محمد مهدی حسینزاده
1358
سال1358 تنها کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیدمرتضی آوینی فیلمسازی را شروع کرد. او بهشدت تحتتأثیر شخصیت و منش امامخمینی(ره) بود. مؤانست آوینی با ادبیات، هنر و فلسفه اندوخته ارزشمندی را برای ورودش به عالم تصویر فراهمآورد. نخستین فیلم مستند او درباره غائله گنبد بود؛ مستند «شش روز در ترکمن صحرا» که به ماجرای درگیری نیروهای کمیته انقلاب اسلامی با چریکهای فدایی خلق در بحبوحه روزهای پس از پیروزی انقلاب در شهر گنبد پرداختهاست.
در ابتدای تشکیل جهاد سازندگی، سیدمرتضی که به روستاها رفته بود تا به قول خودش برای خدا بیل بزند و به مردم محروم خدمت کند، برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی دومین مستندش را با نام «سیل خوزستان» خلق کرد. این مستند از نخستین کارهایی است که در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی ساخته شد. تصاویر هر دو فیلم اول آوینی با دوربین ریورسال فیلمبرداری شده بود که در گذر زمان از بین رفت و به همین دلیل نسخه مناسبی از آنها موجود نیست. سیدمرتضی در مستند «خون، بهای بیداری» به شهدای جهاد کردستان پرداخت؛ مجموعهای که در آرشیو موجود نبوده و از یکی از خانوادههای شهدای اصفهان بهدست آمده است.
1359
غائله خسرو و ناصر قشقایی مسئله بعدی بود که سیدمرتضی آوینی را به سرزمینهای اطراف فارس، فیروزآباد و آباده رهسپار کرد. مردم که از ظلم خوانین باقیمانده از دوره پهلوی به تنگ آمدهبودند با تفنگداران آنها وارد زد و خورد شدند. مجموعه 6قسمتی «خان گزیدهها» سومین تجربه آوینی در سینمای مستند است که از منظر تدوین، فیلمبرداری و کارگردانی، پایه اصلی آثار بعدی او است. از این مستند تنها یک نسخه ناقص و با کیفیت پایین باقی ماندهاست. آوینی در اوایل جنگ تحمیلی 2مستند دیگر ساخت که نسخهای از آن موجود نیست؛ مستند «فتح خون» که در آن به مقاومت مردم خرمشهر پیش از اشغال پرداخته و مستند «مزد جهاد، شهادت» که در حال و هوای شهدای جهاد سازندگی ساخته شده است.
«اقتصاد صلواتی» مستند بعدی آوینی با نگرشی برخاسته از دیدگاههای او در باب اقتصاد رایج امروز و دورافتادگی آن از اصل و غایت خویش ساخته شد. سیدمرتضی در این مستند اقتصاد مرسوم جبههها را بهعنوان نمونهای از یک اقتصاد دیگر مطرح میکند که در آن اقتصاد حقیقت خود را که معنای میانهروی و اعتدال دارد با تکیه بر فرهنگ قناعت و دوری از حرص بازیافته است. مستند «حقیقت» نام اثر دیگر آوینی است. یک هفته بعد از سقوط خرمشهر آوینی همراه با گروه فیلمسازیاش در جستوجوی حقیقت به مناطق محاصره شده جنوب سفر کرد. این مجموعه11قسمتی در فواصل زمانی مختلف فیلمبرداری شده است و از مجموع آن تنها 4برنامه اول و 2برنامه آخر موجود است و از قسمت پنجم تا نهم هیچ نسخهای در دسترس نیست. این مجموعه از منظر فرم، آغاز شیوه بدیع و منحصربهفرد سیدمرتضی آوینی در فیلمسازی است.
در ابتدای تشکیل جهاد سازندگی همت و اراده بسیاری از جهادگران معطوف به روستاهای دورافتاده و مناطق محروم بود. یکی از محرومترین مناطق کشور در استان هرمزگان، روستایی دورافتاده به نام بشاگرد بود که مقصد بچههای جهاد در آن روزها شده بود. سیدمرتضی در سفری که همراه گروه اعزامی جهاد به این منطقه داشت، مستند «با دکتر جهاد در بشاگرد» را ساخت. این اثر روایتهایی تلخ و ناگفتنی از محرومیت مردمان این دیار را با شیرینی خدمترسانی گروه اعزامی جهاد به این منطقه در هم آمیختهاست.
1360
«هفت قصه از بلوچستان» اثر بعدی سیدمرتضی است که به روایت محرومیت مردم روستاهای سیستانوبلوچستان پرداختهاست. این مجموعه در روستای زرآباد در حومه ایرانشهر فیلمبرداری شده است و همانطور که از نامش پیداست 7اپیزود دارد که اپیزودهای ششم و هفتم آن در گذر زمان از بین رفتهاند و هماکنون فقط قصههای اول تا پنجم موجود است. «گمگشتگان دیار فراموشی» مستندی دیگر از آوینی است که تصویرگر محرومیت زائدالوصف مردمان خطه جنوب است. مستند «قیام لله» نیز در همین سالها ساخته شد که در آن به مقایسه ظلم و ستم دوران طاغوت با خدمات خالصانه جهادسازندگی برای مناطق محروم پرداخته شده است.
1362
مستند «شیر مردان خدا! کربوبلا در انتظار است» مجموعهای 4قسمتی است که در منطقه عملیاتی والفجر4 (مریوان، دشت شیلر، دره پنجوین و ارتفاعات کانیمانگا) ساخته شده است. آوینی در این اثر به فعالیتهای گروههای اعزامی جهاد از جمله امور تبلیغی، ساخت و تجهیز بیمارستانهای صحرایی و نیز امور مهندسی رزمی در جبههها پرداخته است.
1364
مستند «با تیپ المهدی در محور راسالبیشه» در سال1364 و در منطقه عملیاتی والفجر8 (حاشیه اروند، فاو) فیلمبرداری شده است. این مستند آخرین اثر جنگی سیدمرتضی پیش از شروع مجموعه مستندهای «روایت فتح» است. رگههایی از فرم تثبیت شده روایت فتح در این اثر و اثر قبلی قابلمشاهده است.
با سروسامان یافتن گروه تلویزیونی جهاد سازندگی، سیدمرتضی آوینی و گروه فیلمسازیاش دست به تجربهای زدند که در شمار برترین آثار مستند جنگی جهان قراردارد. مجموعه اول «روایت فتح» شامل 11مستند درباره عملیات بزرگ والفجر8 است که در ساحل شرقی رود اروند آغاز شد. آوینی در این مستندها از روایت گزارشگونه و خبری جنگ فاصله گرفت و از طریق شخصیتپردازی و فضاسازی، به نفس واقعیت رخداده در جنگ نزدیک شد. سبک دوربین، گفتارهای متن، موسیقی حماسی و در عین حال ساده فیلم از ویژگیهایی است که بنای فرمی آثار او را تشکیل داد. مجموعه روایت فتح از سال1364تا پایان جنگ بهطور مستمر ساخته و از تلویزیون پخش شد. آوینی در مجموعه مستندهایش نقش نویسنده، کارگردان، تدوینگر و گوینده متن را برعهده داشتهاست.
1365
شهر مرزی مهران با عملیات کربلای یک در تابستان سال1365 آزاد شد. مجموعه دوم «روایت فتح» در 12مستند به این عملیات پرداخت. پیوند یافتن خط مقدم جبهه با پشت جبهه، یکی از ویژگیهای منحصربهفرد روایت فتح است. همراه شدن دوربین با رزمندهای در خط مقدم که شغلی معمولی همچون کشاورزی یا معلمی دارد و امتداد این مسیر تا پشت جبهه تصویری کامل از شخصیت او بهدست میدهد. دوربین با حفظ فاصله و احترام از احوال درونی رزمندگان خبر میدهد و گفتارهای متن که با صدای محزون و دلنشین سیدمرتضی به گوش میرسد، وجه ذهنی اثر را تکمیل میکند. این گفتارها علاوه بر وجه حسی، واجد اندیشههای آوینی نیز هست.
66- 1365
مجموعه سوم «روایت فتح» با 15برنامه حولمحور عملیات کربلای5 در شلمچه ساختهشد. در این عملیات 4تن از عوامل فیلمسازی گروه روایت فتح به فاصله چند روز به شهادت رسیدند؛ رضا مرادینسب، ابوالقاسم ابوذری، حسن هادی و امیراسکندر یکهتاز. به همین دلیل 3برنامه از 15برنامه این مجموعه به این شهدا اختصاص یافتهاست. آوینی از نگاههای کلیشهای به جنگ فاصه گرفت و موفق شد تا تصویری ماندگار و فراموشنشدنی از شهید در ذهن و دل بینندگان ثبت کند. او جنگ را امتداد قیام سیدالشهدا علیهالسلام میدانست و رزمندگان را همچون اصحاب آن حضرت که با همان منطق در مقابل دشمنان اسلام ایستادهاند.
1366
سید مرتضی آوینی مجموعه چهارم «روایت فتح» را در قالب 11مستند ساخت. وجهمشترک برنامههای این مجموعه، وقایعی است که در سال66 علاوه بر جبهه نظامی در عرصه سیاسی و فرهنگی در ایران گذشت: انتقال عملیات سراسر ایران از جنوب به غرب، هجوم تبلیغی دشمن برای ناامید کردن مردم از ادامه جنگ و خالی کردن جبههها، و شروع دخالت مستقیم آمریکا در جنگ، جایی که رژیم سعودی هم با کشتار حجاج ایرانی خانه خدا در ایام حج، به فشارهای طاقتشکنی که علیه ایران وارد میشد افزود.
1367
مجموعه پنجم روایت فتح با نگاهی دوباره به عملیاتهای پیشین رمندگان ایرانی نظیر کربلای10 و چند عملیات محدود دیگر در غرب، حوادث این مقطع از جنگ را تا پایان آن مرور کرده است: 4قسمت برنامه مربوط به عملیات مرصاد با عنوان درخششی دیگر که تصویرکننده دفع حمله گروهک منافقین است و طی ساخت آن یکی دیگر از اعضای گروه روایت فتح به نام حسین شریعتی به شهادت رسید. سیدمرتضی آوینی با تثبیت فرم خود در مستندهای روایت فتح، تصویری واقعی، دقیق و زنده از فضای حاکم بر جبههها و رزمندگان ایرانی ثبت کرد که در نوع خود در میان مستندهای جنگی جهان بینظیر است. همچنین در این سال آوینی مستند «آمریکا، تزویر، تجاوز» را ساخت که به واقعه هدف قرارگرفتن هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکا پرداخته است.
1368
«با من سخن بگو دوکوهه» نخستین مستند سیدمرتضی بعد از جنگ درباره دوکوهه، پادگانی در نزدیکی اندیمشک است؛ جایی که زمانی طولانی در سالهای جنگ، رزمندگان لشگر 27محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآله تهران را در خود جای میدادهاست. 7ماه پس از جنگ، گروهی از رزمندگان لشکر به دیدار پادگان آمدهاند؛ پادگانی ساکت و خالی با ساختمانهای سیمانی که یاد رزمندگان اسلام را با خود به همراه دارد. آوینی در این مجموعه سفری به باطن این فضا دارد و با بازگشت به گذشته نزدیک این مکان، شور و حال پنهان شده در آن را به تصویر کشیده است.
سید مرتضی آوینی در مستند دو قسمتی «فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت» و مستند 7قسمتی «قاصد مهربانی» به حال و هوای رحلت امامخمینی(ره) و روزهای پس از آن پرداخت. بعد از این دوره آوینی به سراغ باورمندان به انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران رفت. مستند «نسیم حیات؛ رایحه انقلاب اسلامی در لبنان» در 13قسمت نفوذ انقلاب اسلامی در لبنان را تصویر کرده است. مستند «انقلاب سنگ» در 6قسمت با موضوع انتفاضه اول فلسطین است. سیدمرتضی در همین سالها همچنین مجموعهای 3قسمتی با عنوان «سه نسل آواره» درباره قیام جوانان شیعه لبنانی ساخت که با شهادت بهروز فلاحتپور، فیلمبردار اثر در لبنان این مجموعه پایان پذیرفت.
1369
مجموعه 17قسمتی «سراب» اثر بعدی آوینی است که در آن نقش سرپرستی تدوین و مشاور تولید را بر عهده داشت. این مستند به مهاجرت اتباع ایرانی به کشورهای دیگر پرداخت که بهدنبال آرمانشهر رؤیایی خود به غرب پناه بردهبودند. گفته میشود کاهش نرخ مهاجرت در آن سالها بیارتباط با پخش این مجموعه از سیمای جمهوری اسلامی ایران نبوده است.
1371
در بحبوحه جنگ بوسنی، گروهی به کارگردانی نادر طالبزاده به سرزمینهای جنگی در قلب اروپا سفر کردند تا وضعیت مسلمانان بوسنی و نسبتشان با انقلاب اسلامی را فارغ از کلیشههای خبری مرسوم به تصویر بکشند. سیدمرتضی در مقام نویسنده گفتارمتن در مستند «خنجر و شقایق» نقشآفرینی داشت. این مجموعه در 10قسمت ساخته شد و زمان پخش بهدلیل اختلاف تلویزیون با آوینی، صدای او از مستند حذف شد.«بوسنی در خون» نیز مستند دیگری است که به همین موضوع پرداخته است.«بشیر عشق در شهر کوران»، «عاشورا در زمهریر»، «رقص عَلم»، «سفر به سرزمین نور» و «حج جانبازان» نیز فیلمهایی هستند که آوینی در همین دوره تولید کرده است.
«شهری در آسمان» آخرین مستند سیدمرتضی آوینی است که 3سال پس از جنگ ساخته شده است. دوربین فیلمساز در خیابانها و کوچههای خرمشهر به بهانه یافتن حقیقت پنهان در دل شهر به سراغ مدافعان روزهای نبرد رفتهاست. این مجموعه 6قسمتی روایت دفاع 34 روزه مدافعان شهر در برابر هجوم ارتش بعثی عراق است. بعد از مدتی گروه فیلمبرداری برای پیگیری و اتمام کار، به فکه سفر کرد اما روز 20فروردینماه1372با شهادت سیدمرتضی آوینی این مستند برای همیشه ناتمام ماند.
فیلمشناسی شهید سیدمرتضی آوینی
فیلم به فیلم تا آسمان
در همینه زمینه :