمی بیش از ۶۳۵ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم که از یازدهم آذر‌ماه امسال وارد چرخه اکران آنلاین شد، ۳۰ روز اکران آنلاین داشته و تنها ۳۱ هزار و ۷۶۴ بلیت فروخته است. به فرض اینکه هر بلیت دارای دو یا حتی سه نفر بیننده بوده باشد، باز به رقم قابل توجهی نمی‌رسیم. «جمشیدیه» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و اگر واقع بین باشیم باید بگوییم این فیلم در شرایط اقتصادی ایران، حتی درصورت اکران در سالن‌های سینما هم به فروشی بهتر از این دست پیدا نمی‌کرد؛ چون هم‌اکنون سینما از اولویت زندگی مردم خارج شده و فشارهای اقتصادی به خانواده‌های طبقه متوسط ـ که مصرف‌کننده اصلی محصولات سینمایی هستند ـ باعث شده این قشر سینمارو تفریحات و سرگرمی‌های دیگری را جایگزین سینما کند که احساس می‌کند بیشتر منعکس‌کننده وضعیت و حال و روز این طبقه است.
سینمای ایران، دیر یا زود، با کرونا یا بی‌کرونا، به این نقطه می‌رسید. سینمایی که جریان اقتصادی‌اش به سرمایه‌گذاری‌های سؤال‌برانگیز یا بودجه‌های حمایتی وابسته است و خود را بی‌نیاز از دخل و خرج می‌بیند، باید انتظار می‌داشت که بالاخره روزی مخاطبانش را از دست بدهد. سینمایی که مخاطب را به ساده انگاری و کلیشه‌های پوک و آزاردهنده عادت داده باید حدس می‌زد روزی می‌رسد که داستان‌ها و شخصیت‌های تکراری و شبیه به هم‌ فیلم‌ها برای مردم جذابیت نخواهد داشت و مردم به آنها توجه نخواهند کرد. زمانی که فرم‌ها و ساختارهای متفاوت در همین جشنواره فیلم فجر نادیده گرفته می‌شدند و منتقدان و روزنامه‌نویس‌های «فیلمفارسی‌خو» در شماتت فرم‌زدگی فیلم‌ها داد سخن می‌دادند، معلوم بود که بالاخره روزی فرمول‌ها و الگوهای تکراری مستعمل از نفس می‌افتند و دیگر کسی به تماشایشان نمی‌رود.
حالا که کرونا نشان داده مردم واقعا چقدر به سینما بها می‌دهند، بهتر بود که بودجه جشنواره امسال به‌صورت شفاف و منطبق با شعارهای دولت در اهمیت به شفافیت سازوکارهای مالی، صرف چند طرح و برنامه‌ای می‌شد که می‌توانست در سال‌های آتی به‌کار سینمای ایران بیاید و نجات‌بخش آن شود. کرونا همانطور که برخی ایرادها و ضعف‌های سینمای ما را عیان کرده، می‌تواند باعث ایجاد تغییر  در ساختارهایی شود که مورد پسند مردم نیست. البته اگر دغدغه‌ای و همتی و انگیزه‌ای در کار باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید